خواهر گرامی!
تهمت از صفات و گناهان بسیار زشتی است که در روایات از آن بسیار مذمّت شده، صفت بسیار زشتی که صاحب آن نه تنها از درگاه خداوند رانده می ­شود بلکه شیطان نیز با آن همه خباثتی که دارد، چنین شخصی را پیش خود راه نمی­ دهد و او را نمی­ پذیرد. امام صادق (ع) در این باره می­ فرمایند:« مَن رَوَی علی مؤمِنٍ رِوَایَهً یُریدُ بها شَینَه وَ هَدمَ مُرُوءَتِهِ لِیَسقُطَ مِن أعینِ النّاسِ أخرَجَهُ اللهُ مِن وِلایَتِه إلی وِلایَهِ الشّیطانِ، فلا یَقبَلُهُ الشّیطانُ »(1)کسی که بر علیه مؤمنی حرفی بزند و بخواهد به واسطه این حرف او را زشت کند و آبروی او را ببرد تا از چشم مردم بیفتد، خداوند چنین شخصی را از ولایت و سرپرستی خود خارج می­ کند و در ولایت شیطان وارد می ­کند، پس شیطان نیز او را نمی­ پذیرد.
با تبیین مفهوم تهمت و جایگاه آن می توان فهمید که چه کارها و رفتارهایی تهمت محسوب می شود؛ تهمت از ریشه «وَهم» به معنای اظهار گمانِ بدی می­ باشد که به دل انسان راه یافته است. هر رفتاری از مجموعه رفتارهای انسان که در جامعه به وجود می­آید به دو گونه قابل تفسیر و برداشت است. برداشت خوب و مثبت و برداشت بد و منفی. در تهمت، انسان، از رفتار، گفتار و یا حالت دیگران تفسیر و برداشتِ بد و منفی می ­کند و چیزی را به دیگری نسبت داده می­ شود. هرگاه کسی از رفتار، گفتار یا حالات دیگران برداشتِ بدی داشته باشد، ولی این برداشت، فقط در درونش پنهان بماند و آن را اظهار نکند به سوء ظن و بد گمانی مبتلا شده است، ولی اگر برداشتِ نادرست و زشت خود را اظهار کند، به رفتار او تهمت گفته می ­شود. باید به این نکته توجّه داشت که تهمت با بهتان متفاوت است. در بهتان انسان می­ داند کسی که به او نسبت ناروا می ­دهد، کار نادرستی انجام نداده است، ولی از روی غرض و هوای نفس مثلِ دشمنی، کینه و حسد، صفت یا رفتار ناشایستی را به او نسبت می ­دهد. اما در تهمت انسان برداشت خویش را از دیگری مدّ نظر قرار می ­دهد و به او تهمت می ­زند، در حالی که نمی ­داند این رفتار از او سر نزده است. مثلاً انسان، شخصی را که اسلحه در دست دارد در کنار مقتولی مشاهده می­کند و به او نسبت قتل می­دهد، در حالی که می ­داند قاتل نیست، به این کار بهتان گفته می­ شود. ولی اگر نداند او قاتل نیست، به چنین عملی تهمت گفته می ­شود.(2) بنا بر این تهمت به دو گونه است:
گاهی تهمت بدون علم است، یعنی عیبی را که یقین ندارد در دیگری است، به او نسبت می دهد، و گاهی بهتان و افتراست، یعنی عیبی را که می داند در آن شخص نیست، یا کاری را که یقین دارد از او سر نزده، به او نسبت بدهد. هر کدام از این دو نوع تهمت باز به دو گونه است: در غیاب دیگری صورت می گیرد یا در حضورش؛ گناه تهمت، از غیبت و دروغ بدتر و شدیدتر است.(3)
با توجه به آنچه ذکر شد به طور خلاصه، تهمت نسبت دادن چیزی است که در طرف مقابل نباشد و موجب اذیت وی شود. انسان اگر علیه شخصی غیبت کند، یا نسبت بدی بدهد که در او وجود نداشته باشد و وی را متهم کند، لازم است استغفار و توبه کند.
در مورد نحوه و چگونگی توبه علاوه بر استغفار از درگاه الهی باید سعی نماید تا آن جا که امکان دارد ذهنیّت منفی که در دیگران ایجاد کرده، با سخنان مثبت برطرف نماید. همچنين لازم است از طرف مقابل حلاليت بخواهد. گاهی ممکن است حلاليت طلبیدن باعث مفسده گردد، در این صورت باید به استغفار و دعا برای خود و شخص مورد اتهام اکتفا کند.
پی نوشت:
1. حرعاملی، وسائل الشیعه، قم، آل البیت، 1409ه.ق، 12، ص294.
2. تهرانی، مجتبی، اخلاق الهی، تهران، انتشارات موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، 1381ه ش، جلد چهارم، بخش یکم ، ص144 .
3. شهید آیت الله دستغیب، گناهان کبیره، قم، انتشارات اسلامی، 1376ش، ج2، ص 370.