آثار زیانبار خودکشی در جامعه
خودکشی نه تنها برای فردی که به این عمل اقدام می کند. زیانبار است، بلکه برای اجتماع نیز زیان معنوی فراوانی به بار می آورد. در اجتماعی که اعداد و ارقام خودکشی رو به فزونی است، حیثیت اجتماعی زیر سوال قرار می گیرد و می توان گفت که آن اجتماعی از اعتبار و حیثیت لازم بهره مند معکوس است. در جامعه ای که آمار خودکشی بالا باشد، فرهنگ آن جامعه در نظر افکار عمومی معیوب و ناسالم است و همه می پرسند که در این جامعه چه مشکل حادی وجود دارد که تا این اندازه اشخاص به خودکشی روی می آورند.
ضرر و زیان معنوی خودکشی کمتر از ضرر زیان مادی آن نیست.
فردی که خود را می کشد، پدر، مادر، زن، فرزند و دیگر بستگان و حتی دوستان و همسایگان خود را می آزارد. این عمل زشت به قدری آثار بد و نامطلوبی در روحیه تک تک افراد وابسته به آن به جا می گذارد که آنان تا آخرین لحظات زندگیشان از این عمل رنج می برند.
بنابراین می توان گفت که خودکشی یک پدیده رنج آور اجتماعی است که نمی توان به سادگی از کنارش گذشت، بلکه برای درمان این بیماری روانی و درد اجتماعی باید چاره ای اندیشید.
اهمیت و ضرورت توجه و اولیاء مربیان به این پدیده
با در نظر گرفتن نکاتی چند به اهمیت و ضرورت تلاش مربیان و اولیای امور برای ریشه کن کردن این درد اجتماعی پی می بریم.
1- همان گونه که در عنوان قبلی ذکر شد. پدیده خودکشی زیانهای مادی و معنوی و فردی و اجتماعی فراوانی دارد.
2- آمار و ارقام رو به گسترش خودکشی ، خطر این امر را بیشتر نمایان می سازد. در رسانه های گروهی می خوانیم که در برخی از کشورها پدیده خودکشی بیش از بیماریهای کلیوی، سل و فلج اطفال قربانی می گیرد. و یا گفته اند: "خودکش به عنوان دهمین عامل اصلی مرگ و میر در ایالات متحده آمریکا باقی مانده است... " (3)
3- قابل پیشگیری بودن این پدیده: احساس خودکشی یکی از بیماری های روانی است که در شرایط خاصی بر فرد عارض می گردد و او را برای ارتکاب خودکشی وا می دارد.
این بیماری قابل معالجه است و می توان با مراقبتهای ویژه و راهنمایی های حساب شده فرد را از ارتکاب به این عمل باز داشت.
"اروین استنگل" می نویسد:
" یک مرد شصت ساله مدت دو سال مبتلا به بیماری افسردگی بود، بدون آن که به فکر درمان باشد. او که امید به شفا یافتن را از کف داده بود، سعی می کرد، خود را غرق کند، بستری کردند و در آن جا معلوم شد که مبتلا به افسردگی مزمن و نقص عقلانی پیش رس است.
او در محیط حفاظتی بیمارستان سرو سامان گرفت و شش سال بعد از ورود به بیمارستان با او مصاحبه کردند. با وجودی که نقص عقلانی اش آشکار بود و فقط از افسردگی خفیف رنج می برده است. او قادر نبود خارج از بیمارستان زندگی کند." (4)
"جیمز کاستلی" در کتاب " خودکشی: واپسین تقاضای کمک" می نویسد:
" این مطلب نیز عموما" صحیح است که افرادی که جداً میل ارتکاب به خودکشی را دارند فقط برای مدت کوتاهی، این گونه هستند و اگر در مقطع خاصی از بحران به آنان بشود کمک کرد، به احتمال زیاد دوباره به خودکشی روی نخواهد آورد." (5)
باتوجه به این نکات می گوییم: بر مسوولان امور اجتماعی لازم است که برای ریشه کن کردن این پدیده فکر کنند تا حیات اجتماعی از سلامت لازم بهره مند باشد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها
3- روزنامه سلام ، مورخه 31/1/1372 ، ش 551
4- خودکشی، همان ص 130
5- روزنامه سلام، همان