سلام , من دانشجوی پسر ترم آخر مهندسی برق و سن 23 سال می باشم. قبلا می خواستم ادامه تحصیل در ارشد بدهم ولی الان خیلی علاقمند شده ام که به حوزه علمیه بروم و علم دین یاد بگیرم. ولی والدین موافق نیستند. و خودم هم نمی دانم چگونه می توانم در حوزه زندگی کنم چون درآمدی ندارم. و اینکه اصلا صلاح است که من به حوزه بروم؟
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز؛
علاقه اى كه به فراگيري تحصيل در حوزه هاى دينى را داريد، قابل تحسين و تقدير است ، اما تنها علاقه کافي نيست و نياز به همت و پشتکار و فراهم آوردن شرايط ديگر نيز هست . براى ورود به هر كارى و موفقيت در آن ابتدا علاقه و سپس به پشتكار نياز است . حتى يادگيرى ابتدايى ترين حرفه و شغل بدون علاقه و جديت غير ممكن مينمايد.
هدف و مقصد در هر كاري، چگونگي برخورد با مقدمات و خود كار را مي سازد. کسي که قصد ورود به حوزه را دارد، نخست بايد بينديشد که:
براي چه هدفي و با چه انگيزهاي ميخواهد به حوزه وارد شود؟ چرا به جاي حوزه به دانشگاه يا بازار کار نميرود؟ به شغل و حرفهاي نميپردازد؟
دوم: از موضوعاتي که در حوزه علميه مورد بحث و مطالعات علمي و عملي قرار ميگيرد، آگاهي داشته باشد.
سوم: بداند به کجا ميخواهد برسد؟ مقصد کجاست؟ چه آثار و فوايدي از انتخابش نصيبش ميشود؟ توقع و انتظارش از حوزه چيست؟ حوزه چه مزايايي دارد؟
چهارم: از مشکلات و موانع انتخاب خود آگاهي داشته باشد( مشکلات و تنگناهاي اقتصادي، اجتماعي، محدوديتهاي معاشرتي و رفتاري ) با توجه با آن موانع و مشکلات راه خود را آگاهانه انتخاب کند .
کسي که از همه اين مسائل آگاهي لازم و کافي داشته باشد، ميتواند تصميم بگيرد . براي رسيدن به هدف والايي که انتخاب کرده، آستين بالا زند و اقدام کند.
بايد ابتدا هدف اصلي خود از تحصيل در حوزه علميه را مشخص نماييد. احتمالا انگيزه و محرك شما براي ورود به حوزه يك يا چند از موارد زير است:
1) جست وجوي كمالات نفساني و معنوي.
هر چند حوزه علميه محيط مساعدتري براي كسب فضايل روحاني است، ولي چنان نيست كه در محيط دانشگاهي نتوان بدان رسيد. رسيدن به آن ها بيش از هر چيز به عزم و همت و اراده جدي شما و عنايات حق تعالي بستگي دارد، نه به محيط.
2) افزايش اطلاعات ديني و تحصيل علوم ديني :
نيل به اين هدف نيز با برنامهريزي مطالعاتي منظم در كنار دروس دانشگاهي ميسر است. حتي در كنار آن ها ميتوان از نوار يا دوستان روحاني براي گرفتن برخي از دروس ابتدايي حوزوي استفاده نمود . پس از اتمام تحصيلات دانشگاهي نيز ميتوان در كنار فعاليتهاي شغلي اين گونه مطالعات و دروس جانبي را استمرار بخشيد.
3) تخصص يابي در علوم مختلف ديني و خدمت در مسير اعتلاي دانش و فرهنگ ديني جامعه.
امكان رفتن به حوزه علميه براي همه هست، ولي موفقيت در آن به فراهم بودن شرايطي نياز دارد كه در ذيل به برخي اشاره ميشود. پس اگر آن شرايط در شما وجود دارد، برويد اما اگر وجود ندارد، بيش تر فكر كنيد و با آگاهان مشورت نماييد.
شرايط لازم:
1ـ اراده قوي و آمادگي براي پذيرش سختيها و مسئوليتهاي مهم،
2ـ ايمان قوي و پايبندي به تعاليم و دستورهاي دين،
3ـ حافظه و استعداد قوي،
4ـ قدرت نطق و بيان مطلوب،
5ـ موافقت خانواده (پدر و مادر)،
البته خودتان عدم رضايت پدر را ذکر کرده ايد ، خوب اين يکي از موانع است و رفع اين مانع از شرايط ورود به حوزه است. بايد ديد علت مخالفت چيست؟
اگر خيرخواهانه و در عين حال عقلي و منطقي است، بايد پذيرفت و تسليم امر پدر شد. اگرصرفا خيرخواهانه و عاطفي است. اما عقلاني و منطقي نيست، بايد به صورت مستقيم يا غير مستقيم رضايت يا عدم مخالفت او را جلب نمود. اگر خودتان نميتواند رضايت پدر را جلب کنيد، از افراد ديگر استفاده کنيد. از عطوفت مادر يا قدرت نفوذ و بيان ساير اعضاي خانواده يا اقوام و خويشان مثل عمو و دايي يا دوستان پدر و يا امام جماعت يا روحاني محل.
به هر حال در زندگي هر انساني افرادي هستند که اشخاص براي آنان احترام خاص قائل هستند و حرف آنان را ميپذيرند، ميتوانيد از آنان استفاده کنيد، بايد با مقدماتي حرف را شروع کنند که پدر متوجه نشود که با سفارش شما بوده است.
حال اگر نتوانستي پدر را راضي کني و رفتن به حوزه موجب آزار پدر مي گردد، بهتر است از آن دست برداري.
در ضمن حقوق يا شهريهاي كه در حوزه داده ميشود، خيلي ناچيز است و زندگي و معيشت را تأمين نميكند،از اين رو بسياري از حوزويان با زهد و قناعت زندگي ميكنند. مگر كساني كه مسئوليتهايي دارند. بنابر اين بايد خودت را مثل اكثر طلبه آماده كنيد با قناعت زندگي كنيد و با كم بسازيد، يا از لحاظ مادي وضع شما خوب باشد و از جاي ديگري تأمين و پشتيباني شويد.
با توجه به مطالب فوق پيشنهاد ما اين است که:
1- در رشته اي كه مدتي است مشغول شده ايد و هزينه رواني و هزينه هاي ديگري متحمل شديد ، ادامه بدهيد . سعي كنيد در همين رشته دنبال ايجاد علاقه و هدف مشخص باشيد، زيرا در همين رشته هم مي توانيد فردي موفق براي جامعه بوده و به عنوان يك چهره ماندگار به تحقيق و پژوهش مشغول شويد.
2- معمولا افرادي كه در سطح ضريب هوشي متوسط به بالا هستند، استعداد توانايي علاقه يابي در بسياري از رشته ها و سازگاري با شرايط تحصيلي را دارند. از طرفي برخي رشته ها و دروس دانشگاهي همپوشي زيادي با دروس حوزوي دارد، مانند رشته معارف اسلامي، فلسفه و کلام اسلامي ،علوم قرآن و حديث که از طريق مطالعه دفترچه انتخاب رشته دانشگاه قابل بررسي مي باشد. مي توانيد دانشگاه را در رشته هاي مذکور ادامه دهيد، اگر چه قبولي در آزمون ارشد در رشته غير از رشته خودتان سخت به نظر مي رسد.
3- اگر قصد ورود به حوزه را داريد، پيش از هر چيز اطلاعات و شناخت خود را از حوزه- در مورد مشکلات تحصيل و محدوديت ها و مشکلات اقتصادي و ... بيش تر کنيد. هر چه شناخت تان بيش تر باشد، تصميم احساسي نخواهيد گرفت، بلکه تصميم بر اساس عقل و تدبير و انديشه خواهد بود. بعضي جوانان بدون تفکر و تصميم در اين وادي قدم گذاشتند، ولي بعدا شکست خوردند. سعي کنيد مزايا و مشكلات تحصيل در حوزه و دانشگاه هر دو را در نظر بگيريد تا تصميم صحيحي بگيريد.
4- اگر احتياج به مدرک حوزه نداريد و قصد خود سازي و غني سازي وجودي داريد، امروزه تمام دروس حوزه از طريق اينترنت ، سي دي ، راديو معارف و... پخش مي شود . مي توانيد از آن ها استفاده کنيد.