آیه های 92 و98 سوره کهف و آیه های 96 و 97 سوره انبیا می گویند،دو طایفه به نام های یاجوج و ماجوج پشت سدی در روی زمین پنهان شده اند و تنها پس از فرا رسیدن روز قیامت ظاهر میشوند و به مردم حمله می کند.این سد در کجا قرار گرفته است؟ چگونه این دو طایفه انسان در درازنای هزاران سال زنده مانده اند؟چرا دانشمندانی که سایر کرات آسمانی را کشف کرده تاکنون به محل پنهان شدن این افراد پی نبرده اند؟
پرسشگر گرامي با سلام سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
پاسخ سوال اول شما که آن سد در کجا قرار دارد :
طبق گواهى دانشمندان در سرزمين قفقاز ميان درياى خزر و درياى سياه سلسله كوههايى است همچون يك ديوار كه شمال را از جنوب جدا مىكند، تنها تنگهاى كه در ميان اين كوههاى ديوار مانند وجود دارد ،تنگه" داريال" معروف است، در همان جا تا كنون ديوار آهنين باستانى به چشم مىخورد، به همين جهت بسيارى معتقدند كه سد ذو القرنين همين سد است.(1)
در پاسخ به سوال دوم و سوم شما عرض مي کنيم: .
به گفته مفسر بزرگ، علامه طباطبائى در" الميزان" از مجموع گفتههاى تورات استفاده مىشود كه ماجوج يا ياجوج و ماجوج، گروه يا گروههاى بزرگى بودند كه در دوردستترين نقطه شمال آسيا زندگى داشتند. مردمى جنگجو و غارتگر بودند (2)
دلائل فراوانى از تاريخ در دست است كه در منطقه شمال شرقى زمين در نواحى مغولستان در زمان هاى گذشته گويى چشمه جوشانى از انسان وجود داشته، مردم اين منطقه به سرعت زاد و ولد مىكردند، پس از كثرت و فزونى به سمت شرق، يا جنوب سرازير مىشدند، همچون سيل روانى اين سرزمين ها را زير پوشش خود قرار مىدادند، و تدريجا در آن جا ساكن مىگشتند.
براى حركت سيلآساى اين اقوام، دوران هاى مختلفى در تاريخ آمده است كه يكى از آن ها دوران هجوم اين قبائل وحشى در قرن چهارم ميلادى تحت زمامدارى" آتيلا" بود كه تمدن امپراطورى روم را از ميان بردند.
دوران ديگر كه ضمنا آخرين دوران هجوم آن ها محسوب مىشود ،در قرن دوازدهم ميلادى به سرپرستى چنگيز خان صورت گرفت كه بر ممالك اسلامى و عربى، هجوم آوردند . بسيارى از شهرها از جمله بغداد را ويران نمودند.
در عصر كورش نيز هجومى از ناحيه آن ها اتفاق افتاد كه در حدود سال پانصد قبل از ميلاد بود، ولى در اين تاريخ، حكومت متحد ماد و فارس به وجود آمد . اوضاع تغيير كرد. آسياى غربى از حملات اين قبائل آسوده شد.
به اين ترتيب نزديك به نظر مىرسد كه ياجوج و ماجوج از همين قبائل وحشى بودهاند. مردم قفقاز به هنگام سفر كورش به آن منطقه تقاضاى جلوگيرى از آن ها را از وى نمودند، او نيز اقدام به كشيدن سد معروف ذو القرنين نمود.(3)
آيا منظور از گشوده شدن اين دو طايفه، شكسته شدن سد آن ها و نفوذشان از اين طريق در مناطق ديگر جهان است يا منظور نفوذ آن ها به طور كلى در كره زمين از هر سو و هر ناحيه مىباشد؟ آيه فوق صريحا در اين باره سخن نگفته، تنها از انتشار و پراكندگى آن ها در كره زمين به عنوان يك نشانه پايان جهان و مقدمه رستاخيز و قيامت ياد كرده است.(4)
با توجه به اينكه امروز تمام مردم جهان با هم در ارتباط هستند و هر كجا سدى و اثرى از قديم بوده، كشف شده و مورد تحقيق قرار گرفته ، معلوم است كه قومى به نام يأجوج و مأجوج نشناخته ، در پشت ديوار پولادين ذو ا لقرنين باقى نمانده است. به خصوص كه برخى از محققين يأجوج و مأجوج را همان قوم مغول دانسته ، جاى سد ذو القرنين را تعيين كردهاند. بنا بر اين مقصود ذو القرنين اين است كه هر گاه وعده خداوند فرا برسد، اين سد از بين مىرود . باز هم قوم يأجوج و مأجوج از اين جا مىگذرند
ارتباطي هم بين سفر به کرّات آسماني و پيدا کردن اين اقوام و يا هر پديده ديگر نيست، چرا که خيلي چيزها در آيات و روايات اسلامي ما وجود دارد که پيشرفت علوم شايد هنوز به آن جا نرسيده و کشف نشده و يا به مرور زمان از بين رفته است و ما دنبال پيدا کردن آن هستيم .
پي نوشت ها :
1. نمونه ، مکارم ، ج 12 ، ص550.
2. الميزان ،ج 13 ،ص1 41.
3. تفسير نمونه، ج12، ص: 552 .
4. نمونه ،ج13 ،ص503 .