ومن يعمل سو"ا او يظلم نفسه ثم.... در مورد عمل سو وظلم بنفس توضيح دهيد كه شامل چه گناهاني ميشوند .
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز.
اين آيه مبنى بر ترغيب تبهكارانى است كه به خود ستم نموده و گناهانى را مرتكب شده و يا به ديگران خيانت ها روا داشتهاند. شايسته است كه به خود آيند . به صحيفه تيره و تاريك روان خود بنگرند كه چگونه وجدان آن ها ننگين و شرمنده است. آن گاه در مقام ندامت و پشيمانى بر آيند و به آتش حسرت خود را شكنجه دهند . گناهانى
را كه در صحايف روان خود ذخيره نموده ،تدارك كنند و به سوى پروردگار براى هميشه باز گردند . به دعوت او پاسخ دهند. خداى مهربان نيز وعده فرموده كه عذر خواهى آنان را بپذيرد .از جرم و گناهان آن ها در گذرد و ناديده بگيرد . روان آنان را صفا بخشد و پاك و پاكيزه نمايد . مورد مغفرت و رحمت خود قرار دهد.(1 )
دراين آيه دو چيز عنوان شده:
يكى سوء و ديگرى ظلم به نفس، با توجه به قرينه مقابله و همچنين ريشه لغوى" سوء" كه به معنى زيان رسانيدن به ديگرى است، استفاده مىشود كه هر نوع گناه اعم از اينكه انسان به ديگرى زيان برساند يا به خود، به هنگام توبه حقيقى و جبران، قابل آمرزش است.(2)
با توجه به تفاسيرمختلف مصاديق سوء وظلم را بيان مي کنيم :
زنا ، سرقت ، غيبت ، تهمت ، گناهان صغيره ، شرک بر خداوند و ... از مصادق سوء است .
شرب خمر ، شهادت دروغ دادن ، ترک نماز، فحش به خود دادن ، خود را ذليل کردن ، گناهان کبيره ، غير شرک به خدا و ...از مصاديق ظلم به نفس است ؛
شايد منظور از كسى كه كار بد مىكند ، دزد باشد . منظور از كسى كه بر خود ظلم مىكند ،شاهدان باشند كه با شهادت دروغ بر خود ظلم كردند و چيزى عايدشان نشد.(3)
برخى گفتهاند: يعنى با دزديدن زره كار زشتى كند و با نسبت آن دزدى به ديگرى به خود ستم كند. برخى گفتهاند: مقصود از «سوء» شرك و مقصود از ظلم سواى شرك است.(4)
برخي همچون صاحب تفسير راهنما سوء را گناه صغيره و «ظلم به نفس» را گناهان كبيره دانستهاند.(5)
پي نوشت ها:
1. انوار درخشان، ج4، ص 194.
2.تفسير نمونه ، مکارم شيرازي ،ج 4 ، ص118.
3. تفسير کوثر، يعقوب جعفري ،ج2 ،ص558.
4. مجمع البيان ، طبرسي ،ج6 ،ص39 .
5. تفسير نور، محسن قرائتي ، ج 2 ،ص 379.