اگرفرد مجردی دچار خود ارضایی شود البته بعضی مواقع ازماهها ایاگناه میکند؟با اینکه آن فرد اهل نمازوروزه باشدوخداترس.لطفامراراهنمایی کنید؟ممنون
پرسشگر گرامی با سلام و تشکر از ارتباط تان با این مرکز
استمناء مطلقا حرام است و برای متأهل یا مجرد گناه کبیره است . (1)
حرمت چنین عملی از این آیه به دست میآید: "کسانی که برای ارضای غریزه جنسی خود راهی غیر از ازدواج طلب کنند، تجاوزگرند". (2)
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا میپرسند، میفرماید:
«گناه بزرگی است که خداوند در قرآن مجید از آن نهی فرموده.استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسی را که چنین کاری میکند بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد». (3)
ضررها و عوارض استمنا عبارتند از:
الف) آسیبهاى جسمانى:
1. ضعف و تحلیلِ قواىِ جسمانى؛
کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبرانناپذیر خودارضایى است. احساس خستگى عارضه طبیعى انزال است، اگر خودارضایى در شبانه روز به دفعات تکرار شود، این احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتیجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبیت شده و یک طبیعت ثانوى براى او ایجاد مىکند. کاهش و تخلیه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پیرى زودرس مىانجامد.
... وقتى قلم به دست مىگیرم، زود خسته مىشوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمین مىگذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پیدا کند و دوباره بنویسم. «نامهاى از یک جوان»
... آن چه امروز برایم باقى مانده است (از ناحیه این عمل)، جسمى نحیف و درهم شکسته است.«نامهاى از یک جوان».
... با این که ورزشکارم، زانوهایم مرتب سست مىشود.«پسرى 18 ساله»
لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى، ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تیرگى چهره، از نشانهها و عوارض ضعف جسمانى است.
متأسفانه ضعف جسمانى به همین جا ختم نمىشود بلکه کل بدن را ساقط مىکند. شخصى که مبتلا به این عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شدید در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار می دهد تا این که به فلج عمومى بدن مبتلا می شود.
2. ضعف بینایى؛
خود ارضائی به تدریج در نور چشم و قدرت بینایى اثر مىگذارد و آن را کاهش مىدهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضایى دارد و این به حدى است که گاه به نابینایى منجر مىشود.
با این که اهل ورزش هستم، چشمانم خسته مىشود و جلو چشمم تیره و تار مىشود، به حدى که سرگیجه مىگیرم؛ آیا این از عوارض خودارضایى است؟ «نامهاى از یک پسر 18 ساله»
جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضایى بود، وقتى مىخواست کتابى را بخواند، چشم هایش سیاهى مىرفت، حدقههاى چشم او بیش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشمهاى خود درد شدید احساس مىکرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان).
روزى در یکى از خیابانها چشمم به جوانى حدوداً بیست و پنج ساله افتاد که در اثر نابینایى به همراه برادرش حرکت مىکرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنین شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضایى) بوده است و دست از این کار برنداشته تا به این روز افتاده است. (همان).
3. آسیبپذیرى در برابر بیمارى ها؛
تحلیل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذیرش سایر بیمارىها را فراهم مىآورد. جسمى که با خود ارضایى ضعیف شده است نمىتواند در مقابل میکروب ها و ویروس ها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به این عمل شوم بود، در همین حین به یکى از بیمارىهاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضایى مىکرد، در روز ششم بیمارى کاملاً ضعیف شده بود و در نتیجه مرگ او را فرا گرفت.
4. آسیب دستگاه تناسلى و ناتوانىهاى جنسى و تولید مثل؛
خودارضایى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مىگذارد. دکتر «هوچنین سون» معتقد است که عموم ناراحتىهاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضایى است. بعضى ازاین اثرات عبارت اند از:
- تورم غدد وذى؛
- تورم کانال نطفه؛
- تورم قسمت پایینى و عقب کانال ادرار؛
- شل شدن عضلات تناسلى؛
- خروج بى اختیار منى با کوچک ترین حادثه؛
- ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج؛
- ناتوانى و تأخیر تولید مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زود هنگام؛
- بیماری هاى مقاربتى؛
- عقیم شدن.
5. آسیب مراکز عصبى و غدد در مغز؛
در اثر خودارضایى و تحریک زیاد، هیپوتالاموس آسیب مىبیند. مغز و مراکز حساس دیگر مکرراً دچار کاهش نسبى جریان خون مىشوند و از این طریق آسیبهاى جبرانناپذیر بر آنها وارد مىشود. تخلیههاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مىشود.خودارضایىهاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسیت و ضعف و خستگى و اختلال مىسازد. به گفته یکى از دانشمندان، خود ارضایى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مىشود.
به طور کلى اختلال قواى بینایى، شنوایى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است.
... قسمتهاى عمده بدن من یعنى قلب و اعصابم به هم ریخته است. «نامهاى از یک جوان»
و تو اى جوان عزیز به خود آى و این آسیبها را جلوى چشم خویش تابلو کن و با تأمل در این منظره نامطلوب و غیرقابل قبول، خود را از دام این بلا نجات بده.
- کم خونى؛
- کم اشتهایى و مشکلات گوارشى؛
- کم خوابى و اختلال در خواب؛
- تنگى نفس؛
- سر درد و سرگیجه؛
- پیدایش تغییرات در نخاع و ستون فقرات؛
همگى از آسیبهاى جسمى خودارضایى هستند.
ب) آسیبهاى روحى - روانى:
1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى؛
همان گونه که گذشت، یکى از پى آمدهاى خودارضایى، ضعف و تحلیل قواى جسمانى است و این به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سیستم مغز و اعصاب است. اختلال در این سیستم موجب مىشود که بخش حافظه کارایى لازم را نداشته باشد. علاوه بر این، شخصِ مبتلا به خودارضایى به خاطر تمرکز در این عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که این خود عامل دیگرى براى کاهش مستمر حافظه است.
از عوامل حفظ و تقویت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد، در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مىماند و این خود عامل دیگرى براى ضعف حافظه چنین اشخاصى است.
... استعداد کافى داشتم و تحصیل مىکردم. اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمىکنم و با فشار و سختى به تحصیل ادامه مىدهم. «نامهاى از یک دانشآموز»
2. اضطراب؛
دلهره و دلواپسى از ویژگىهایى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمىکند، او مرتب با خود درگیر است و نمىتواند با خود کنار آید. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ریختگى فکرى دامن گیر اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه این کار را تکرار کنم»، «کى مىشود نجات پیدا کنم» و.. لحظهاى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقیر خود به علت ارتکاب گناه، شخصیت او را در هم مىکوبد. گاهى تأخیر در ترک و این که بعد از ترک چه مىشود، امان او را مىگیرد.
... آیا با ترکِ خودارضایى باز هم علائم آن باقى مىماند. «امضا: همدم مرگ»
... آیا پس از ترک مىتوانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آیا بخشوده خواهم شد؟ «نامهاى از یک جوان»
آن چه امروز از این عمل برایم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى»
3. افسردگى؛
بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشهگیرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانههاى بارز و حتمى افسردگى است.
4. پرخاشگرى و بداخلاقى؛
شخصِ خودارضا نسبت به کوچکترین محرک محیطى حساس است، حوصله گفت و گو با دیگران را ندارد، زود رنج است و سریعاً از کوره در مىرود، به نور زیاد، صدا، رفت و آمد و ... حساسیت فوقالعاده دارد.
5. یأس از زندگى؛
... در سنین 16 یا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در میان توفان مرگبارى به این سو و آن سو مىروم، شاید هم یک سویش نابودى باشد. «نامهاى از یک جوان»
6. از بین رفتن خلاقیتها، توانایىها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم میل به تحصیل، مطالعه، تحقیقات علمى و فعالیتهاى فکرى.
8. هوس باز و بىبند و بار شدن و اعتیاد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل.
10. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بین رفتن صفاى دل و بى علاقهگى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان.
ج) آسیبهاى اجتماعى:
خودارضایى یک حس گریز از اجتماع پدید مىآورد که در اثر افراط و تکرار در او ریشهدارتر خواهد شد. فرد در گوشهاى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مىپردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مىگردد و حیات جمعى را دچار مخاطره مىسازد. فردِ خودارضا به غیر از میل به انزواجویى در عرصه اجتماعى نیز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمىکند. اینجاست که نه تنها شخصیت اجتماعى و انسانى چنین افرادى تدریجاً متزلزل شده بلکه جامعه نیز از وجود نیرو جوان و پرانرژى محروم گردیده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مىشود.
این دسته از آسیبها عبارت اند از:
1. بى آبرویى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3. انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست یابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبیل:
- بى میلى به ازدواج و تأخیر در آن
- بى میلى به همسر
- ناتوانى در مقاربت صحیح و ارضاى جنسى خود و همسر
- ناسازگارى خانوادگى
- سرد بودن کانون خانواده
- ناتوانى در برابر مشکلات و سختىها پس از ازدواج
- طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده
5. افت تحصیلى:
این کار روى تحصیلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمایى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمایى، ثلث اول یک تجدیدى آوردم. «نوجوان 15 ساله»
6. بزهکارى:
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و ...
8. لذت نبردن از دوستىها و مهر و محبتها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بریدن از آنان.
9. از بین رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حیا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشیدن دیگران.
11. ایجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نوامیس دیگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترویج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شیوع بیمارىهاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبینى.
د) آسیبهاى معنوى و اخروى:
همه آسیبهاى سه گانه که سخن از آن ها به میان رفت، قابل اصلاح و جبران است؛ اما آسیب معنوى به این راحتى قابل جبران نیست!!
چون اولاً:
آسیب به قلب و دل است که هیچ چیز بعد از وجود آدمى به ارزش، کارایى، حساسیت و لطافت قلب و دل او نیست. به تعبیر قرآن و روایات اسلامى، گناه به انسان سرازیر مىشود و آن را فاسد و از کار مىاندازد.
ثانیاً:
این آسیب فقط دنیوى نیست.
خودارضایى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است، شاید از همین باب باشد که اثر در قلب و دل آدمى مىگذارد و آثار روحى و روانى خودارضایى که در بخش (ب) بیان گردید، عمدتاً از همین بیمارى دل ناشى مىشود.
این ها ضررها و آسیب های عمل خود ارضایی است. بنا بر این شایسته است این عوارض را جلوی چشم خود قرار دهید و از آن عمل برای همیشه خداحافظی کنید.
پی نوشت:
1. آیت الله خامنه ای، رساله اجوبه الاستفتائات، س 787 .
2. مؤمنون (23) آیه 7.
3. وسائل الشیعه، ج 18، ص 575.