من زهرا 25 ساله از بیرجند معلم زبان- پدر و مادرم فرهنگی و دیندار هستن- مجرد- کارمند اموزش و پرورش-مرجع تقلید:اقای خامنه ای- احمد: 24 ساله-معلم زبان-بیرجند-خانواده فرهنگی و دیندار نیما:پسری که در اینترنت با او اشنا شدم. تا حالا یک بار هم او را ندیدم- اگر در خیابان هم ببینم نمی شناسم- ساکن تهران- متاهل و شاید دارای فرزند- اسم واقعی سن واقعی و هیچ چیز واقعی از او نمی دانم. با سلام. من زهرا در سال 87 در پی یک شکست روحی دچار افسردگی شدم و قرص های ضد افسردگی مصرف می کردم. در رینترنت با پسری با اسم مستعار نیما اشنا شدم. و پس از چندین بار چت کردن تصمیم گرفتیم تلفنی با هم صحبت کنیم. ایشون گفتن برای اینکه صحبت ما با هم حرام نباشد بیا محرم کنیم. من هم با خودم گفتم دست نیما که به من نمی رسد. و او کاری با من نمی تواند بکند.پبه او اجازه دادم تا صیقه ی محرمیت را پای تلفن بخاند.و همون جا من اصلا قصد اینکه این اقا را ببینم یا با او رابطه ی جنسی داشته باشم را نداشتم به هیچ عنوان. راهمون هم دور بود. این اقا از طرف من وکیل شد و با عربی(فکر می کنم صحیح) خطبه را خواند. مهریه را مشخص کرد. حتی ساعت را مشخص کرد. و به معنی ان را برایم گفت. و به من گفت اگر در طی این مدت خواستی ازدواج کنی به من بگو تا بقیه ی مدت را به تو ببخشم.یک بار که نیما به من گفت خودم را تو نت به او نشان دهم من حجاب کاملم را رعایت کردم. راستش حس نمی کردم با این خطبه به او محرم شدم. تو همین مدت با احمد اشنا شدم. و متاسفانه مرتکب عمل زنا از پشت. ایشون فهمیدن که بار اولم بوده و من قبلا دختر پاکی بودم. و چون غم و ناراحتی من را از این کار دیدن و چون خودشون هم وجدان داشتن به خاستگاریم امدن.و گفتن چون من با تو این کار را کردم دوست ندارم با کس دیگری هم خواب شوم. حالا من دو سوال دارم: 1- ایا ازدواج من با احمد از لحاظ شرع حلال است؟؟؟ 2- ایا ازدواج من با احمد از لحاظ اخلاقی و مشاوره ای درست است(ایشون تا حالا بهترین خاستگارم بوده اند)؟؟؟ 3- با توجه به اینکه ما همکار و فرهنگی هستیم و همدیگر را شاید ببینیم من نگرانی هایی مبنی بر ریختن ابرویم توسط ایشان دارم در ضمن من چندین بار توبه کرده ام و تقریبا 7 ماه هست که سعی می کنم تقوی پیشه کنم. لطفا مرا راهنمایی کنید تا این اشتباهات را جبران کنم و بنده ی صالح خدا شوم
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
پاسخ 1 - چون عقد و صيغه شما با نيما بدون اجازه از پدرتان بوده باطل است و اگر بخواهي با احمد ازدواج بکني، احتياطا از نيما بخواه تا مدت را به شما ببخشد و بعد ازدواج بکن .(1)
پاسخ 2 - از لحاظ مشاوره اي بايد اخلاق و رفتار و تدين او را ملاحظه کني . بايد تحقيق بکني و از پدر و مادر و خويشانت کمک بگيري . پس از تحقيق اگر آدم پاک و متديني بود، با او ازدواج بکن .
پاسخ 3 - کار يا کارهاي اشتباهي انجام داده اي، بايد توبه و استغفار کني .
پي نوشت :
1. توضيح المسائل مراجع، ج 2، مسئله 2399 و سوال از دفتر رهبري .