راجع به سیره و اخلاق پیامبر صلی الله و علیه و آله . چیزی که همیشه برای ما از اخلاق ایشون گفته شده، اخلاق خوبشون بوده و مدارای بسیار زیادی که با مردم می کردند. این که خداوند در قرآن به ایشون میفرماید : انک لعلی خلق عظیم : یا در جای دیگر می فرماید که خودت را بیش از این به زحمت نیانداز ، خوب همه نشانه رحمت و عطوفت پیامبر بوده است. یا اینکه ایشون با همسرانی چون عایشه و حفصه زندگی می کردند و مدارا می کردند. یعنی ما همیشه مکارم اخلاق را در مورد ایشان اینگونه شنیده ایم که بر پایه عفو و گذشت و بردباری و مهربانی بوده است. اما طرف دیگر ماجرا را نشنیده ایم. برخی می گویند که ایشان در زمان انجام واجبات و حتی مستحبات بسیار شدید برخورد می کردند و در مقابل همه می ایستادند؟ نمونه های این شدت برخورد چه بوده است؟ می گویند افرادی مثل عایشه و حفصه هم این را می دانستند و وارد حریم شخصی پیامبر نمی شدند و اگر هم می شدند، پیامبر برخورد بسیار شدیدی با آنها می کردند. این برخورد شدید یعنی چه؟ یعنی مثلا پیامبر برای انجام مستحبات ۲ ساعت اطرافیان خود را که همه منتظرشان بوده اند، معطل می کردند و اگر کسی به ایشان اعتراض می کرد، غضب ایشان شامل حالش می شد؟ این غضب چگونه بوده؟ آیا برای ایشان در این مواقع اصلا اهمیتی داشته که دل فردی شکسته شود یا خیر؟ از آنجایی که در زندگی و تجربه ای که تا کنون داشتیم ، قطعا همیشه نمی شود، با مسائل با عفو و گذشت و کوتاه آمدن برخورد کرد و گاهی اوقات شدت برخورد هم لازم است. اما حد و حدود، کیفیت و مرزهای این شدت برخورد کاملا نامشخص هستند. ممنون می شم اگر بتونید منابعی رو معرفی کنید که بشه این سیره عملی رو دقیق تر تعیین کرد؟ برای اینکه شامل حال آیه الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا ﴿۱۰۴ سوره کهف﴾ نشویم؟
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسشگر گرامي؛ خداوند متعال، پيامبر اعظم(ص) را به عنوان رحمت و مظهر مهر و محبت الهي بر جهانيان معرفي مي كند.
از اوصاف زشت و نكوهيده اي كه در سيره و قول نبي اكرم(ص) بدان پرداخته شده و احاديثي در ذمّ آن بيان گرديده، خشم و غضب بي جا است. حضرت رسول(ص) غضب را يكي از اركان كفر برشمرده(1) آن را تير شيطان معرفي كرده اند.(2)مي فرمود: «كسي كه خشمي را فرو برد با اينكه مي توانست آن را به كار بندد خداوند دل او را از آرامش و ايمان در روز قيامت پر مي كند.»(3)
- خشم و غضب در سيره پيامبر اكرم(ص)
1- اوصاف خشم نبوي(ص):
رسول خدا(ص) ديرتر از هر كسي به خشم مي آمد و زودتر از همه خشمش فرو مي نشست.(4) چون خشم مي گرفت آثار خشم در چهره شان كاملاً نمايان مي گرديد؛(5) به هنگام خشم رنگ از رخسار حضرت(ص) مي پريد و سرخ(6) يا تيره مي شد(7) و قطرات عرق مانند دانه هاي مرواريد از پيشاني اش مي چكيد،(8) به طوري كه در اين هنگام، جز اميرالمؤمنين علي(ع)، كسي را جرأت سخن گفتن با ايشان نبود.(9) گرچه رسول خدا(ص) در خشم به «اشدّ الناس غضباً» ستوده شده اند؛(10) اما غضب ايشان غضبي مذموم نبود، بلكه غضبي بود ممدوح كه مقتضاي منصب نبوت ايشان بود،(11) چرا كه خشمش هرگز براي دنيا و ناملايمات آن نبود؛ زماني كه حرمتي الهي دريده مي شد و يا حدي از حدود الهي پايمال مي شد از شدت خشم كسي او را نمي شناخت و از پا نمي نشست تا آن كه حق را ياري كند.(12) اما در حال غضب نيز سخني جز سخن حق نمي گفت.(13)
2- راه هاي كنترل خشم مذموم:
توصيه رسول خدا(ص) به اصحاب و ياران، اجتناب از غضب بود.(14) ايشان همچنين راه هايي را جهت كنترل خشم و غضب به مردم ارائه فرمودند كه از جمله اين راه ها مي توان به تغيير حالت و وضعيت شخص خشمگين اشاره كرد. ايشان مي فرمودند: «هر گاه يكي از شما خشمگين شد اگر ايستاده است بنشيند و چنانچه خشمش برطرف نشد دراز بكشد.»(15) خود نيز جهت تعليم امت، چنين مي كرد.(16)
طريق ديگري كه از سوي رسول اكرم(ص) به عنوان يكي از راه هاي كنترل خشم معرفي گرديده است، استعاذه و پناه جستن به خداوند متعال است.
نقل شده كه «دو مرد نزد حضرت(ص) آمدند يكي از آن ها عصباني شد و از شدت عصبانيت چشمانش سرخ شده و رگ گردنش بالا آمده بود حضرت(ص) فرمود: من كلمه اي را مي دانم كه اگر آن را بيان كند عصبانيت او فرو مي نشيند و آن اعوذ بالله من الشيطان الرجيم است.»(17)
وضو گرفتن نيز از ديگر توصيه هايي بود كه حضرت(ص) مسلمانان را جهت كنترل خشم بدان سفارش مي نمود، رسول خدا(ص) مي فرمود: «همانا غضب از شيطان است و شيطان از آتش خلق شده و بدرستي كه اطفاي آتش بواسطه آب است پس هرگاه يكي از شما غضب كرد[جهت فرو نشاندن آتش غضبش] وضو بگيرد.»(18)
اين نكات نشان مي دهد كه اگر هم ناراحتي يا مسأله اي بوده از نوع ناراحتي و عصبانيت ما نبوده است.
- حاصل سخن اينكه:
دلسوزي، مهرورزي و عنايات بي پايان رسول خدا(ص) در آيات متعددي مطرح شده و نگاهي كوتاه به سيره زندگي آن حضرت اين حقيقت را نمايان مي سازد. ابعاد رحمت و گستره مهرورزي، محبت، رأفت و عطوفت رسول خدا(ص) نه تنها اهل ايمان، بلكه تمام انسانها و موجودات را شامل مي شود. رحمت پيامبر برگرفته از صفت رحمانيت خداوند متعال است كه قرآن و ساير سوره ها نيز با اين نامهاي مبارك آغاز مي شود.
رحمت در مورد خداوند به معناي اعطا، افاضه و رفع نياز حاجتمندان است. رحمت خداوند متعال در صفت رحمان و رحيم به معناي رحمت بسياري است كه فراگير و دائمي است و شامل عموم موجودات عالم و تمام انسانها اعم از مؤمن و كافر است.
وجود حضرت محمد(ص)، رسالت و نبوت و پيامهاي وحياني او و تمام تلاشها و زحماتش همه و همه جلوه اي از رحمت بي پايان الهي است.
پس نكاتي كه بيان كرديد با مباني مطرح شده، اصلاً سازگاري ندارد و ايشان نسبت به مخلوقات الهي حساسيت و ارزش بالايي قايلند.
پي نوشت ها:
1. كليني، الكافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365ش، ج2، ص289.
2. محدث نوري، مستدرك الوسائل، قم، آل البيت(ع)، 1408، ج12، ص9.
3. ورام بن ابي فراس، مجموعه ورام، قم، مكتبة الفقيه، بي تا، ج1، ص124.
4. اندلسي، قاضي عياض، الشفا بتعريف حقوق المصطفي، عمان، دارالفيحاء، چاپ دوم، 1407، ج1، ص229.
5. طبرسي، مكارم الاخلاق، قم، شريف رضي، 1412، ص19.
6. المتقي الهندي، علاء الدين علي، كنزالعمال في سنن الاقوال و الافعال، تصحيح صفوة السقا، بيروت، الرساله، 1989، ج7، ص141.
7. طبرسي، پيشين، ص19.
8. كليني، پيشين، ج8، ص110.
9. مجلسي، محمد باقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، تهران، اسلاميه، بيتا، ج38، ص298.
10. العيني، عمدة القاري، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج، ص112.
11. النراقي، محمد مهدي، جامع السعادات، تحقيق السيد محمد كلانتر، نجف، دارالنعمان، ج1، ص258.
12. طبرسي، مكارم الاخلاق، پيشين، ص13.
13. مجلسي، پيشين، ج16، ص228.
14. كوفي، ابن ابيشيبه، المصنّف، تحقيق سعيد اللحام، بيروت، دارالفكر، چاپ اول، 1989، ج6، ص97.
15. السجستاني، ابن الاشعث، سنن ابي داوود، تحقيق سعيد محمد اللحام، دارالفكر، چاپ اول، 1990، ج2، ص433.
16. همان.
17. السجستاني، پيشين، ج2، ص433.
18. السجستاني، پيشين، ج2، ص434.
موفق باشید.