پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
حال ما به آينده ما بستگي ندارد ، چرا که آينده اي که نيامده ، چطور حال ما به آن بستگي دارد و چگونه مي تواند در آن تاثير بگذارد ؟ اين ممکن نيست و آيه اي به آن اشاره ندارد.
اما آينده ما به حال ما بستگي دارد، يعني هر چه ما در حال و گذشته خود انجام داديم و مي دهيم در آينده ما موثّر خواهد بود . آيات بسيار زيادي هم وجود دارد که به چند مورد آن اشاره مي کنيم :
1- اگر مي خواهيم آينده خوش و درخشاني داشته باشيم، بايد در کسب معارف ديني و رعايت مسائل اخلاقي رعايت تقوي و پرهيزگاري را داشته باشيم :
والعاقبه للمتقين ؛ عاقبت و آينده براي پرهيزگاران است .(1)
والعاقبه للتقوي ؛ عاقبت و آينده براي اهل پرهزگاري است.(2)
2-در تفسير آيه 13 سوره قيامت " يُنَبَّؤُا الْإِنْسانُ يَوْمَئِذٍ بِما قَدَّمَ وَ أَخَّرَ" آمده که در آن روز انسان را از تمام كارهايى كه" مقدم" داشته يا" مؤخر" نموده است، آگاه مىسازند.
منظوراز آن اعمالى است كه در حيات خود از پيش فرستاده، يا آثارى كه بعد از مرگ از او باقيمانده، اعم از سنّت نيك و بد كه در ميان مردم گذاشته و به آن عمل مىكنند . حسنات و سيئاتش به او مىرسد، يا كتاب و نوشتهها، بناهاى خير و شر، فرزندان صالح و ناصالح، كه آثارش به او مىرسد.
امام باقر (ع) در تفسير اين آيه فرمود:
:" در آن روز به انسان خبر مىدهند آنچه از خير و شر را مقدم داشته، و آنچه مؤخر نموده است، از سنت هايى كه از خود به يادگار گذارده، تا كسانى كه بعد از او مىآيند به آن عمل كنند، اگر سنت بدى بوده، به اندازه گناه عمل كنندگان بر او خواهد بود، بىآنكه چيزى از گناه آنان بكاهد، اگر سنت خيرى بوده، همانند پاداش هاى آن ها براى او خواهد بود بىآن كه چيزى از اجر آن ها كاسته شود.(3)
3- هميشه تغييرات از خود ما است ! (و اين يك قانون كلى است سرنوست آينده به تغييرات درحال و گذشته ما بستگي دارد ).
جمله «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ »كه در دو مورد از قرآن با تفاوت مختصرى آمده است(4) ، يك قانون كلى و عمومى را بيان مىكند، قانونى سرنوشتساز و حركت آفرين و هشدار دهنده! اين قانون كه يكى از پايههاى اساسى جهان بينى و جامعهشناسى در اسلام است، به ما مىگويد مقدرات شما قبل از هر چيز و هر كس در دست خود شما است، هر گونه تغيير و دگرگونى در خوشبختى و بدبختى اقوام در درجه اول به خود آن ها بازگشت مىكند، شانس و طالع و اقبال و تصادف و تاثير اوضاع فلكى و مانند اين ها هيچ كدام پايه ندارد، آنچه اساس و پايه است، اين است كه ملتى خود بخواهد سربلند و سرفراز و پيروز و پيشرو باشد، يا به عكس تن به ذلت و زبونى و شكست در دهد، حتى لطف خداوند، يا مجازات او، بىمقدمه، دامان هيچ ملتى را نخواهد گرفت، بلكه اراده و خواست ملت ها، تغييرات درونى آن هاست كه آن ها را مستحق لطف يا مستوجب عذاب خدا مىسازد.(5)
پي نوشت :
1.قصص (28)، آيه 83.
2.طه(20)، آيه 132.
.3 تفسير نمونه ج 25 آيه 290و292.
4.رعد(23)، آيه 11.
5. تفسير نمونه، ج 10 ص145.
۱۳۸۹/۰۷/۰۸ ۱۳:۳۱
شناسه مطلب: 19893