تهیه شده در مرکز ملّی پاسخگویی به پرسش های دینی نمایندگی اصفهان
نیمه شعبان درمانی الهی بر دردهای شیطانی و مرحمی غیبی بر زخمهای دنیایی و تجلی وعده خداوندی در غلبه مستضعفان بر مستکبران، مبارک باد.

 

نیمه شعبان طلوعی بر تاریکی های دنیا و سرآغازی بر آفرینش رهایی و نویدی بر شکوفایی امید امیدمندان و آرزوی آرزومندان خواهد بود.
 

 
با تعدادی از پرسشهای پرکاربرد در زمینه مهدویت، همراه با پاسخ آنها،آشنا می شویم.
 
انتظار چیست؟ چه فواید و آثاری برای شخص خواهد داشت؟ با وجود دعای زیاد در تعجیل فرج، خبری از فرج نمی شود؟ اگر ظهور ایشان مصلحت نیست پس چرا به دعای فرج امام زمان اصرار شده است؟ معنی دعای فرج چیست؟
ظهور و تجلی مفهوم انتظار در پایان بخشدین بر ظلم و ستم و رهایی مظلومان از یوغ ستمگران دنیا، گره خورده است. تأکیدی بر هدفمندی خلقت و هستی و پایانی خوشایند بر دنیای مادی.   انتظار از مفاهیم پرکاربرد است. انتظار را نباید تنها یک وعده و وعید دانست بلکه حقیقتی است سرنوشت ساز و آموزه ای است الهی و تربیت کننده و عاقبت اندیش. انتظار اگر از قسم مثبت آن باشد که همراه با آمادگی کامل منتظر برای ظهور حضرت مهدی (ع) است. نه تنها ملالت‏آور نیست بلکه دائماً در انسان روحیه امید را شعله‏ور کرده واو را آماده درک ظهور نگه می‏دارد.
 از فواید ارزشمند انتظار منجی حقیقی یعنی امام زمان(ع) در حقیقت یک نوع توسل وارتباط باطن با آن حضرت است،  لذا با داشتن انتظار، به ایجاد و داشتن ارتباط مستمر با منتظر پرداخته و در نتیجه این ارتباط هر لحظه فیوضاتی از ناحیه آن حضرت به انسان می‏رساند.
باید توجه داشت که خدای متعال فیض دهنده مطلق است و هیچ نعمتی را از بندگان خود نمی‌گیرد، مگر این که بندگان‌، خود سبب از بین رفتن نعمت شوند. یکی از بهترین نعمت‌های الهی بر جامعة بشری‌، نعمت حضور امام و استفادة از او است‌. خدای متعال‌، نعمت امامت را به انسان‌ها داده و می‌فرماید: "وَ جَعَلْنَـَهُم‌ْ أَئمَّة‌ً یَهْدُون‌َ بِأَمْرِنَا; (انبیأ، 73) و قرار دادیم آن‌ها را امامانی که به امر ما هدایت می‌کنند."
ناسپاسی و کفران نعمت‌، سبب از بین رفتن این نعمت بزرگ شد و هیچ شکی نیست که اعمال بد بندگان و آماده نبودن آن‌ها برای پذیرش امام زمان‌(علیه السلام)و تحقق حکومت عدل مهدوی‌(علیه السلام)، مهمترین عامل غیبت حضرت است‌، چنان که مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی می‌گوید: "وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و غیبته منّا" غیبت حضرت مهدی‌، از ناحیة ماست و کوتاهی ما علّت غیبت آن حضرت می‌باشد.(کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص 389، انتشارات اشکوری‌.)
با توجه به این نکته می‌دانیم دعا یعنی درخواست  کردن و خواستن‌، و خواستن موقعی حقیقی و واقعی است که فقط لقلقة زبان نباشد; منطقی و معقول نیست‌، کسی بگوید من تشنه‌ام و آب می‌خواهم و در عین حال بنشیند و حرکت نکند. دعا یعنی خواستن حقیقی و در راه‌ِ رسیدن به هدف حرکت کردن‌.
مکانیزم اثرگذاری دعا بر فرج حضرت این گونه است که ظهور حضرت مهدی‌(علیه السلام) منوط به این است که مردم آمادگی لازم برای حکومت او را پیدا کنند، حضرت ظهور می‌فرماید، علّت اساسی غیبت‌، آماده نبودن مردم است و دعا و درخواست واقعی‌، مردم را آماده و پذیرا می‌کند و به اصطلاح مانع برطرف می‌شود.
هم چنین این گونه می‌توان ارزیابی کرد که اگر تعداد لازم یاران حضرت‌، کامل شود، ظهور می‌فرماید و این که ما هر هفته باید منتظر ظهور باشیم نیز به همین علت است‌. تمام این‌ها گواه است که امر ظهور حضرت‌، به دست خدا و به خواست مردم است و دعا یعنی خواستن‌; البته دعایی که لقلقة زبان نباشد و بر این اساس‌، منتظر مصلح‌، صالح است‌; پذیرفتنی نیست کسی که خود صالح نیست‌، منتظر صالح باشد و یا برای ظهور مصلح‌، دعای واقعی کند; از این رو، دعا کردن نقش بسیار مهمّی بر ظهور حضرت دارد. افزون بر این به گونه دیگری نیز می‌توان تحلیل کرد که عطای خدای متعال محدودیتی ندارد و با دعا می‌توان برنامه‌ها را نیز تغییر داد. چنان که در روایتی امام صادق‌می‌فرماید: "الدعا یرد القضا و قد ابرم ابراماً; دعا قضای حتمی را نیز بر می‌گرداند."(میزان الحکمة‌، ج 3، ص 247.) به هر حال تأثیر شگرف دعا، بر ظهور حضرت ولی عصر(عج)‌ را نمی‌توان انکار کرد.
نکته دیگری که در مورد دعا برای فرج ایشان مطرح است، مطلوب بودن خود دعا است. زیرا در خود دعاکردن آثار بسیاری نهفته است هر چند که به سرعت مستجاب نشود.
دعا برای تعجیل در فرج حضرت اگر به نحو صحیح باشد می­تواند در ایجاد روحیه انتظار در انسان بسیار موثر باشد. انتظار؛ باوری است بارور به عمل، که در زندگی انسان منتظر، در قالب کرداری خاص تجسّم می‏یابد، انتظار اعتقادی است در گرو عمل، عمل کردن به آنچه که فرهنگ انتظار ایجاب می‏کند. رسول اکرم(ص) می‏فرماید: افضل الاعمال احمزها؛ برترین عمل ها، سخت‏ترین آن‏هاست (مجمع البحرین فخر الدین طریحی، مقدمه و تصحیح آیة‏الله شهاب الدین مرعشی نجفی(ره)، ص 297). و در جای دیگر فرموده‏اند: افضل اعمال امتی، انتظار الفرج  ؛   برترین عملها، انتظار فرج است (همان، ص57).نتیجه این دو مقدمه و یا دو روایت آن است که انتظار از دشوارترین تکالیف شرعی محسوب می‏شود. کشف ویژگی «انتظار» هضم چرایی عظمت پاداش منتظران را آسان‏تر می‏کند.
علی(علیه السلام) می‏فرماید:   المنتظر لامرنا کالمتشحط بدمه فی سبیل الله؛ منتظر امر ما بسان کسی است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد (بحارالانوار، ج 52، ص 123).
آمادگی همیشگی جوهر اصلی انتظار است و وظیفه قطعی منتظران، انتظار قیام و ظهور مهدی(عج) را در سر داشتن، آمادگی پیشین می‏خواهد، آمادگی در:
1ـ آراستگی به عدالت و تقوا: فرد منتظر باید به زیور عدالت، تقوا و پارسایی آراسته باشد؛ پیرو واقعی و صدیق حضرت ولی عصر(عج) کسی است که رفتار و مکتب آن جناب را الگوی عملی خود قرار دهد. رسول خدا(ص) در توصیف اوج مجاهدت و تدین منتظران مهدی می‏فرماید:  لاحدهم اشدّ بقیة علی دینه من خرط القتاد فی اللیلة الظلماء، او کالقابص علی جمر الغضا، اولئک مصابیح الدجی  ؛   ... هریک از ایشان بیش از کسی که بر زجر پوست کندن درخت خار با دست خالی در شب تاریک یا نگاهداری آتش سوزان چوب درخت تاغ در کف دست صبر می‏کند در دینداری خود استقامت و پایداری می‏ورزد، به راستی که آنان چراغ هدایت در شب‏های ظلمانی‏اند (بحارالانوار، ج 52،ص 124).
اگر فردی بتواند با اجتناب از معاصی و رعایت پروای الهی، ملکه عدالت را در خود پدید آورد و با ایجاد تعادل در میان قوای نفسانی خود، ارکان حیات اخلاقی را در وجود خود نهادینه سازد، آنگاه می‏تواند در عصر ظهور که عصر استقرار عدل ناب و مطلق است، خویشتن رابا شرایط نوین تمدن توحیدی مهدوی هماهنگ سازد.
2ـ آراستگی به بردباری و پایداری: فرد منتظر باید استقامت بورزد و صبر و حلم پیشه سازد؛ زیرا، با توجه به گزارش تاریخی از عصر ظهور، در دوران ظهور فشار زاید الوصفی بر منتظران مخلص و صدیق مهدی موعود وارد می‏شود، که مقاومت و پایداری در چنین شرایطی به توان بالای روحی نیازمند است. منتظران باید بکوشند تا به درجات بالای صبرنایل آیند. (اکمال الدین، ج 1، ب 23، حدیث 1، الارشاد مفید، ص 318 والاحتجاج الطبرسی، ج 2، ص 318).
رسول خدا(ص) به اصحاب خویش فرمودند: «پس از شما کسانی می‏آیند که به هر یک از آنان اجر پنجاه نفر از شما را خواهند داد، اصحاب پرسیدند: ای رسول خدا ما در غزوات بدر، احد و حنین با شما بودیم و درباره ما آیاتی از قرآن کریم نازل شده است؛ پس چرا به آنان پنجاه برابر ما ثواب داده می‏شود؟ حضرت پاسخ گفتند: آنان در شرایطی بس دشوارخواهند بود که اگر شما در آن شرایط به سر برید، تحمّل و استقامت آنان را نخواهید داشت. (بحار الانوار، ج 2، ص 131).
از این رو؛ رسول گرامی اسلام می‏فرماید:   (انتظار الفرج بالصبر عباده)  چشم به راه فرج داشتن، همراه صبر و استقامت، عبادت است (همان،ج 52، ص 145).
3ـ بهره‏مندی از دین‏شناسی بنیادین: فرد منتظر باید فهم و تلقی صحیحی از دین داشته باشد، مطالعه تاریخ ادیان بیانگر این واقعیت است که ادیان بر اثر عوامل مختلف و با گذشت زمان‏های متمادی، آرام آرام از خلوص نخستین خود فاصله می‏گیرند و خطوط اصلی و فرعی آنها هر یک به نوعی حذف و اضافه، شدید و ضعیف، تبدیل و تغییر و تأویل و تفسیر می‏شوند؛ از همین رو، امام زمان(ع) با بدعت‏ها مبارزه سختی خواهد کرد، (نگا: الارشاد، ج 2، ص 384، بحار، ج 52، ص 338).
چنانکه امیر مؤمنان می‏فرماید: «یعطف الهوی علی الهدی، اذا عطفوا الهدی علی الهوی و یعطف الرأی علی القرآن اذا عطفوا القرآن علی الرأی مهدی موعود هواهای نفسانی مردمان را به هدایت تبدیل خواهد کرد، آن زمان که مردم هوای نفس را بر هدایت غالب سازند وآراء و نظریات را به قرآن باز خواهد گردانید هنگامی که قرآن را به آرای خود باز گردانند، (نهج البلاغة، خ 183 و بحارالانوار، ج 8، ص 361، شارحان شیعه و سنی نهج البلاغة این عبارت را ناظر به مهدی موعود دانسته‏اند).
4ـ اصلاح‏طلبی؛ فرد منتظر باید به سهم خود در راه اصلاح جامعه و استقرار عدالت و رفع ظلم و تعدی بکوشد، آن که منتظر مصلح جهانی است، خود نیز باید صالح و مصلح باشد، امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه فردی و اجتماعی خصوصا باحکام جور و سلاطین نقطه بارز مصلح بودن است.
امام صادق(ع) می‏فرماید: «  لیعد احدکم لخروج القائم و لو سهما؛ حتما هر یک از شما منتظران برای قیام حضرت قائم سلاح فراهم سازد هرچند یک تیر (بحار، ج 52، ص 366).
به هر روی، منتظر مهدی(عج) در برابر فساد و ستم حکومت‏های جور بی تفاوت نیست و مؤید آنان نیز نمی‏باشد پیامبر اکرم(ص) در خصوص وظایف منتظران مهدی می‏فرماید:
طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو معقتد به قبل قیامه، یتولی ولیه و یتبرأ من عدوه و یتولی الائمة الهادیة من قبله، اولئک رفقائی و ذوودّی و مودّتی و اکرم امتی علیّ ؛ خوشا به حال کسی که به حضور قائم برسد و حال آنکه پیش از قیام او نیز پیرو او باشد، آنکه با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و مخالف است و با رهبران و پیشوایان هدایتگر پیش از او نیز دوست است، اینان همنشین و دوستان من وگرامی‏ترین امت در نزد من هستند (بحارالانوار، ج 52، ص 130).
ای مهر طلوع کن که خوابیم همه            در هجر رخت در تب و تابیم همه 
هر بر زن و بام از رخت روشن و ما           خفاش وشیم و در حجابیم همه 
(امام خمینی ره)
 
آیا پی بردن به زمان  ظهور و تعیین آن امکان دارد؟
ائمه معصومین علیهم السلام به عنوان روشنگران طریق هدایت همواره پاسخ این پرسش را به عنوان یکی از اسرار الهی یاد آور شده اند و علم به وقت ظهور را ویژه خداوند متعال، ذکر و کسانی را که برای قیام آن حجت الهی وقت معین کنند، را دروغگو معرفی کرده اند. در روایت مشهوری است که وقتی شاعر بلند آوازه شیعه «دعبل خزاعی » در محضر هشتمین پیشوای شیعیان در ضمن قصیده خود سخن از ظهور و قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه بر زبان جاری ساخت آن حضرت در حالی که اشک از دیدگانش جاری بود، رو به دعبل کرده فرمودند:
«ای خزاعی همانا روح القدس بر زبانت این دو بیت را جاری ساخت آیا می دانی این امام کیست و چه زمانی قیام می کند؟» آنگاه خود آن حضرت به معرفی آن امام پرداختند. سپس درباره زمان ظهور چنین فرمود: «و اما درباره اینکه چه زمانی ظهور خواهد کرد، پدرم از پدرش و ایشان از پدرانش از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نقل کرده اند که وقتی از آن حضرت پرسیده شد چه زمانی قائم از ذریه شما ظهور می کند؟ آن حضرت فرمود: مثل او مثل قیامت است که خداوند درباره زمان وقوع آن چنین فرمود: «هیچ کس جز او به هنگامش آن را آشکار نمی سازد این امر بر اهل آسمان ها و زمین دشوار است [قیامت] جز ناگهان به سراغ شما نمی آید .» (سوره اعراف، آیه 187) همانگونه که علم به زمان قیامت فقط در اختیار خداوند است، علم به زمان ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه نیز در عهده خداوند است به علاوه در سخنان فراوانی از ائمه معصومین علیهم السلام وقتی سخن از قیام حضرت مهدی رانده شده، از قیامت نیز یاد شده است و از این رو برخی ویژگی های آن همانند رستاخیز بزرگ و قیامت است. (عیون اخبار الرضا4 ج 2، ص 266)
از آنچه اشاره شد به خوبی به دست می آید که زمان آغاز ظهور، یکی از اسرار الهی است و دست اندیشه و فکر بشر از رسیدن به آن کوتاه است . و اینکه این امر خطیر، ناگهانی و غیر قابل پیش بینی صورت می پذیرد.
فضیل بن یسار از امام باقر علیه السلام درباره زمان ظهور پرسید، امام پنجم در جواب او فرمود: «کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون .» (الکافی، کلینی، ج 1، ص 368): یعنی کسانی که تعیین وقت می کنند دروغگو هستند. بدون تردید مقصود از وقت تعیین کردن در اینجا، عبارت است از مشخص کردن دقیق سال و روز ظهور و گرنه همان طور که اشاره خواهد شد، برخی روایات به صورت فی الجمله برخی نشانه ها و محدوده های زمانی ظهور را مشخص کرده اند. 
 
علائم و نشانه های متفاوت و زیادی برای ظهور گفته شده است. لطفا گلچینی از آنها را بیان فرمایید؟
پیش از ظهور مهدی موعود، علائم و نشانه هایی اتفاق می افتد که ظهور هر یک نویدی از نزدیک شدن ظهور آن حضرت  است. برخی از این علائم غیر حتمی و برخی حتمی هستند. منظور از علائم حتمی آن است که تقدیر قطعی خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هیچ قید و شرطی نیست. و مقصود از علائم غیر حتمی آن است که وقوع آن مشروط به شروطی است که اگر آن شروط تحقق یابد آن علائم واقع می شوند، و اگر آن شروط نباشد، آن علائم نیز تحقق نمی یابند.
نشانه های حتمی:
1- خروج سفیانی: سفیانی مردی از نسل ابوسفیان است که پیش از ظهور حضرت خروج می کند و پس از ظهور با امام می جنگد. امام صادق (علیه السلام) فرمود: ((ما و خاندان ابوسفیان دو خاندانی هستیم که بر سر دین خدا با هم دشمنی داریم . ما سخن خداوند را تصدیق کردیم و آنان تکذیب کردند. ابوسفیان با پیامبر(صلی الله علیه و آله) مبارزه کرد و معاویه با علی (علیه السلام) و یزید با حسین بن علی (علیه السلام) به مخالفت برخاستند و سفیانی نیز با قائم (عج) خواهد جنگید, (بحارالانوار, ج 52, ص 182).
2- خسف در بیداء: خسف; یعنی , فرو رفتن و بیداء سرزمین بین مکه و مدینه است و مراد از آن فرو رفتن لشکر سفیانی در زمین است . علی (علیه السلام) فرمود: در آستانه ظهور قائم ما, مهدی (عج) سفیانی خروج می کند. سپاه وی به سوی مدینه حرکت می کند و چون به سرزمین بیداء می رسند خداوند آنها را در کام زمین فرو می برد, (ینابیع الموده , قندوزی , چاپ بصیرتی , ص 427).
 3- خروج یمانی : سرداری است از یمن که قیام کرده و مردم را به حق و عدل دعوت می کند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: قیام خراسانی و سفیانی و یمانی در یک سال و یک روز خواهد بود و در این میان هیچ پرچمی به اندازه پرچم یمانی دعوت به حق و هدایت نمی کند, (کتاب الغیبه , نعمانی , ص 252). ظاهرا" خراسانی نیز دعوت به حق می کند.
4- قتل نفس زکیه : نفس زکیه ; یعنی , انسان پاک . امام باقر(علیه السلام) فرمود: ((بین ظهور مهدی (عج) و کشته شدن نفس زکیه بیش از پانزده شبانه روز فاصله نیست )), (الارشاد, ج 2, ص 374).
 5- صیحه آسمانی : ظاهرا" صدایی است که در آستانه ظهور از آسمان شنیده می شود.
 امام باقر(علیه السلام) فرمود: ((ندا کننده ای از آسمان نام قائم را دا می کند پس هرکه در شرق و غرب است آن را می شنود, (کتاب الغیبه , نعمانی , ص 252).
از نشانه های غیر حتمی به این موارد می توان اشاره کرد: (علایم غیر حتمیه خیلی زیاد است)
1 - ظاهر شدن قحطی شدید.
2 - وقوع زلزله و طاعون در بسیاری از شهرها.
3 - قرآن ها به طرز زیبایی منتشر و مسجدها آزین بندی و مناره ها بسیار بلند ساخته می شود.
4 - کثرت قتل و خون ریزی در کوفه .
5 - فرو رفتن دنیا در کفر و فسوق و معاصی ; یعنی کفر و فسوق در عالم غلبه پیدا می کند.
6 - تمایل زیاد مردم به حالات و روش ها و ساختمان ها و لباس ها و علاقه بسیار به کفّار و مشرکان.
7 - ضعف و سستی مردم در امور دینی و آثار شریعت .
8 - کثرت رفت و آمد کفار به بلاد مقدسهء ایران و نجف و مکه و مدینه و کربلا و...
9 - مردم به جایی می رسند که عدّه زیادی از مسایل ضروری اسلام بی خبرند و اشراف و پول داران به معاصی بزرگ مثل روزه خواری افتخار می کنند و روزه داران را مسخره می کنند و بر کارها و قوانین الهی ریشخند می زنند وایراد می گیرند. آنان به تعریف و تمجید از دانشمندان و صنعت گران اهل کفر پرداخته و از مجالس علما و اندیشمندان اسلامی می گریزند و از ذکر و صحبت علم دین و معاد, ملول و خسته می شوند.
10 - تمایل به نماز کم می شود و پیروی از شهوات و آرای باطله زیاد می گردد و پول داران مورد احترام قرارمی گیرند.
11 - هم جنس باز رواج پیدا می کند و مردان شبیه زنان و زنان شبیه مردان می شوند و زنان در تجارت با شوهران خویش شریک می شوند.
12 - صف های مردم در نماز جماعت زیاد می شود, در حالی که قلب هایشان با یکدیگر کینه دارد.
13 - مردان به طلا زینت کرده و لباس ابریشمی می پوشند.
14 - رشوه گرفتن امری عادی می شود.
 برای دریافت تفصیلی نشانه های ظهور به کتابهای موجود و فراوان در این زمینه مراجعه فرمایید.
پیش از ظهور مهدی موعود، علائم و نشانه هایی اتفاق می افتد که ظهور هر یک نویدی از نزدیک شدن ظهور آن حضرت  است. برخی از این علائم غیر حتمی و برخی حتمی هستند. منظور از علائم حتمی آن است که تقدیر قطعی خدا به وقوع آن تعلق گرفته، و مشروط به هیچ قید و شرطی نیست؛ و مقصود از علائم غیر حتمی آن است که وقوع آن مشروط به شروطی است که اگر آن شروط تحقق یابد آن علائم واقع می شوند، و اگر آن شروط نباشد، آن علائم نیز تحقق نمی یابند.
 
استفاده امام زمان(عج) از فن آوری و تکنولوژی در عصر جدید و بازدهی آنها برای حضرت چگونه خواهد بود؟
کسب تجارب گذشتگان و شکوفائی بیشتر استعدادها، برای بشر راهی جز رشد و حرکت و کمال در جهت علم و آگاهی و دانش باقی نگذاشته است و این از قوانین حاکم بر نظام هستی است آنچه مهم است استفاده و بهره وری عاقلانه و منطقی و منطبق بر معیارهای الهی و ارزش های اخلاقی از نعمت آگاهی و علم و دانش وتکنولوژی  است.
اگر علم و دانش در خدمت عقلانیت و خردورزی و خدامحوری و اخلاق باشد، ثمره آن بهبود وضع زندگی انسان ها و فراهم شدن زمینه سعادت و تکامل بهتر و سریعتر او می باشد ، ولی اگر علم و دانش در خدمت هوا و هوس و سلطه جوئی و قدرت طلبی انسان قرار گیرد، سد راه تکامل و تعالی و ترقی روحی و معنوی او می گردد و علم و دانشی که باید نور و روشنائی و رهگشا و زمینه ساز رشد و سعادت باشد، برای انسان مایه عذاب و آفت و بلا می گردد و روز به روز بر تکبر و زورگوئی و حق ستیزی و خود محوری او می افزاید.
زمان ظهور امام زمان(عج) نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و نه تنها علم و دانش سیر صعودی و رو به جلو خود را طی می کند بلکه سرعت حرکت دانش بسیار زیادتر و بیشتر خواهد بود به گونه ای که با قبل از ظهور قابل مقایسه نمی باشد. در حدیثی از حضرت صادق ع در این باره آمده است:«العلم سبعه و عشرون حرفا، فجمیع ما جائت به الرسل حرفان، فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر حرفین، فاذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرین حرفا، فبثها فی الناس و ضم الیها الحرفین، حتی یبثها سبعه و عشرین حرفا» یعنی علم و دانش بیست و هفت حرف دارد، همه علوم و دانشی که پیامبران برای بشر آورده اند دو حرف از آن است و مردم تا امروز جز این دو حرف را نمی دانند، ولی هنگامی که حضرت قائم 4قیام کند، بیست و پنج حرف باقیمانده را ظاهر می سازد و در بین مردم منتشر می سازد و آن دو حرف اول را نیز به آن می افزاید تا بیست و هفت حرف گردد.(سفینه البحار، ج2، ص227، ») مفاد این حدیث شریف کنایه از این است که نه تنها از علوم وتکنولوژی گذشته استفاده می گرددبلکه  علم و دانش در زمان ظهور آن ولی خدا به اوج قله خود می رسد و همه اسرار و علوم بر بشر به برکت وجود آن سرور گشوده می گردد و انسان ها چنان به اوج علم و آگاهی می رسند که تا آن زمان در بین انسان ها بی سابقه و بی نظیر بوده است.ولی نکته مهم این است که چون در آن زمان با هدایت و ارشاد و ولایت، آن انسان کامل و آرزوی همه دل های مشتاق بشر به نهایت نیروی عقلانی و قوه خرد ورزی می رسد، لذا علم و دانش و فن آوری و صنعت و اختراعات، در خدمت عقلانیت و نیروی خرد آنها قرار می گیرد و زمینه سعادت واقعی و بهره وری شایسته از علم و دانش فراهم می گردد و دانش و پیشرفت علمی به جای آن که اسیر دست نیروی شهوت و غضب و رذایل نفسانی انسان باشد تحت فرمان عقل و منطق قرار می گیرد و جایگاه مناسب و در خور خود را می یابد.در روایتی از حضرت باقر -علیه السلام- می خوانیم:«اذا قام قائمنا وضع الله یده علی رئوس العباد، فجمع بها عقولهم و کملت احلامهم» یعنی هنگام قیام و ظهور حضرت مهدی عج خداوند، دست لطف و عنایتش را بر سر مردم می کشد و در نتیجه عقل های پراکنده آنها جمع و متحد شده و خرد آنها کامل می گردد.(الشموس المضیئه، علی سعادت پرور، ص176، ح19)
برای مطالعه بیشتر به کتابهای مهدی موعود(عج) ، ترجمه ج 52 بحار الانوار، دادگستر جهان، ابراهیم امینی .
عصر ظهور، علی کورانی و منتخب الاثر، آیت الله صافی گلپایگانی مراجعه فرمایید.
 
طول عمر حضرت مهدی علیه السلام را چگونه می توان از نظر علم و عقل اثبات کرد؟ آیا طولانی بودن عمر ایشان با سنت طبیعت، مخالف نیست؟
با پیشرفت کنونی علم، مسأله ی  طول عمر، بیش از گذشته حل شده است. چرا که بسیاری از حقایق پنهان و اسرار جهان کشف شده است. با اکتشافات جدید و فن آوریهای ژنتیکی و سلول های بنیادی، بشر توانسته است حد متوسط عمر انسان را بالاتر ببرد. مرگ و میر در اعصار گذشته بیشتر بوده است؛ لیکن مرگ و میرهای حاکم بر نسل های گذشته – که به خاطر نبود بهداشت بود- امروزه تقریبا از بین رفته است . اکنون هنوز بشر در حال تلاش است که داروهایی بسازد تا متوسط عمر انسان را افزایش دهد. از طرفی دیگر علوم تجربی هنوز حدی برای عمر بشر تعیین نکرده است.
علوم تجربی می گوید: اگر کسی بهداشت و تغذیه را مراعات کند و یک سری ورزشها و مراقبت ها را انجام دهد، عمر دراز می یابد.
به علاوه این که در بسیاری از دانشگاه های دنیا از دو قرن پیش با به امروز تلاش بر این است که داروی جوانی را پیدا کنند. این خود دلیل دیگری است بر این که عمر انسان حد معینی ندارد. البته کسی ادعا نمی کند که عمر شریف امام زمان علیه السلام طبیعی و عادی است. ادعا این است که طول عمر ایشان  مخالف علوم و عقل نیست و در عین حال این اراده ی الهی است که عمر ایشان را طولانی کرده است.
دیگر این که کسانی که این پرسش را دارند، مسلمان اند یا غیر مسلمان؟ اگر غیر مسلمان اند که این مساله بالنسبه به اصل اسلام و قرآن یک مساله ی فرعی است. آنان باید در مسائل اصولی به تحقیق بپردازند و اگر مسلمان اند، قرآن کریم از کسانی مانند حضرت نوح علیه السلام نام برده است که به صریح قرآن مجید ، 950 سال تنها یک بخش عمرش بوده است . این مدت پیش از طوفان است. پس از طوفان چه قدر عمر کرده است ؛ خدا می داند!
«پس حضرت نوح در میان قوم به مدت 950 سال درنگ کرد.»
از اصحاب کهف سخن به میان آمده است که مدت 300 سال خوابیدند. سپس بیدار شدند و مدتی زندگی کردند.
«و  آنان (اصحاب کهف) در غار خود سی صد و نه سال درنگ کردند....»
هم چنین گویند حضرت سلمان فارسی صحابی معروف پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله حدود سی صد سال عمر کرده است. او چند نسل حواریون عیسی را درک کرده و هر کدام از آن ها را بررسی کرده و به دنبال پیغمبر بعدی می گشته است. هر کدام از آنان جانشین خود را معرفی کرده اند تا نوبت به پیغمبر اکرم صلی الله رسیده است. او شنید ه بود که رد مدینه و مکه پیامبر ظهور خواهد کرد و دوره ی حواریون به پایان خواهد رسید. ( درباره ی زندگانی سلمان فارسی، نگاه کنید به کتاب « نفس الرحمان فی فضائل سلمان» نوشته ی محدث نوی و نیز لغت نامه ی دهخدا ذیل لغت سلمان.)
نتیجه این که از نظر عقل، طول عمر آن حضرت مستلزم تناقضی نیست و هیچ امتناع و محالی را در بر ندارد . از نظر علوم تجربی هم حد معینی برای عمر معین نشده است؛ حتی دانشمندان تلاش می کنند که عمر طبیعی انسان را بالا ببرند و دنبال داروی جوانی اند. مساله این است که عادت موجود چنین را بعید می دند. کسی هم مدعی عادی و عمومی بودن مدت عمر او نیست؛ بلکه ما آن را یکی از مظاهر قدرت نمایی خدای متعال و از سنن اقلی حق می دانیم.