سلام
آياموجوداتي مثل انسان قبل ازانسان وجودداشته؟چندسال ازخلقت آدم ابوالبظروزندگي اوبرروي زمين ميگذره؟لطفاباآدرس پاسخ دهيدمخصوصاازالميزان
ممنون

پرسشگر گرامي، با سلام و سپاس از ارتباط­تان با اين مركز
از پاره ای روایات می توان به این نتیجه رسید که حضرت آدم(ع) که پدر نسل کنونی بشر است. وی اولین انسان روی زمین نبود؛ بلکه قبل از آدم (ع) انسان‌های دیگری در زمین می‌زیسته اند. از امام سجاد (ع) سؤال شد: آیا قبل از این انسان، انسان هایی بوده‌اند؟ فرمود: آری. به خدا سوگند! خداوند هزار هزار آدم و هزار هزار عالَم آفرید که تو در آخرین آن عوالم قرار داری. (1)
از امیر مؤمنان (ع) نیز روایت شده که حضرت در پاسخ کسی که پرسید: قبل از آدم که بود؟ فرمود: آدم. وی سؤال خود را تکرار کرد و حضرت فرمود: اگر صد بار بپرسی، خواهم گفت: آدم.
همچنین از امام باقر (ع) روایت شده: خداوند پس از فنای این خلق و جهان، جهان و خلقی دیگر پدید می آورد؛ با زمین و آسمانی دیگر که او را به یگانگی پرستش کنند. آیا می پنداری خدا جز شما بشری نیافریده است؟ چنین نیست‌؛ بلکه هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید که تو آخر آن عالم ها و آدم هایی. (2)
بر اساس این روایات، اندیشمندان اسلامی به این نتیجه رسیده اند که از هزاران، بلکه میلیون ها سال قبل از خلقت حضرت آدم و بنی آدم، موجوداتی همچون انسان در زمین می زیسته اند. مرحوم علامه طباطبایی می‌فرماید: «از بعضی روایات اهل بیت(ع) معلوم می‌شود که این نوع (انسان) ادوار زیادی قبل از این دوره به خود دیده است». (3) در واقع، نسل کنونی بشر دوره آخر از حیات موجودی دو پا به نام انسان محسوب می شود. البته در مورد حقیقت وجودی این انسان های اولیه، اطلاعات چندانی در منابع دینی وجود ندارد. در حدیثی از امام علی (ع) آمده است که پیش از خلقت آدم، موجودی شبیه بشر به نام "‌نسناس" وجود‌ داشت.(4)
غلامحسین مصاحب در دائرة المعارف فارسی، واژه نسناس می‏گوید: «نسناس در جانورشناسی، نام عمومی گروهی از آدم نمایان است که شبیه به انسان هستند.» (5) ولي به هر حال، نسل كنوني بشر بر اساس دلایل قرآني، از نسل حضرت آدم و حوا (عليهما السلام) مي باشد. خداوند متعال مي فرمايد: «اى مردم! بترسيد از پروردگار خود؛ آن خدايى كه همه شما را از يك تن بيافريد؛ «...خَلَقَكمُ مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ؛ و هم از آن جفت او را خلق كرد». «وَ خَلَقَ مِنهَْا زَوْجَهَا؛ و از آن دو تن، خلقى بسيار در اطراف عالم از مرد و زن بر انگيخت». (6) مرحوم علامه طباطبایى (رحمه الله) ذیل اين آیه شريفه مى فرماید: «از ظاهر سیاق برمى آید که مراد از «نفس واحده»، آدم و مراد از «زوجها» حوا است که پدر و مادر نسل انسان اند و ما نیز از آن نسل هستیم و به طورى که از ظاهر قرآن کریم برمى آید، همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مى شوند. از آیه شریفه برمى آید که نسل موجود از انسان، تنها به آدم و همسرش منتهى مى شود و جز این دو نفر، هیچ کس دیگرى در انتشار این نسل دخالت نداشته است. (7)
«در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تا کنون، بیش از حدود هفت هزار سال نیست که اعتبار عقلى هم با این تاریخ مساعد است؛ براى اين كه اگر ما از نوع بشر يك انسان مرد و يك زن را كه با هم زن و شوهر باشند، فرض كنيم كه در مدتى متوسط نه خيلى طولانى و نه خيلى كوتاه با هم زندگى كنند، و هر دو داراى مزاجى معتدل باشند، و در وضع متوسطى از حيث امنيت و فراوانى نعمت و رفاه و مساعدت و ... و همه عوامل و شرايطى كه در زندگى انسان مؤثرند قرار داشته باشند و از سوى ديگر، فرض كنيم اين دو فرد در اوضاعى متوسط توالد و تناسل كنند و باز فرض كنيم كه همه اوضاعى كه در باره آن دو فرض كرديم، در باره فرزندان آن دو نيز محقق باشد و فرزندانشان هم از نظر پسرى و دخترى به طور متوسط به دنيا بيايند، خواهيم ديد كه اين انسان كه در آغاز فقط دو نفر فرض شده بودند، در يك قرن، يعنى در رأس صد سال عددشان به هزار نفر مى‏رسد. در نتيجه، هر يك نفر از انسان در طول صد سال پانصد نفر مى‏شود. آن گاه اگر عوامل تهديدگر را كه با هستى بشر ضديت دارد - از قبيل بلاهاى عمومى، يعنى: سرما، گرما، طوفان، زلزله، قحطى، وبا، طاعون، خسف، زير آوار رفتن، جنگ هاى خانمان برانداز و ساير مصائب غير عمومى كه احياناً به تك تك افراد مى‏رسد - در نظر بگيريم و از آن آمار كه گرفتيم، سهم اين بلاها را كم كنيم و در اين كم كردن، حد اكثر را در نظر بگيريم؛ يعنى فرض كنيم كه بلاهاى نامبرده از هر هزار نفر انسان، نهصد و نود و نه نفر را از بين ببرد و در هر صد سال كه بر حسب فرض اول، در هر نفر هزار نفر مى‏شوند، غير از يك نفر زنده نماند؛ به عبارت ديگر، عامل تناسل كه بايد در هر صد سال دو نفر را هزار نفر كند، تنها آن دو را سه نفر كند و از هزار نفر، تنها يك نفر بماند، آن گاه اين محاسبه را به طور تصاعدى تا مدت هفت هزار سال، يعنى هفتاد قرن ادامه دهيم، خواهيم ديد كه عدد بشر به دو بليون و نيم مى‏رسد و اين عدد، همان عدد نفوس بشر امروزى است كه آمارگران بين المللى آن را ارائه داده‏اند. پس اعتبار عقلى هم همان را مى گوید که تاریخ گفته است. (8) البته برخي خواستند از روی تعداد انبیا، از حضرت آدم (ع) تا پیامبر خاتم (ص) كه بر اساس برخي از روايات، 124000 بيان شده اند، به عمر تقريبي بشر نسل كنوني پي ببرند؛ اما با اين روش نمي توان عمر انسان را محاسبه نمود؛ زیرا از طرفي سن پیامبران متفاوت بوده است و همچنین در برخی از اعصار در یک زمان پیامبران متعددی در زمین حضور داشته اند؛ به عنوان مثال، عمر حضرت آدم و حضرت نوح (ع) حدود ۱۰۰۰ سال نقل شده است؛ در حالي كه عمر پيامبر اسلام، 63 سال مي باشد.

پی‌نوشت‌ها:
1. علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج 25، ص 25، مؤسسة الوفاء بيروت، لبنان، 1404 ق.
2. دشتی، سید مصطفی، معارف و معاریف، ج 1، ص 53، نشر صدر، قم، 1376ش.
3. موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان، ج‏ 4، ص 232، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1374 ش.
4. بحار الانوار، همان، ج 58، ص 298.
5. غلامحسین مصاحب، دائرة المعارف فارسی، ج 2، بخش 2، ص 3027، واژه نسناس، بي جا، بي تا.
6. نساء (4)، آيه 1.
7. ترجمه تفسیر المیزان، همان، ج 4، ص 221 ـ 231.
8. همان، ج ‏4، ص 232.