نویسنده:حسن رضا رضائى
مقدمه
نخست باید دو اصطلاح و عنوان مهم در کنار هم مورد توجه قرار گیرند و هیچ کدام را نباید فداى دیگرى کرد; یکى، حفظ وحدت و یکپارچگى امت اسلامى. دیگرى، حفظ اصل اسلام. هرگز نباید مسئله وحدت یا اتحاد را اصل و هدف، و حقایق شریعت را فرع قرار داد. پس بیان حق و حقیقت، اصل است. اما آنچه را مایه بروز اختلاف در میان آحاد مسلمانان گردیده است مى توان در امور ذیل برشمرد:
1ـ دورى از اسلام اصیل و قرآن کریم و اهل آن; 2ـ تکیه به کسانى که قرآن و روایات را وارونه جلوه داده اند; 3ـ تعصب و لجاجت بدون برهان و منطق; 4ـ قومیت گرایى و نژادپرستى; 5ـ دنیاگرایى و تمایل به رذایلى همچون: حبّ قدرت، شهرت و ثروت; 6ـ تفرقه انگیزى قدرت هاى بزرگ به منظور سلطه بر مسلمانان و منابع مالى و فکرى آنان.
گفتنى است که بیشتر موارد فوق، در سایه سار وحدت توأم با توحید و نبوت قابل حل است. اما ابتدا باید درک درستى از مفهوم وحدت داشت.
مفهوم وحدت آن است که با حفظ عقاید قطعى و مسلم خود، در مقابل دشمنان مشترک، موضع واحدى داشته باشیم و از آنان غافل نباشیم و این بدان معنا نیست که از بحث و گفتگو علمى محض و خالى از تعصبات به هدف نیل به حقیقت پرهیز کنیم.
به عبارت دیگر مى توان گفت: «وحدت، ایجاد نوعى یگانگى و همگونى بین منافع و اهداف کسانى ]است[ که داراى خداى واحد و پیامبرى به نام محمد(صلى الله علیه وآله) و کتابى به نام قرآن کریم هستند و هدف آن ها سعادت بشرى و رسیدن به قرب الهى است»
و به بیان نغز امام خمینى(قدس سره): «وحدت کلمه، در زیر لواى توحید قابل جمع است.»
شیخ محمد عاشور، معاون دانشگاه الازهر مصر و رئیس کمیته گفت و گوى بین مذاهب اسلامى، درباره وحدت مسلمانان با بیان کاملاً منطقى و متین مى گوید: «مقصود از اندیشه تقریب بین مذاهب اسلامى، یکى کردن همه مذاهب و روى گردانى از مذهبى و روى آوردن به مذهب دیگر نیست; که این به بیراهه کشاندن اندیشه تقریب است. تقریب، باید بر پایه بحث و پذیرش علمى باشد تا بتوان با این اسلحه علمى به نبرد با خرافات رفت. و باید اندیشمندان هر مذهبى در گفت و گوى علمى خود، دانش خود را مبادله کنند تا در یک محیط آرام، بدانند، بشناسند، بگویند و نتیجه بگیرند.»
عوامل ایجاد تحکیم وحدت اسلامى
حال با توجه به آنچه گذشت در این نوشتار به برخى از مهم ترین مؤلفه هاى اثرگذار در ایجاد و تحکیم وحدت اسلامى اشاره مى کنیم:
1. قرآن کریم ، نقطه پرگار اتحاد
قرآن، کتاب جامع و کامل با سه مقوله: اخلاق، عقاید و احکام، پرچم هدایت را به دوش کشیده و همواره این ندا را به گوش جهانیان مى رساند که اگر مسلمانان در زیر سایه این پرچم جمع شوند، سعادت دنیوى و اخروى آنها تضمین مى گردد.
آیات بسیارى در قرآن کریم وجود دارد که وحدت و همزیستى مسالمت آمیز مسلمانان و ادیان دیگر را مورد تأکید فراوان قرار مى دهد. هر چند واژه «وحدت» در قرآن به کار نرفته، اما با مضمون و محتواى دیگر آمده است. بعضى از این آیات به شرح ذیل است:
آیه اول: «اذْکُرُواْ نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَ نًا; و نعمت خدا را به خود یاد کنید; آن گاه که دشمنان یکدیگر بودید، پس میان دل هاى شما الفت و مهربانى انداخت تا به لطف او برادران هم شدید.»
روش و منش الهى این است که از یک طرف مردم را به سعادت و علم و عمل دعوت مى کند و از طرف دیگر، از جهل، نادانى و تقلید کورکورانه، تفرقه و دشمنى بر حذر مى دارد. دشمنى در بین مردم عرب به خاطر تعصبات قومى، ریشه اى دیرینه داشته است، اما اسلام با بر شمردن هدف خلقت انسان و رسیدن به لقاء الله و وسیله و ابزار دانستن زندگى دنیوى آنها را به برادرى و برابرى دعوت کرده است. همانند: قبیله اوس و خزرج که بعد از سال ها اختلاف به برکت اسلام، با هم پیمان برادرى بستند.
آیه دوم: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ; همگى به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید.»
پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) فرمودند: قرآن وسیله اى است که یک طرفش به دست خدا و طرف دیگرش به دست هاى شما مى باشد; به آن چنگ زنید، که پس از تمسک جستن به آن نه گمراه مى شوید و نه گمراه مى کنید.» در روایت دیگر بیان شده است که رشته الهى همانا کتاب خداست که از آسمان به سوى زمین کشیده شده است. همچنین از پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) وارد شده است که رشته الهى همانا آل محمد(علیهم السلام) هستند که مردم مأمور به تمسک آن مى باشند.» از دو کلمه «جمیعاً» و «ولاتفرقوا» استفاده مى شود; آیات قرآن همانطور که فرد را مأمور به تمسک و آویختن به ریسمان مستحکم کتاب الهى و سنت نبوى مى نماید، مجتمع اسلامى را هم به همان امر دعوت مى کند. اگر امت اسلامى و جهان اسلام، فقط به همین آیه عمل مى کردند، همواره بالاترین قدرت جهانى و وحدت اسلامى را به نمایش مى گذاشتند.
آیه سوم: «وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَآءَهُمُ الْبَیِّنَـتُ وَأُوْلَـئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ; و چون کسانى مباشید که پس از آن که دلایل آشکار برایشان آمد، پراکنده شدند و با هم اختلاف کردند و براى آنان عذاب سنگین است.»
مراد از اختلاف در آیه، جدایى از جهت عقیده است و مقدم داشتن «تفرق» بر «اختلاف» از جهت مقدمه است; زیرا مردم هر اندازه در حال اجتماع باشند و با هم الفت پیدا کنند، عقایدشان به یکدیگر نزدیک تر شده و با هم متحد مى گردند; اما اگر از یکدیگر جدا باشند، این دورى، خواه ناخواه، زمینه و مقدمه اختلاف را فراهم مى آورد و وحدت و یگانگى را از بین مى برد.
در سوره بقره آیه 213، اختلاف به عنوان بالاترین ظلم و ستمى معرف شده است که به مردم متفرق روى مى آورد. براى فرار از اختلاف و روى آوردن به اتحاد، بهترین راهکار، تمسک به دلایل و براهین روشن است.
آیه چهارم: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ; در حقیقت مؤمنان با هم برادرند.»
آیه پنجم: «وَلاَ تَنَـزَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ ...; و با هم نزاع مکنید که سست شوید و مهابت شما از بین مى رود.»
درگیرى و بحث و نزاع بدون هدف، آن هم در بستر عوامانه و خالى از تحقیق عالمانه، چیزى جز تفرقه و جدایى، و تعصب و کینه به ارمغان نمى آورد. قرآن کریم جدالى را که موجب تفرقه باشد، مذموم دانسته و بحثى را که موجب اتحاد باشد، جدال احسن مى نامد.
آیه ششم: «إِنَّ هَـذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَ حِدَةً وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ; و این امت شما، امت یگانه است و منم پروردگار شما. پس مرا بپرستید.»
«امت» به معناى هر گروه و جمعیتى است که جهت مشترکى آن ها را به هم پیوند دهد. و آیه شامل تمام انسان ها در تمام قرون و اعصار مى شود که داراى خداى واحدند و مقصد نهایى آن ها نیز یک مقصد، یعنى قیامت مى باشد.
آیات دیگرى نیز از قرآن کریم مانند: آل عمران/ 152 ; نساء/ 71 ; انعام/ 159 ; توبه/ 36 ; انبیاء/ 92 ; مؤمنون/ 52 ; روم/ 31 و 32 ; صف/ 4 بر وحدت و همدلى مردم تأکید دارد; اما در تمام این آیات، مراد از وحدت، دست برداشتن از حقایق نیست.
قرآن علاوه بر تأکید بر وحدت مسلمانان، به آنان توصیه مى نماید که با پیروان ادیان دیگر متحد باشند: «قُلْ یَـأَهْلَ الْکِتَـبِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلِمَة سَوَآءِ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْـًا...; بگو: اى اهل کتاب! بیایید به سوى سخنى که میان ما و شما مشترک است; که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزى را شریک او قرار ندهیم... .» آیه فوق براى وحدت، به قدر مشترک بین مسلمانان و اهل کتاب، یعنى توحید و وحدانیت اشاره کرده و کلمه توحید را مایه اتحاد و یکپارچگى ادیان گوناگون معرفى نموده است.
2. نبوت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله)
مسئله دیگرى که بناى وحدت شیعه و سنى بر آن استوار است، نبوت پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مى باشد که خداوند ایشان را «رحمة للعالمین» نامیده، پرچمدار صلح و دوستى براى مسلمانان و مردمان جهان معرفى کرده است; چنان که حضرتش 23 سال براى برادرى و برابرى و مبارزه با تبعیض نژادى و استعمار تلاش نمود و به حق، مصداق بارز آیه «آیا آن که خلق را به راه حق رهبرى مى کند، سزاوارتر به پیروى است یا آن که نمى کند» مى باشد. پیامبر در اوایل بعثت خود، نامه هاى متعددى براى زمامداران بزرگ آن عصر فرستاد و در آن نامه ها به بیان وجه مشترک مسلمانان با مردم آن کشورها پرداخت و بعد از دوستى و وحدت، به مسئله حقانیت اسلام اشاره کرد. و همچنین در میان مسلمانان نیز عقد اخوت و الفت بست و رنگ اختلاف و نزاع را از چهره جامعه پاک نمود.
3. تکیه بر شخصیت حضرت على(علیه السلام)
شیعه و سنى مى توانند با تبیین شخصیت حضرت على(علیه السلام) به نتایج قابل ملاحظه اى دست یابند; همان شخصیتى که ابن ابى الحدید مى گوید: «چه بگویم در حق کسى که از دیگران بر هدایت پیشى گرفت و به خدا ایمان آورد و او را عبادت نمود; در حالى که تمامى مردم سنگ را مى پرستیدند.»
چنان که آن امام همام در خطبه پنجم نهج البلاغه وحدت مسلمانان را مایه برکت، پیشرفت، شکوفایى، نعمت، قدرت و عزت دانسته و در فرازهاى مختلف به وحدت امت اسلامى دعوت نموده است.
اکثر شیعه و سنى اتفاق نظر دارند که آیاتى از قبیل: مباهله، لیلة المبیت، تطهیر، مودت و ولایت، در شأن اسوه علم و تقوا و پرورش یافته مکتب پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)، حضرت على(علیه السلام)، نازل گشته است. توجه خاص به این شخصیت مى تواند معیار و ملاک وحدت آحاد مسلمانان باشد.
4. گفت و گوى علمى، زمینه ساز وحدت
وجود کسانى که نمى خواهند مسلمانان با فرقه هاى مختلف و مذاهب گوناگون، در زیر سایه توحید و نبوت، همزیستى مسالمت آمیز و وحدت داشته باشند، مسئولیت اندیشمندان مسلمان، در عصر کنونى را دو چندان مى کند. نگاه اهل هر مذهب به نقاط مشترک، باعث همکارى درون گروهى براى زیستن در جامعه جهانى مى شود و نگاه به نقاط اختلاف، در یک بستر علمى و تحقیقاتى با معیار و مبنا قرار دادن دو منبع بزرگ مسلمانان، یعنى; قرآن و سنت ، باعث جدیت و تلاش در بحث و پژوهش علمى و همچنین موجب دستیابى به حقیقت و تبیین آراء و نظرات دیگران مى گردد.
با در نظر گرفتن این دو مقوله، باید جامعه مسلمانان و توده مردم براى رسیدن به اهداف مشترکى چون: اتحاد در مقابل دشمنان، عدم تفرقه، رشد علمى و صنعتى و فرهنگى، برابرى و برادرى متحد باشند.
از طرف دیگر، نخبگان و اندیشمندان مذاهب مختلف، در سایه وحدت و آرامش، بستر علمى و تحقیقاتى را گسترش دهند. چرا که در این بستر علمى، نتایج باورنکردنى به دست آمده و مى آید. براى مثال در همین فضاى وحدت بوده که شیخ محمد شلتوت، رئیس دانشگاه الازهر مصر، با پژوهش در مذهب شیعه در فتواى مشهور خود مى گوید: «مذهب جعفرى معروف به مذهب شیعه امامى اثنى عشرى، مذهبى است که تعبد به آن، همانند: سایر مذاهب اهل تسنن، شرعاً جایز است. لذا سزاوار است بر مسلمانان که آن را شناخته و از تعصب به ناحق نسبت به مذاهبى معین، خلاصى یابند.»
به طور قطع، فتواى شیخ محمود شلتوت در بستر پژوهش و در سایه وحدت به دست آمده است، تا جایى که دانشمندان بزرگ فرقه هاى مختلف، همانند: دکتر محمد محمد فحّام، شیخ محمد غزالى، عبدالرحمن نجّار مدیر مساجد قاهره، استاد احمد بک، استاد شیخ شلتوت و ابوزهره، استاد محمود سرطاوى یکى از مفتیان اردن، و دکتر حامد حنفى داود استاد ادبیات عرب در دانشگاه قاهره، فتوا شیخ شلتوت را تأیید و مشکل جامعه مسلمانان را عدم وحدت مى دانند و معتقدند که عمل به این فتوا راهگشا بوده، پیشرفت و هماهنگى مسلمانان را به ارمغان مى آورد.
کلام آخر
در طول مدت چند قرن گذشته، آن چه مسلمانان را از بعضى ملت ها و دولت ها عقب رانده، اختلافات مذهبى بوده است. روزى که قاره آمریکا کشف نشده بود و اروپائیان حکومت فئودالى داشتند، مسلمانان در زمینه علم، صنعت، فرهنگ و عدالت اجتماعى، سرآمد همگان بودند.
دشمنان با سوء استفاده از فرقه ها، مسلمانان را درگیر اختلافات مذهبى نمودند; تا جایى که فرقه ضالّه وهابیت را توسط محمدبن عبدالوهاب تأسیس کردند که سبب قتل و کشتار و جنگ با برادران اهل تسنن و با شیعیان شده است; چنان که در روز عید غدیر سال 1216 در کربلاء بیش از پنج هزار نفر را به شهادت رساندند. یا اینکه محمدعلى باب را امام زمان شیعیان معرفى نمودند و فرقه بهائیت را ترویج داده اند.
همه این موارد، مسئولیت عالمان و اندیشمندان شیعه و سنى را دو چندان مى کند که بیش از پیش وحدت و همگرایى را تبلیغ و تشویق نماید و با روش هاى نادرستى که در بین عوام مشهور است و مبناى عقلى و نقلى صحیحى هم ندارد، مبارزه نمایند. براى مثال، متأسفانه بعضى از برادران اهل تسنن در روز عاشورا مصادف با شهادت امام حسین(علیه السلام)، مراسم جشن عروسى بر پا مى کنند و یا برخى از شیعیان به سبب اظهار علاقه به حضرت زهرا(علیها السلام) مراسم عیدالزهراء مى گیرند و نسبت هاى تند و اهانت آمیزى را به بزرگان اهل سنّت روامى دارند. بدیهى است که این روش هاى عوامانه سبب تفرقه، کینه و اختلاف مسلمانان نسبت به همدیگر شده، سوء استفاده دشمنان فرصت طلب را موجب مى شود.
ـپانوشت ها.
1. جهان اسلام، مشکلات و راهکارها، مجموعه مقالات دوازدهمین کنفراس وحدت اسلامى، 1379.
2 . صحیفه نور، امام خمینى، ج 1، ص 120.
3 . بازخوانى اندیشه تقریب، اسکندرى، ص 32.
4 . آل عمران/ 103.
5 . ذاریات/ 56.
6 . آل عمران/ 103.
7 . درالمنثور، سیوطى، ذیل آیه 103 سوره آل عمران.
10 . تفسیر عیاشى، ذیل آیه 103 سوره آل عمران.
11 . تفسیر المیزان، علامه طباطبایى، ج 3، ص 602.
12. آل عمران/ 105.
13 . تفسیر المیزان، ج 3، ص 608.
14 . حجرات/ 10.
15 . انفال/ 46.
16 . نحل/ 125 ; عنکبوت/ 46.
17 . انبیاء/ 92.
18 . مفردات راغب، ذیل ماده «امت».
19 . تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ج 13، ص 497.
20 . آل عمران/ 64.
21 . ر.ک: تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ج 2، ص 450.
22 . یونس/ 35.
23 . ر.ک: مکاتیب الرسول،ج 1، ص 97.
24 . شرح ابن ابى الحدید، ج 3، ص 210.
25 . آل عمران/ 6 ; ر.ک: مسند احمد، ج 1، ص 185.
26 . بقره/ 207 ; مستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 4.
27 . احزاب/ 33 ; ر.ک: صحیح مسلم، ج 2، ص 331.
28 . شورى/ 23 ; ر.ک: درالمنثور، سیوطى، ج 6، ص 7.
29 . مائده/ 55 ; ر.ک: همان، ج 2، ص 239.
30 . مبناى اختلاف شیعه و سنى در برداشت هاى تفسیرى از قرآن براساس سنت و روایات است، عالمان مى توانند با بررسى سند و متن و راویان احادیث بدور از تعصب، به حقایق قرآن و سنت دسترسى پیدا کنند.
31 . اسلامنا، رافعى، ص 59 به نقل از غدیرشناسى، على اصغر رضوانى، ص 18.
32 . فى سبیل الوحده الاسلامیه، ص 64.
33 . دفاع عن العقیده و الشریعه، ص 257.
34 . فى سبیل الوحدة الاسلامیه، ص 66.
35 . تاریخ مذاهب الاسلامیه، ص 39.
36 . مجله رساله ثقلین، ش 2، سال اول، 1413، ص 252.
37. ر.ک: غدیرشناسى، على اصغر رضوانى، ص 10 ـ 30.
38 . ر.ک: آئین وهابیت، جعفر سبحانى، ص 29.
39 . همبستگى م