باسلام .پدرمن نسبت به مادرش خيلي حساس است و من وخواهرانم خواسته هر شب يكي به منزل ايشان برويم تاتنهانباشند باتوجه به اينكه مادربزرگم با عموي 24ساله ام كه مجرد هستند زندگي مي كنند .ما حدود 4 يا 5سال است اين خواسته راانجام داديم با تحمل تمام سختي هايش و ازمادرم ياد گرفتيم براي رضاي خدا باشد.
امامادربزرگم ازماپيش پدرم گله مي كند(ايشان كوچكترين حركت ما را به منظور مي گيرند و فكر مي كنند ما ازعمد آن عمل اشتباه را انجام داديم. مثلا آهسته سلام كردن ما كه موجب مي شود ايشان فكركنندماسلام نكرديم و مسائلي از ان قبيل) وباتوجه به اينكه پدرم يكطرفه قضاوت مي كند اين امرموجب بداخلاقي پدرم در منزل مي شود. به طوري كه در ماه مبارك رمضان امسال اين دلخوري 3بار تكرارشد هرمرتبه من ومادروخواهرانم جلو رفتيم و اوضاع خوب شد اما اين سري آخر به قدري دلخور شده كه روز عيددوباره حرفاي هميشگي كه بچه ها به من سلام نكردند يا به من احترام نگذاشتند و .....به پدرم گفتند و نتيجه آن هم ناراحتي پدرم وقهر ايشان با من وخانواده ام شد .
حالا سوالم اين است: من و خواهرانم و مادرم تصميم گرفتيم برخلاف ميل پدرم ديگر به منزل مادربزرگم نرويم زيرا تمام دلخوري ها و غيبت هايي كه اين وسط رخ داده با نرفتن ما به منزل ايشان حل مي شود.آيا اين نافرماني از پدراشتباه است يا نه ؟ به نظر شما ما چه كنيم ؟

پاسخ:
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
نيكي و احترام به والدين و ناراحت نكردن و نرنجاندن آنان در همه اوضاع حتي اگر كافر و مشرك باشند، لازم است و بي‌احترامي و قهر كردن والدين جايز نيست.قرآن كريم مي‌فرمايد: "وَ صاحِبهما في الدنيا معروفاً"؛(1) با آن ها در دنيا به طرز شايسته و آميخته با احترام و انسانيت و محبت رفتار كنيد".
نوشته ايد : " من و خواهرانم و مادرم تصميم گرفتيم برخلاف ميل پدرم ديگر به منزل مادربزرگم نرويم، زيرا تمام دلخوري ها و غيبت هايي كه اين وسط رخ داده ،با نرفتن ما به منزل ايشان حل مي شود."
چه تضميني وجود دارد که با ترک امر پدر و خودداري از رفتن به منزل مادر بزرگ تان که در حقيقت بي اعتنايي به امر پدر است ،مشکل شما يا مادرتان حل شود و يا از آن کاسته گردد؟
آيا به اين فکر کرده اي که با ترک کمک به مادر بزرگ اين بار به جهت ترک وي و خودداري از کمک به او موجب دلخوري و ناراحتي مادر بزرگ و در نتيجه ناراحتي و بدخلقي پدرتان بيش تراز قبل شود ؟
توصيه مي کنيم راه ديگري را انتخاب کنيد تا در آن علاوه بر آگاه کردن پدر به اشتباه خود ، اسباب دلخوري ها و ناراحتي ها را برچينيد. مثلا بهتر است به وسيله شخص ديگرى كه هم سن و سال ايشان است يا روحانى محل و يا کسي که پدرت از او حرف شنوي دارد، او را نسبت به وظايفش آگاه سازيد. بدون آن که پدرت بفهمد پاي شما در ميان است. در هر صورت با زبان نرم و برخورد محترمانه نظر ايشان را به خودتان جلب نماييد.
هر چند پدر و مادر، رفتار صحيحي با فرزند نداشته باشند، فرزند موظف به گراميداشت والدين و كسب رضايت آنان است . نمي تواند مقابله به مثل نمايد. فردي نزد پيامبر (ص) آمد و گفت : پدر و مادري دارم كه با آن ها رابطه خوبي دارم، ولي مرا با حرف و طرز برخوردشان مي آزارند. پاسخ آنان را نمي دهم، ولي مي خواهم آنان را ترك كنم و مدتي نزدشان نروم.
فرمود : در اين صورت خداوند هم تو را رها خواهد كرد. مرد عرض كرد: پس چه كنم؟
فرمود: به كسي كه تو را محروم ساخت، ببخشاي. با كسي كه با تو قطع رابطه كرد، پيوند برقرار كن . از كسي كه به تو ستم كرد، درگذر. اگر چنين كني، خداوند پشتيبان تو خواهد بود.(2)
از روايات استفاده مي شود كه قطع ارتباط يا برخورد خشم آلود با پدر و مادر كم ترين اثرش در دنيا اين است كه باعث فقر و گرفتار شدن به اذيت اشرار، كوتاه شدن عمر و بروز مرگ ناگهاني و نابهنگام مي شود. در آخرت چنان از رحمت الهي دور مي گردد كه بوي بهشت (كه از مسافت هزار سال راه به مشام مي رسد) به مشام چند گروه از جمله عاق والدين يا كسي كه با وابستگان قطع رابطه كند، نخواهد رسيد.(3)
البته تحمل بدرفتاري والدين، نياز به صبر و بردباري دارد ، به خصوص براي جوان كه زودرنج و حساس است. اما اگر انسان رضايت خدا را در نظر داشته باشد و انگيزه الهي را سرلوحه کار خود قرار دهد، همه چيز را براي خدا تحمل مي كند. نه تنها براي او سخت نخواهد بود، بلكه گاهي از آن لذت مي برد؛ بنابراين در احترام به پدر در واقع با خداوند معامله مي كنيد و در صدد جلب رضايت او هستيد. اين رويه و رفتار نه تنها در برخورد با پدر، بلكه همه كسان و افراد فاميل است كه احساس مي كنيد در مقابل نيكي شما جواب خوب و شايسته اي نخواهند داد؛ زيرا جواب خوب و شايسته و جواب اصلي را از خداوند دريافت خواهيد كرد. اين موضوع علاوه بر پاداش الهي، صبر و آرامش را در زندگي تان به ارمغان مي آورد.
بنابراين توصيه مي كنيم علت بدرفتاري مادر بزرگ و پدرتان را به سبب مشكلات زندگي ، سن بالا يا ضعف اعصاب و يا موارد ديگر بدانيد . با مدد گرفتن از نيروي ايمان و صبر، و با چشم پوشي از لغزش آنها، به وظيفه الهي خويش كه احسان و نيكوكاري و کمک به مادر بزرگ و اطاعت از امر پدر است، عمل نماييد كه خير دنيا و آخرت شما در آن است و سعي کنيد از اموري که حساسيت ايشان را بر مي انگيزد و آن را نوعي بي احترامي به خود تلقي مي کنند پرهيز کنيد.

پي نوشت ها:
1- لقمان(31) آيه 15.
3- بحارالانوار،ج 71،ص 100.
3- اصول کافي،ج 2،ص 350 و346.