انواع خودکشی
خودکشی انواع و اقسامی دارد و از جهات مختلف می توان آن را تفسیر نمود.
1- از جهت موفقیت در عمل:
خودکشی کامل یا موفق به خودکشی ای گفته می شود که شخص اقدام کننده موفق شد که از این راه به زندگیش پایان دهد. اما در خودکشی ناقص یا ناموفق فرد از این عمل جان سالم بدر می برد.
بین آنان که اقدام به خودکشی می کنند، با آنان که از این اقدام کشته می شوند تفاوت هست.
جیمز کاستلی می گوید:
"تخمین زده می شود که در مقابل هر خودکشی کامل و موفق حداقل هشت و حداکثر صد مورد اقدام به خودکشی ناموفق وجود دارد." (6)
2- از جهت وسیله و ابزار خودکشی.
گاهی با خلق آویز کردن و گاهی با مواد سمی و گاهی با آتش زدن؛ برخی با اسلحه گرم و یا سرد و مانند این امور اقدام به خودکشی می کنند.
3- - از جهت هدف و انگیزه:
در این باره گفته اند:" گاهی خودکشی صورت خود دوستی دارد. بدین معنا که آدمی خود را آن چنان دوست دارد که بدین معنا که آ دمی خود را آن چنان دوست دارد که حتی حاضر نیست گردی به دامنش بنشیند یا غباری بر چهره او قرار گیرد. انتظار دارد که همگان وجود او را آن چنان که مورد نظر اوست دوست بدارند. عشق به خود و علاقه به خود سبب آن می شود که اگر احساس کرد برای او قرار است تلخ کامی پیش آید دل به مرگ دهد.
- گاهی خودکشی برای جلب نظر و کسب معروفیت است. آن کس که دچار احساس کمتری است و گمان دارد که در آسمان بدین وسعت ستاره ای نیست که برای او بدرخشد حتی ممکن است تن به خودکشی دهد، تا از این راه جلب نظر و کسب معروفیت کند.
- گاهی به خاطر دیگری است. مثل غم مرگ و از دست دادن عزیزی که گمان دارد در آن صورت برای اون غیر قابل تحمل است یا میل به مجازات دیگران که از طریق مرگ خود دل آنان را بسوزاند و اشک آنان را جاری سازد." (7)
"امیل دورکهایم " جامعه شناس فرانسوی خودکشی را منحصراً از دیدگاه تعامل میان فرد و جامعه نگاه می کند و آن را به سه دسته بزرگ تقسیم می کند:
1- خودکشی ناشی از بی قانونی یا بی هنجارانه
2- خودکشی ناشی از خودخواهی یا خودکشی خودخواهانه
3- خودکشی ناشی از غیر خواهی یانوع دوستانه
- مراد از خودکشی ناشی از خودخواهی این است که فرد مطلقا هیچ گونه وابستگی به جامعه ندارد و خود را به هیچ شیوه معنا داری مقید به جامعه و دیگر افراد نمی داند.
او پس چدا شدن از خانواده یا مذهب و یا اجتماع اقدام به خودکشی می کند.
- مراد از خودکشی بی قانونی یا هنجارانه این است که خود جامعه وابستگی های فرد به جامعه را تضعیف می کند و وی را در مقابل تکانه های خود کشانه مستعدتر می سازد.
به دیگر سخن این که: فرد می بیند وسایلی را که در اختیار دارد با احتیاجات نمی خواند و به اصطلاح امیدش را به اجتماعی از دست می دهد، نا امید می شود و از اجتماع جدا می گردد و به خود کشی روی می آورد. این نوع خودکشی معمولاً در دوران بحران اقتصادی و به هنگام جدایی زن و شوهر و از این قبیل امور، رخ می دهد.
- مراد از خودکشی ناشی از غیرخواهی یا نوع دوستانه این است که فرد شدیداً وابسته و مقید هنجاریهای جامعه خود است و به علت نیرومندی شدید این وابستگی ها، دست به خودکشی می زند. (8)
امیل دورکهایم در بیان انواع خودکشی ها، فداکاری و ایثار در راه عیقده و مکتب را نیز نوعی از خودکشی بیان داشته است.
در حالی که این از انواع خودکشی نیست. چرا که خودکشی معلول احساس ویژه ای است که بر شخص بیمار روانی عارض می شود و به دنبال این عارضه به عمل خودکشی مبادرت می کند، در حالی که فداکاری در راه عقیده این چنین نیست، ایثارگر از سلامت روانی بهره مند است و آگاهانه و سنجیده دست به این اقدام می زند و به دنبالش تحسین قهرمانانه را به دنبال دارد. که سخن در این باره در چند صفحه گذشته بیان شد.
مثالی درباره خودکشی غیرخواهانه یا نوع دوستانه:
مردی از اهالی ملایر پسر خود را که به مرض سرطان مبتلا شده بود به بیمارستان آورد، پسر کوچکترش نیز به همراه آنان بود، شب هنگام زمانی که برادر کوچکتر متوجه شد که برادرش سرطان دارد و به زودی خواهد مرد، در محوطه بیمارستان با حلق آویز کردن خودکشی کرد. (9)
و نیز از جهت انگیزه
گاهی شخص به راستی قصد دارد که خودکشی کند و جانش را از دست بدهد و از مشکلات خلاص شود.
و گاهی شخص واقعاً قصد خودکشی ندارد بلکه برای جلب توجه دیگران به خودکشی مبادرت می کند تا وانمود کند که وی ناراحت است تا از این راه، محبت دیگران و توجه آنان را به خود جلب نماید.
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها
6- جیمز کاستلی، خودکشی واپسین تقاضای کمک به نقل از روزنامه سلام ش 551
7- دکتر امیری قائمی، خانواده و مسایل نوجوانان و جوانان، ج 2 ص 187
8- اقتباس از خودکشی واپسین تقاضای کمک، به نقل از روزنامه سلام ش 565 و نیز از کتاب عقده های روانی، پور باقر صص 13 و 14 .
9- روزنامه رسالت ش 1763