میخواستم در مورد حرام وحلال بودن موسیقی ها بپرسم
من می دانم که غنا حرام است. شنیده ام و خواندهام که موسیقی اگر باعث رقص شود یا محتوا و مضمون نامناسبی داشته باشد حرام است
ولی سوال من این است که آیا زن برای شوهرش هم نمیتواند برقصد؟؟؟ واگر میتواند آیا برای این کار نیاز به موسیقی ندارد؟!
در کل نمیتوانم بفهمم که چرا موسیقی و به دنبال آن رقص کلا حرام شده؟
اینکه انسان مدتی را حتی خودش با خودش به تنهایی با موسیقی شاد شاد باشد چه اشکالی دارد؟
در ضمن موسیقی شاد شاد است و ناخوداگاه باعث رقص میشود مجاز و غیر مجاز هم ندارد.
واگر هر چیزی که باعث رقص شود حرام است پس قابلمه و دف و... حرام است!!!
وبه آهنگ وارکست و وسایل نوازندگی ربطی ندارد.
اینها تمام ابهاماتی است که در ذهن جوانهایی مثل من وجود دارد و هیچ گاه پاسخ داده نشده خواهش میکنم ما جوانها را از این همه سردر گمی نجات دهید تا بتوانیم در شرایطی امثال خودمان را هم از این گرفتاریها و انحرافات نجات دهیم.

با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز
1- رقص زن براي شوهر بدون موسيقي لهوي اشکال ندارد ، ولي همراه با موسيقي لهوي جايز نيست.
2- موسيقي لهوي و غنا ‌ضررهاي‌فراواني ‌دارد، از جمله‌:
1ـ ضعف‌اعصاب ‌و اختلال‌حواس‌:
موسيقي ‌به ‌ويژه ‌آهنگ ‌هاي‌ حساس ‌آن ‌تحريکاتي ‌در اعصاب‌ "سمپاتيک‌" و "پارا سمپاتيک‌" به‌ وجود مي‌آورد که‌ در نتيجه ‌تعادل ‌اين‌اعصاب به هم مي خورد و انسان ‌دچار ضعف ‌اعصاب ‌مي‌گردد:
2- ضرر هاي ‌اخلاقي‌:
مجالس ‌موسيقي ‌از نظر زيان‌هاي ‌فردي ‌و اجتماعي‌، باعث ‌گناهان‌ فراوان ‌مي‌شود. موسيقي ‌سهم ‌بزرگي ‌در به ‌وجود آوردن ‌ناپسندي ها و پليدي‌ها دارد. نغمات ‌موسيقي ‌اجتماع‌ را به ‌فساد و انحراف‌مي‌کشاند. موسيقي ‌مخصوصاً در محافل‌ مختلط‌ به ‌ويژه در صورتي که ‌خواننده ‌زن ‌باشد، مهيّج ‌شهوت‌و هوس‌است‌. باعث ‌شهوت‌راني‌و عشق‌بازي ‌و اعتياد به‌آن ‌مي‌شود . جامعه‌ را دچار گناه ‌و لغزش‌هاي ‌فراوان ‌مي‌کند.
3ـ بزرگ ترين‌ضرر موسيقي‌هاي مبتذل و لهوي دوري ‌از خدا است‌.
اساس‌ سعادت‌ ياد خدا است‌ که ‌مايه ‌حيات ‌و اطمينان ‌قلب ‌مي‌شود. کارهاي‌غفلت‌آور در اسلام ‌ناروا قلمداد شده ‌، موسيقي ‌و غنا و رقص‌ و مجالس ‌لهو و لعب‌ نقش‌مؤثري ‌در غفلت‌از خدا دارد. واضح‌است‌که ‌اسلام‌ چيزي ‌را بدون ‌جهت‌ حرام ‌نمي‌کند . آن‌ نوع ‌موسيقي ‌چون ‌از جهات ‌مختلف ‌زيان ‌بخش‌است‌، در اسلام‌ تحريم ‌شده است‌.
مسعده‌بن ‌زياد مي‌گويد: در خدمت ‌امام ‌ششم‌ بودم ‌که ‌شخصي‌ گفت‌: در همسايگي ‌من ‌کساني ‌هستند که‌ کنيزهاي ‌آوازه ‌خوان ‌و موسيقي دان ‌دارند . گاه ‌و بيگاه‌ مي‌خوانند و مي‌نوازند. گاهي‌ که ‌براي ‌کاري ‌به ‌طرف ‌ديوار خانه ‌آنان ‌مي‌روم‌، اندکي توقف ‌مي‌کنم ‌تا آواز آن‌ها را بهتر و بيش تر بشنوم‌! حضرت ‌فرمود: ديگر اين‌کار را تکرار مکن‌.(1)
پيامبر(ص‌) فرمود: " خدا مرا به‌ رسالت ‌بر انگيخته است‌ تا براي ‌مردم ‌جهان ‌رحمت ‌باشم. آنان ‌را به‌سوي ‌سعادت‌راهنمايي ‌کنم‌. خدا فرمان ‌داده ‌که ‌آلات ‌موسيقي ‌را محو کنم. کارهاي ‌جاهليّت ‌را براندازم‌"(2)
اگر انسان‌خود را در وادي ‌موسيقي‌هاي ‌مهيّج ‌و مطرب ‌و رقص ‌و پاي‌کوبي ‌بياندازد، کم‌کم ‌از خوبان ‌و خوبي‌ها فاصله ‌مي‌گيرد.
از تلاوت ‌قرآن‌، رفتن ‌به ‌مساجد، خواندن‌نماز و دوستان ‌صالح‌ فاصله ‌مي‌گيرد، به ‌حدّي ‌مي‌رسد که‌اصلاً از خوبي‌ها بدش‌مي‌آيد. بد و بدي‌ها را دوست ‌مي‌دارد . همواره ‌با آن‌ها همراه ‌مي‌شود.
بدترين اثر موسيقي که تجربه آن را نيز ثابت کرده ، آن است که غيرت ناموسي را در مردان و عفت و حيا را در زنان از بين مي برد.
درنتيجه ممکن علت حرمت موسيقي لهوي همين ضررهايي باشد که از آن به وجود مي آيد . ممکن است علاوه براين ضرر ها حکمت هاي ديگري هم داشته باشد که هنوز براي ما نامعلوم باشد.
رقص نيز نوعا منشأ فساد است. عفت و حيا را از بين مي برد . زمينه ايجاد فساد اخلاقي را فراهم مي کند ، با توجه به پي آمد منفي رقص در مجالس عمومي، - بعضي مراجع رقص را به طور مطلق غير از رقص زن با شوهر - جايز نمي دانند.
پي نوشت ها:
1. بيست‌پاسخ‌، مؤسسة ‌در راه‌ حق‌، ص‌، به‌ نقل‌از وسائل‌الشيعه‌، ج‌2، ص957‌.
2. همان‌‌، به ‌نقل‌از مستدرک‌الوسائل‌، ج‌2، ص‌458.
لطفا هرگاه سوال شرعي مي پرسيد ، نام مرجع تقليد خود را ذکر کنيد تا بر اساس نظر مرجع شما پاسخ بدهيم .