اسباب تسعه غیر منصرف نام ببرید
از معانی حرف من چهار مورد را باذکر مثال
اضافه معنوی و لفظی را با ذکر مثال توضیح دهید
اسم کان و اخواتش را نام برده و دو مورد ان را مثال بزنید و بگویید جز کان بر خودش و بر اسمش مقدم میشود یا خیر توضیح دهید
هنگامیکه مفعول در کلام نباشد چند چیز نایب فاعل واقع میشود توضیح دهید
مستثنی را تعریف کنید در چه زمانی نسبت مستثنی واجب میشود
نون تاکید تقلید و خفیه را تعریف و مواضع الحاق انهارا با ذکر مثال بنویسید
کم بر چند نوع است نام برده و برای هرکدام مثال بزنید
پرسش 1:
درسي شرح : اسباب تسعه غير منصرف را نام ببريد، از معاني حرف «من »چهار مورد را با ذکر مثال، اضافه معنوي و لفظي را با ذکر مثال توضيح دهيد.
پاسخ:
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز؛
1- اسم معرب يا منصرف و يا غير منصرف است . اگر دو سبب از اسباب نه گانه در اسم نباشد، اسم را منصرف مي گويند . اگر حداقل دو سبب از اسباب نه گانه در آن باشد. اسم را غير منصرف گويند
اما آن نه مورد عبارتند از :
عدل ، وصف ، تانيث به الف يا تاء ، معرفه ، عجمه ، جمع (منتهي الجموع )، ترکيب ، الف و نون زائده ، وزن فعل(1)
2- چهار مورد از معاني مِن عبارتند از(2) :
ابتداء غايت ؛ من المسجد الحرام(3)
تبعيض ؛ مِنهم مَن کلّم الله(4 )
بيان جنس ؛ ما نَنسَخ مِن آيةٍ(5)
تعليل ؛ مِمّا خطيئاتهم اُغرقوا (6)
3-اضافه يا لفظي و يا معنوي است (7):
لفظي به مضافي مي گويند که صفت باشد و به فاعل و يا مفعولش اضافه شده باشد مثل ضاربُ زيدٍ.
معنوي به مضاف غير صفتي مي گويند که به فاعل و يا مفعولش اضافه شده باشد که يکي از معاني لام يا مِن يا في در تقدير است مثال :غلامُ زيدٍ در تقدير غلام ٌ لِزيدٍ ، خاتمُ فضةٍ در تقدير خاتمٌ مِن فضةٍ ،صلاةُ الليل در تقدير صلاةٌ في الليل.
براي اطلاع کامل تر به کتاب جامع المقدمات که مهم ترين کتب پايه حوزويان است و يا مغني اللبيب يا مغني الا ديب يا مغني الاريب و يا مبادي العربيه مراجعه نمائيد .
پي نوشت ها:
1،جامع المقدمات جلد دوم ، الهدايه في النحو، فصل سوم، باب اول .
2. مغني اللبيب ابن هشام ، جزء اول ، ذيل معاني مِن.
3. اسراء(17)، آيه 1.
4. بقره (2) ،آيه 252.
5. همان، آيه 106 .
6. نوح(71) ، آيه 25 .
7.جامع المقدمات، جلد دوم ، الهدايه في النحو، مقصد ثالث ، مجرورات.
پرسش 2:
اسم کان و اخواتش را نام برده و دو مورد ان را مثال بزنيد و بگوييد جز کان بر خودش و بر اسمش مقدم مي شود يا خير توضيح دهيد هنگامي که مفعول در کلام نباشد. چند چيز نايب فاعل واقع مي شود توضيح دهيد؟
پاسخ:
پاسخگويي به پرسش هاي ادبيات ، خارج از حوزه وظايف ما مي باشد. اما به اختصار ذکر مي شود تا در مواقع بعدي به کتاب ها مراجعه فرماييد .
1- افعال ناقصه عبارتند از :
کان ،صار ، اصبح، امسي، اضحي،ظلّ ،بات، آض، مازال، مابرح، ماانفکّ ،ما فتي ، مادام ، ليس .
مثال :کان اللهُ عليما حکيما ، صارالماءُ هواءً
2- تقديم خبرکان و تمام افعال فوق جائز است مثال :کان قائما زيدٌ
تقديم خبر بر تمام افعال جائز نيست. بلکه فقط بر کان ،صار ، اصبح، امسي، اضحي،ظلّ ،بات، آض جائز است . بر مازال، مابرح، ماانفکّ ،ما فتي ، مادام ، ليس جائز نيست. (1)
هنگامي که مفعول در کلام نباشد . چند چيز نائب فاعل مي شود :
هر فعل مجهولي که فاعلش حذف شود، مفعول به عنوان نائب فاعل در جاي فاعل قرار مي گيرد. مثلا ضُرِبَ زيدٌ که ضَرَبَ عَمرٌ زيدا بوده است.(2)
پي نوشت ها:
1.جامع المقدمات، الهدايه في النحو ، مقصد اول ، قسم ششم.
2.همان ، قسم دوم.
پرسش 3:
مستثني را تعريف کنيد و در چه زماني نسبت مستثني واجب مي شود؟ نون تاکيد تقليد و خفيه را تعريف و مواضع الحاق را با ذکر مثال بنويسيد .«کم »بر چند نوع است ؟
پاسخ:
به سوال شما به ترتيب پاسخ مي دهيم :
1- مستثني؛ لفظي است که بعد از اِلاّ و اخواتش ذکر مي شود و آنچه به قبل آن نسبت داده شد، بعدش را شامل نمي شود و به آن مستثني گويند و بر دو قسم است:(1)
اول ؛متصل مثل جائني القوم الا زيدا .
دوم منقطع مثل جائني القوم الا حمارا.
2-اعراب مستثني بر اقسامي است ، وجوب نصب در مستثني :
-هر کلامي که در اول آن نفي يا نهي يا استفهام نباشد و به عبارت ديگر کلام تام موجب باشد و مستثني بعد از الّا باشد مثل جائني القومُ الاّ زيدا بايد منصوب شود.
البته بعد از عدا و خلا که نظر اکثر است و بعد ما خلا و ما عدا و ليس و لا يکون هم چنين است.
-اگر در جملات غير موجب بعد الّا مستثني بر مستثني منه مقدم باشد. مثل ماجائني القوم الا اخاک احدا.
اما اگر بعد از الاّ در کلام غير موجب و مستثني منه مذکور باشد ، دو وجه نصب يا بدل از ماقبل جايزاست مثل:
ما جائني احدٌ الا زيدا ، ماجائني احدٌ الا زيدٌ(2)
3-نون تاکيد دو چيز است :
اول؛ تاکيد ثقيله که مشدد و متحرک است .
دوم ؛ خفيفه که يک نون ساکنه است .
نون تاکيد در آخر فعل مضارع معلوم و مجهول در آمده و آن را موکّد و مختص به مستقبل مي کند وتاکيد در ثقيله بيشتر از خفيفه است .
نون تاکيد ثقيله به تمام صيغه ها ملحق مي شود، ولي خفيفه درآخر تثنيه و جمع مونث در نمي آيد. پس نون خفيفه فقط به هشت صيغه مي تواند ملحق شود .
براي اطلاع کامل از مثال ها به صرف ساده ،صفحات 159 تا 163مراجعه نمائيد
4-کَم بر دو قسم است :
اول؛ خبريه به معناي کثير مثل، کم عبدٍ ملکتَ يعني عبد زيادي را صاحب شدي.
دوم؛ استفهاميه به معناي چه عددي مثل،کم مالُک يعني چقدر مالت زياد است.(3)
پي نوشت ها :
1.جامع المقدمات، الهدايه في النحو ، مقصد دوم ، قسم هشتم.
2.همان ، قسم هشتم.
3.تهذيب المغني ، ص128.