حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی

همانطور كه مي دانيم حضرت خديجه ثروت زيادي داشتند كه در اختيار پيامبر(ص) گذاشتند. اما از طرف ديگر زماني كه مثلا پيامبر (ص) مي خواستند به يكي از اصحاب صفه كمك كنند دو درهم نداشتند كه به او بدهند. اين دو مساله را چگونه مي توان حل كرد؟
حضرت خديجه ثروت خود را در آن سه سالي كه بني هاشم در شعب ابي طالب بودند در اختيار پيامبر(ص) قرار دادند و همه آن صرف شد. با اين حساب در مدينه چيزي باقي نمانده بود كه پيامبر(ص) از آن استفاده كنند. اصلا مشركان بعد از مهاجرت مسلمانان، خانه هاي آن ها را در مكه تصرف كردند و در آن ها اقامت كردند. مهاجرين هم كه به مدينه آمدند و عموما وضع خوبي نداشتند و انصار يعني مسلمانان اوسي و خزرجي ساكن مدينه خدمات بسيار شاياني به آن ها كردند و خانه و زندگي خود را در اختيار آنان قرار دادند.
در مورد اصحاب صفه نيز بايد گفت كه اين ها مهاجريني بودند كه از غير مكه به مدينه آمده بودند و پيامبر(ص) شخصا متكفل رسيدگي و تامين نيازمندي هاي آنان بودند تا اين كه به تدريج وضع مالي شان خوب شد.
بطور كلي، مهاجريني كه از مكه به مدينه هجرت كردند تنها جان خود را نجات دادند و آن هايي كه اموالي نيز داشتند رها كردند و به مدينه آمدند. بعضي نيز در بين راه اموالشان توسط مشركاني كه آن ها را تعقيب مي كردند گرفته شد. مثلا فردي بنام صهيب رومي خودش براي پيامبر(ص) نقل مي كند كه مقداري پول نقد همراه خود آوردم كه گروه تعقيب كننده اي به من رسيدند. با آن ها درگير شدم و آن ها قصد جان مرا داشتند و گفتم: بخدا قسم اگر تعرض به جان کنيد تا چند نفر از شما را نكشم كشته نمي شوم. آن ها كه ديدند مساله جدي است حرف خود را عوض كردند و گفتند كه تو مي خواهي اموالي را كه در مكه بدست آورده اي به مدينه ببري و ما اجازه نمي دهيم. من نيز همه آن پول ها را به آن ها دادم و جانم را نجات دادم. پيامبر(ص) به او فرمود كه معامله خوبي كردي. يا ابوسلمه با همسرش ابوسلمه (همان كسي كه بعد از شهادت شوهرش با پيامبر(ص) ازدواج كرد) كه از قبيله بني مخذوم بودند در راه مكه بود كه گروهي به آن ها رسيدند. بهانه آن ها اين بود كه ما اجازه نمي دهيم دختر عموي ما را ببري. همسرش را برگرداندند و خودش به مدينه آمد و يك سال به انتظار وسيله اي براي رفتن به مدينه ماند.
 

کد امنیتی
سوال امنیتی
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.