خدامراد سلیمیان
انسان‏ها مسافرانی هستند که دیر یا زود به شهر آرمانی خود خواهند رسید و امّا این‏که چقدر شرایط شهروندی را در خود ایجاد کرده‏اند، پرسشی است که هرکس خود میداند. با نگاهی کوتاه و گذرا به برخی مؤلفه‏های آن «مدینه‏ی امیدها» در مییابیم نسبت ما با آن چگونه است. باشد که بتوانیم با دست تدبیر خود زمینه‏ی هرچه بهتر حضور در عصر روشنایی را فراهم سازیم.
1. شهر ظهور، مدینه‏ی قسط وعدل
کم‏تر بشری بر روی کره‏ی خاکی پای گذاشته که فطرت الهی او، همواره او را به عدل و قسط فرانخوانده باشد. به گونه‏ای که ظالم‏ترین انسان‏ها نیز وقتی به وجدان خویش نظر کنند، عدالت را امری نیک و ظلم و بیعدالتی را بد و ناشایست مییابند. از این روی، بشر از ابتدای آفرینش، همواره به امید برپایی جامعه‏ای پر از قسط و عدل روزگار سپری کرده است، اگر چه روز به روز برابعاد ظلم در زندگی او افزوده شده است. چه جنگ‏های خونینی که در طول تاریخ رخ ننموده و چه خون‏های پاکی که بر خاک ریخته، چه انسان‏های مظلومی که تنها بهره‏ی آنان از زندگی ظلم و تعدی دیگران بوده است و چه صفات روشن و سفید تاریخ که به ظلم ظالمان تاریک و سیاه شده است واما خداوند متعال اراده فرموده است که در پایان این کتاب، برگه‏های سفید و نورانی رقم خورد و نه تنها کشورمان به حکومتی عادلانه اداره شود، که تمامی زمین راعدل و قسط فراگیرد و زمام امور جامعه و فرد به دست صالحان و مستضعفان قرار گیرد. خداوند در این باره فرمود: در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالح و شایسته‏ی ما به ارث خواهند برد.(1)
و هم‏چنین فرمود: خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‏اند وعده فرمود که (در ظهور قائم(عج)) در زمین خلافت دهد، چنان‏که امت‏های صالح پیامبران گذشته را جانشینان خود ساخت و دین پسندیده‏ی آنان را بر همه جا مسلط و نافذ گرداند و بر همه‏ی مؤمنان پس از ترس و هراس از دشمنان، ایمنی کامل عطا فرماید که مرا عبادت کرده، هیچ به من شرک نورزند و هر که بعد از آن (وعده) کافر شود پس آن گروه همه فاسقان تبه‏کارند»(2)
و انسانی که وارد این شهر شود آکنده از عدل خواهد شد، رفتارش عدل، گفتارش عدل، راهش عدل و تمام وجودش سرشار از عدالت. وگرنه او در آن اجتماع جایگاهی نخواهد داشت. چرا که عدل و قسط وارد خانه‏های مردم و تمامی زوایای زندگی آن‏ها میشود، همان‏گونه که سرما و گرما وارد میشود.(3)
در آن زمان است که هیچ گردنی در قید بندگی و بردگی باقی نخواهد ماند. حقوق هیچ انسانی توسط دیگری پایمال نخواهد شد و بندهای پیدا و پنهان بندگی غیر خداوند، از دست و پای انسانیت پاره خواهد شد. تمامی ستمکاران در صورت پافشاری بررفتار خود، هلاک خواهند شد. مستضعفان پس از سپری کردن یک تاریخ مظلومیت، بر سریر پیشوایی زمین تکیه خواهند زد و این وعده‏ی الهی است که فرمود:«و خواستیم بر کسانی که در زمین فرودست شده بودند، منت نهیم و آنان را پیشوایان (مردم) گردانیم و ایشان را وارث (زمین) کنیم.(4)
2. شهر ظهور، مدینه‏ی رفاه
در آن تنها شهر پایانی تاریخ، همه چیز در تسخیر انسانیت است، تا در راه رسیدن به کمال از آن بهره جوید. بر خلاف امروزه که رفاه مایه‏ی طغیان و سرکشی برخی میشود، در آن روز، تمامی مواجب الهی در راه نزدیک شدن به ذات خداوندی استفاده خواهد شد.
پیامبر گرامی اسلام( صلیالله‏علیه‏و‏آله ) فرمود: در امت من مهدی قیام کند و در زمان او مردم به چنان نعمت و برخورداری رفاه دست یابند که در هیچ زمانی نیافته باشند...آسمان مکرر برآن‏ها ببارد و زمین چیزی از روییدنیهای خود را پنهان نسازد...»(5)
در آن دوران بینیازی به حدی خواهد رسید که مردمان جهت بهره‏مندی از ثواب پرداخت صدقه و انفاق، شهرهای بسیاری را پشت سر میگذارند، ولی هرگز کسی را نخواهند یافت تا به او انفاق نمایند.(6)
3. شهر ظهور، مدینه‏ی امنیت و سلامتی
وقتی خورشید عدالت طلوع کرد، تمام و زمین را عدل و قسط و رفاه سرسبز خواهد شد و امنیت به کامل‏ترین صورت ممکن خود را نشان خواهد داد.
چرا که در آن زمان تمامی عوامل ناامنی از بین خواهد رفت. امنیت اخلاقی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و خانوادگی در آن روز به اوج خود خواهد رسید، به گونه‏ای که اگر یک زن مسافت بین عراق تا شام را به تنهایی سفر نماید هیچ‏گونه خطری او را تهدید نخواهد کرد.(7)
و این امنیت نه تنها تمامی اهل زمین را تحت حمایت خود خواهد گرفت، که اهل آسمان‏ها نیز از پرتو آن بی بهره نخواهد ماند و همگی در رضایت کامل خواهند بود.(8)
4. شهر ظهور، مدینه‏ی تربیت
در آن روزگار و آن شهر، همه‏ی سه اصل نخست، زمینه را فراهم میکند تا انسان تحت تربیت انسان کامل، تا خدا پرواز کند. عدل به عنوان اساس حکومت و والاترین هدف قیام، زمینه‏ی رفاه همراه با امنیت را فراهم نموده، تا انسان بدون هیچ دغدغه‏ای تحت تربیت انسانِ واصل به قرب الهی بار یابد. روشن است که هرآن‏چه در هنگام ظهور دولت حق آشکار میشود، همه در راستای تربیت انسان‏ها برای رسیدن به کمال است. در آن شهر، تربیت بر اساس آموزه‏های تنها دین پذیرفته شده‏ی خداوند، اسلام عزیز خواهد بود. و تمامی ادیان دیگر به حقانیت دین خاتم شهادت خواهند داد و سر تعظیم و تسلیم فرود خواهند آورد(9) و همگان بر توحید و یکتاپرستی اجتماع خواهند کرد(10) و تربیت قرآنی تمامی انسان‏ها را تحت نفوذ دستورات خود قرار خواهد داد، به گونه‏ای که حتی زنان در خانه‏هایشان براساس تعالیم کتاب الهی و سنت پیامبر( صلیالله‏علیه‏و‏آله ) قضاوت و عمل خواهند کرد.(11) و چون چنین شد و هدف بزرگ تربیت انسان برای حرکت به سوی خداوند به اجرا درآمد، چراغ دانش و نور معرفت نقش بسیار مهم و اساسی ایفا خواهد کرد. امام باقر( علیه‏السلام ) در این باره فرمود: و آن گاه که قائم ما قیام فرماید، خداوند دست عنایتش را بر سر بندگان کشیده، عقل‏هایشان جمع و اخلاقشان کامل گردد.(12) در شهر ظهور همه چیز عرفان است، آگاهی است، نور است و حکمت. دیگر جایی برای جهل و تاریکی باقی نخواهد ماند و در آن روزگار است که خداوند به نور خود زمین را نورانی خواهد کرد.
وَاَشْرَقَتِ الاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»(13)
پاورقیها:
1. سوره انبیاء، آیه 105.
2. سوره نور، آیه 55.
3. ر.ک. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 296، ج 1.
4. سوره قصص، آیه 2.
5. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص 488، علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 78.
6. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 150، ج 8.
7. شیخ صدوق، خصال، ج 2، ص 625.
8. ر.ک. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 178، ج 136.
9. ر.ک. کلینی، کافی، ج 1، ص 432، ج 91.
10. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 5.
11. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 238، ج 3.
12. کلینی، کافی، ج 1، ص 25، ج 21.
13. سوره زمر، آیه 69.

منبع: سایت سراج