.

من با یع پسر دوست بودم تمام ماه رمضان و شبهای قدر از خداخواستم که من و اون از هم جدا نشیم ویا اگه قراره جداشیم اون پسر نخواد که رابطمون تموم شه چون اونطوری خیلی ضربه میخورم
گفتم خدایا اگه قراره جدا بشیم جوری باشه که من بخوام رابطمون تموم شه
اما دقیقا همین اتفاق افتاد که میرسیدم
اون خواست رابطمون قطع شه!!!!!!!!!!!!!!
نمیدونم خدا چرا این کارو با من کرد؟
بعد از اون هرجور دعایی بود کردم تا اون برگرده
نماز شب،نمار جعفرطیار،نذر ونیاز های مختلف ...
اما هیچ کدوم جواب نداد حالا دیگه مطمینم خدا صدامو نمیشنوه
پس دیگه چرا صذاش کنم؟چرا حاجتمو ازش بخوام؟اصلا دیگه چرا نماز بخونم؟
اونایی که بی قیدند لااقل این دنیا رو دارن اگه اون دنیا رو ندارن
اما من الان نه این دنیا رو دارم و نه مطمینا اون دنیا رو چون خدا اصن به من محل نمیذاره
مگه نمیگن شب قدر خدا هیچ رکس رو دست خالی برنمیگردونه؟
اما دست منو رد کرد
حالا دیگه منم میخوام بی قید باشم اینطوری لا اقل این دنیا رو دارم
فقط میخوام بهم بگد چرا خدا با من این کار رو کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا؟؟؟؟؟؟؟؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز.
ارتباط شما با جنس مخالف حرام و خلاف شرع است . آيا انتظار داري که خداوند دعاي شما را براي تداوم گناه و معصيت و نا فرماني از دستوراتش بر آورده کند ؟!!
ثانيا - جهت روشن شدن حقيقت مطلب و فراهم کردن زمينه جهت خوب انديشيدن براي استجابت و شرايط آن چند مثال را به عنوان سوال مطرح کنيم.
1-هر دانش آموز زرنگي مي‌خواهد در کنکور امتيازش يک رقمي باشد، هر پدر و مادري نيز دوست دارد فرزندش از نفرات ممتاز کنکور شود و در بهترين دانشگاه هم پذيرفته گردد. خودش و خانواده اش هر دعا و نماز مستحبي را که مي‌دانند، مي‌خوانند. آيا امکان دارد همه دانش آموزان زرنگ و حتي متوسط و ضعيف به خاطر دعا و زيارت و نماز جعفر خواندن نفر ممتاز شوند و همه در بهترين دانشگاه قبول شدند؟
2-خانواده هايي به علت گرفتاري‌ها و مشغله هاي زياد مدتي است که نتوانستند از خانه و محل کار خود بيرون روند، تصميم گرفتند فردا به جنگل، کوه يا دريا روند و دوست دارند و دعا مي کنند. هوا آفتابي باشد و گروهي ديگر دعا مي‌کنند که هوا باراني باشد تا زمين هاي تشنه اين کشاورزان سيراب شود و يا ....... دعاي چه کسي بايد مستجاب شود؟
3-عده‌اي آروزي مرگ و نابودي فردي يا افرادي را در سر دارند و دعا مي‌کنند که آنان بميرند، ولي عده‌اي ديگر دعا مي‌کنند و از خدا عاجزانه مي‌خواهند که آنان زنده باشد، يا جواناني عاشق شهادت بودند و دعا مي کردند شهيد شوند ، ولي خانواده آنان دعا مي کردند سالم بر گردند. خواسته کدام دسته بايد مقدم شود؟ يا هم بميرد و هم زنده باشد؟
4-اگر هر زن يا دختري يا مرد و پسري عاشق کسي شود و دعا کند که خدا او را به کسي که دوستش دارد، برساند، فکر کن که جهان چه وضعيتي پيدا مي کند؟
يک پسر يا مرد خوش طينت يا دختر خوشگل را ده ها و صدها نفر ممکن است بخواهند و همه نيز دعا کنند، قرآن به سر گيرند، نماز شب و جعفر طيار و غير آن بخوانند و از خدا بخواهند که فرد مورد نظر را نصيب و قسمت او کند. فکر کن که چه اتفاقي بيفتد؟ اگر خدا بخواهد هر کس هر چه مي‌خواهد، به او بدهد، او ديگر خداي حکيم و عليم نيست. بلکه غلام حلقه به گوش و نوکر فرمانبردار انسان‌هاست. که هر چي انسان يعني همان آقا و سرور و مولايش گفت ،بايد بگويد: به چشم حالا مي‌خواهد درست باشد يا نادرست، حق باشد يا باطل، عدل باشد يا ظلم، خوب باشد يا بد.
خداي انسان‌ها بسيار مهربان و رؤف است، مهربان‌تر و دلسوزتر از هر کسي که انسان بخواهد تصورش را کند. او نزديک ترين فرد به هر موجودي است، شنواترين و بيناترين است .هر کسي شنوايي و بينايي و اصل وجودش را از او دارد. او به عبادت و راز و نياز و نماز و روزه کسي نياز ندارد، اگر گفته دعا کنيد و نماز بخوانيد ، به خاطر انسان گفته است. مثل اين است که گفته شود : خوش اخلاق و مهربان و بخشنده باشيد تا همه دوست تان داشته باشند.
اما اين خداي مهربان و شنوا و بينا و بي‌نياز، عليم و حکيم هم هست يعني :
1- : خداوند حکيم نظام هستي را بر پايه اسباب و مسببات قرار داده است 0 براي پيدايش هر پديده اي علتي خاص و براي حل هر مشکلي راهکارهاي ويژه اي تعيين نموده است .
حضرتش از يک سو به انسان "عقل و انديشه "عنايت کرد تا با کمک آن و مشورت با ديگران راه حل مشکلات را بيابد و افق آينده زندگي خويش را ببيند . بر آن اساس تدبير و برنامه ريزي کند .به هدف برسد ، از سويي ديگر دوگونه اسباب و علل مقرر داشته است :مادي ومعنوي 0
هر کار خدا پسندانه از انفاقات مالي ،کمک و تعاون به ديگران ،دعا و مناجات با خدا ،نماز و زيارت و مانند آن اسباب معنوي هستند ، اما اين ها جايگزين علل مادي نمي شوند، بلکه انسان بايد به کمک عقل و فکر خدا دادي خود و مشورت با افراد آگاه و متخصص در هر کاري اقدام نمايد ،همزمان از آغاز هر کار تا پايان آن به لطف و عنايت هاي خداوند اميدوار باشد و دعا کند. از او بخواهد اقداماتش را به هدف و نتيجه برساند ،
بنا براين دعا به تنهايي راه­ حل صد در صدي براي حل مشکلات نيست. نمى‏تواند جاى کار ، تلاش ، برنامه ريزى و به کار گيري تخصص در هر کاري را بگيرد، بلكه مكمل آن مى‏تواند باشد.
2- وقتي خداوند بنده مؤمني را دوست داشته باشد، اجابت دعاي او را به تأخير مي‌اندازد. در حديث است خداوند اجابت دعاي بنده مؤمن را از آن جهت به تأخير مي‌اندازد كه صداي او را دوست دارد و مي‌خواهد بنده‌اش بيش تر به درگاهش اصرار كند، تا لطف و كرامت بيش تري را متوجه او سازد.(1)
نالــه مؤمن همـي داريـم دوســت گو تضرّع كن كه اين اعزاز اوست
چون تأخير، سبب تكرار دعا مي‌شود، در نتيجه باعث تقويت نيروي روحي و ايمان دعا كننده مي‌گردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فوراً دعايش را اجابت مي‌كند.
3ـ گاهي دعا به اجابت مي‌رسد، اما مقدمات تحقق آن فراهم نيست و يا مصالحي اقتضا مي‌كند. انجام آن به تأخير بيفتد. حضرت موسي(ع) مي‌گويد: «پروردگار، تو به فرعون و طرفدارانش زيورها و مال فراوان داده‌اي. او مردم را از راه تو گمراه مي‌كند.
خدايا! اموال‌شان را نابود ساز و آنان را به عذاب دردناك گرفتار نما! خداوند در پاسخ فرمود: موسي دعايت را اجابت نمودم. اما در روايت آمده است كه ميان دعاي حضرت موسي(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول كشيد!»(2)
حضرت ابراهيم(ع) فرزند نداشت. د ه‌ها سال دعا و تضرّع نمود تا اين كه در در هشتاد و چند يا 99 سالگي اثر دعايش را مشاهده کرد و خدا حضرت اسماعيل را به او داد.(3)
4 - استجابت دعا از يک سو«آداب» و «شرايطي» دارد که بايد آن را محقق ساخت . از سويي ديگر موانعي براي استجابت دعا وجود دارد که بايد آن­ را بر طرف کرد. عدم توجه به هر يک ، سبب عدم استجابت دعا مي گردد.
برخي از شرايط استجابت، مربوط به دعا کننده است ،چه آن که انگيزه، ميزان معرفت ،ايمان،تقوا،اخلاص،صداقت ،حالات روحي و معنوي و تقيّد و پايبندي دعا کننده به عبادات و نماز اول وقت ، در استجابت دعا مؤثر است. برخي شرايط به شيوه و آداب دعا کردن و بعضي به محتواي دعا و برخي نيز به زمان و مکان دعا يا استجابت بستگي دارد.
5 - خدا بنده مؤمنش را دوست دارد . دعاها و حاجاتي را که خير و منفعت بنده اش در آن باشد ، اجابت مي کند . اما از آن جايي که ما از غيب و سرانجام کارها بي اطلاع هستيم، خيلي اوقات برآورده شدن حاجاتي را صد در صد به نفع خود مي پنداريم ، در حالي که واقع امر اين گونه نيست و يا بر عکس سختي ها، مصيبت ها و مشکلاتي را صد در صد به ضرر خود مي پنداريم و حال آن که آنچه خداوند مي داند و براي ما مقرر کرده ، به ضرر ما نيست. قرآن کريم مي فرمايد :
وعسي ان تکرهوا شيئا و هو خير لکم وعسي ان تحبوا شيئا وهو شرّلکم(4) ؛ چه بسا چيزي را شما بد و ناگوار بدانيد، در حالي که خير شما در آن است و يا چيزي را دوست داشته باشيد. اما واقع امر اين است که آن چيز به ضرر شما است.
6- گاهي دعا به گونه خاصي مستجاب است، ولي ما به آن توجه نداريم . اميرمؤمنان(ع) مي فرمايد: «دير اجابت شدن دعا ، ‌تو را نااميد نكند كه همانا بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني تر گردد و بخشش او كامل تر شود. چه بسا چيزي را خواسته اي آن را به تو نداده امّا به جايش بهتر از آن را در دنيا به تو داده يا در آن دنيا به تو مي دهد و يا خير و صلاح واقعي شما آن بوده كه آن را از شما باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي داد، ‌تباهي دين يا تباهي و ناخوشي هاي دنياي خود را در آن مي ديدي». (5)
7- از روايات استفاده مي شود كه هيچ دعايي بي اثر نيست . هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعائي به اجابت مي رسد، اما گونه هاي اجابت آن مختلف است.
امام سجاد(ع) مي فرمايد: «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد:
يا براي او ذخيره مي گردد تا در آخرت بهتر از آن چه در دنيا طلب کرده بود. به او داده شود، يا در دنيا برآورده مي شود و يا بلايي را كه مي خواست در دنيا به او برسد، ‌از وي دور مي کند». (6)
پي نوشت ها:
1. اصول كافي، ج 4، ص 247.
2. همان، ص 245.
3. تفسير نمونه، ج 11، ص 101، پاورقي.
4. بقره (2) آيه 216.
5. نهج البلاغه، نامه 31.
6. تحف العقول، ص 2.2.