لطفا نخواهید از اسلام و عقاید خود تعصب نشان دهید و اگر جواب نداشتید بگویید حق با من است.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
در اسلام پذیرش دین اجباری نیست و از منظر اسلام انسان ها در انتخاب دین آزاد هستند، همینطور در اسلام جنگ به منظور کشور گشايي و قدرت گرايي وتحمیل عقیده جايز نيست. حمله مسلمانان درایران هم به منظور اجبار ایرانیان به پذیرش اسلام نبود واسلام با شمشیر وارد این کشور نشد، بلکه این حمله به منظور آزادی ایران از قید وظلم حاکمان کشور صورت گرفت ،البته این جنگ در گرایش مردم ایران به اسلام بی تاثیر نبود. تاريخ نشان مي دهد که حاکمان برمردم ايران ظلم و آنان شديداً رنج مي بردند و از حکومت و رهبران خود راضي نبودند. حمله اعراب به ايران موجب گرديد که زمينه گسترش اسلام در کشور فراهم گردد. زمینه های پذیرش اسلام قبل از جنگ در ایران وجود داشت، چنانکه در زمان حیات پیامبر(ص) و پیش از ورود اسلام به ایران، بسیاری از ایرانیان ساکن در یمن، اسلام آوردند و جزء مسلمانان فداکار در راه اسلام شدند. عده زیادی از مردم بحرین ـ که در آن روز محل سکونت ایرانیان بود ـ در اثر تبلیغات به اسلام گرویدند. حتی حاکم آنجا که دست نشانده پادشاه ایران بود، مسلمان شد. ایرانیان در این دو جا به صورت گروهی اسلام را پذیرفتند و بعضی نیز به صورت فردی اسلام آوردند و در رأس آنها سلمان فارسی است. همین مقدار سابقه ایرانیان با اسلام در زمان پیامبر کافی بود که بسیاری از آنها با اسلام آشنا شوند.
مسلمانان درآن زمان آنچنان قدرت نداشتند که گفته شود اسلام با قدرت ایرانیان را مسلمان نمود، زیرا جنگ میان اسلام و ایران در زمانی رخ داد که ایران یکی از دو قدرت درجه اول بود که بر جهان حکومت می کردند . بقیه کشورها تحت الحمایه آنها بودند یا باجگزار آنها. ایرانیان از نظر وسایل جنگی و سرباز و فراوانی جمعیت و امتیازات دیگر، برتری فوق العاده نسبت به مسلمانان داشتند. جمعیت آن روز این کشور را با توجه به گستردگی آن، حدود 140 میلیون تخمین زده اند که گروه بی شماری از آنان سرباز بودند. در حالی که سربازان اسلام به شصت هزار نمی رسید و این گروه از نظر آشنایی با فنون جنگی در مقایسه با ایران، بسیار در سطح پایین قرار داشتند. با این اوصاف، محال است جمعیتی با این شرایط، بر حکومت ساسانی پیروز شود و آن را به کلی محو و نابود سازد. (1) مهم ترین عامل شکست را باید در نارضایتی ایرانیان از وضع دولت و آیین و رسوم اجحاف آمیز آن زمان دانست؛ (2) چرا که رژیم حاکم و اوضاع اجتماعی و دینی در آن روز به قدری فاسد و خراب بود که تقریبا همه مردم ناراضی بودند. جنگ مسلمانان، با 140 میلیون ایرانی نبود بلکه جنگ با حاکمانی بود که پشتوانه مردمی نداشتند. ایرانیان بعد از پیروزی عرب ها، در اثر تماس با مسلمانان و آشنایی با دین اسلام به مرور و تدریجا اسلام را اختیار کردند. چنین نبود که به زور اسلحه و یکباره اسلام را بپذیرند. اسلام در اوایل قرن اول وارد ایران شد اما بیشتر ایرانیان از اوایل قرن سوم به بعد به اسلام گرویدند. و تا آن وقت هنوز بسيارى از مردم ايران به كيشها و آيينهاى قديم از قبيل زرتشتى و مسيحى و صابى و حتى بودايى باقى بودند. سفرنامههايى كه در قرن سوم و چهارم نوشته شده حكايت مىكند كه تا آن زمانها در ايران آتشكدهها و كليساهاى فراوان وجود داشته است، بعدها كم كم از عدد آنها كاسته شده و جاى آنها را مساجد گرفته است.(3)
دراین خصوص به کتاب ارزشمند خدمات متقابل اسلام و ایران، تألیف شهید مرتضی مطهری،مراجعه نمایید
پی نوشت ها :
1. مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، قم، جامعه مدرسین ، 1362، ص77 -58 -59.
2. همان، ص76.
3. مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، ج14، ص: 101.