خواهش میکنم به تور کامل جواب بدین.
به همه شما خسته نباشید میگم اگه حاجاقا مومنی اونجاهنوز هستن سلام زیاد برسونید
بگید داداشی سلام رسوند خودشون میشناسن
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با اين مرکز
شيخ محمد تقي بهلول، فرزند شيخ نظامالدين از مشاهير و علماي گناباد و شاگرد حاج ميرزا ابراهيم، مجتهد مشهور سبزوار و مرحوم حاج ملا هادي سبزواري ، در گناباد متولد شد . تحصيلات ابتدائي و فراگيري مقدمات علوم اسلامي، فن بيان و خطابه را نزد پدر خود آغاز کرد .
چندي از رشد علمياش نگذشته بود که در سخنرانيهايش نسبت به عملکرد متصوفه مقيم گناباد از خود واکنش نشان داد و از سوي آنان تهديد به قتل گرديد . پدرش با مشاهده اين وضع خانواده را به سبزوار کوچاند .
نگراني مردم از بيمهري دولت نسبت به علما، با شايعاتي از جمله از بين بردن علماي قم توسط رضا شاه به تقليد از مصطفي کمال پاشا، بهلول را به شهر قم کشاند .
وي ضمن تحصيل در قم با مسائل سياسي روز نيز آشنا شد .ضمن مسافرت به شهرهاي کشور از عملکردهاي دولت در سخنرانيهايش انتقاد کرد .
با بالا گرفتن فشار دستگاه حاکمه عليه علما و فعالان مذهبي، بهلول ضمن سخنراني عليه شاه درگناباد، شايعه خبر دستگيري آيت الله حاج حسين قمي (که از مشهد به تهران براي اعتراض به رضا شاه در امر کشف حجاب و متحدالشکل شدن البسه رفته بود) را شنيد؛ از اين رو به مشهد رفت . در آن جا عليه اين امر در مسجد گوهرشاد متحصن شد . به ايراد سخنراني پرداخت. مردم به پشتيباني از وي، در صحن متحصن شدند . پس از کشمکشهايي، به فرمان رضا شاه، نيروهاي نظامي در مسجد به زد و خورد با مردم پرداختند. در اين جنگ سه روزه خسارات زيادي به مردم و مسجد وارد شد. در پايان، بهلول را از مسجد خارج کردند و او با گذرنامه جعلي وارد خاک افغانستان شد .
دولت افغانستان عليرغم پذيرفتن درخواست پناهندگي، به علت آن که در روابطش با ايران خللي وارد نشود، او را به زندان فرستاد. پس از چندي به پاکستان رفت . در آن جا نيز زنداني شد. سپس به مصر و عراق عزيمت کرد و در سال 1344ش. خود را تسليم دولت ايران نمود .
با بالا گرفتن نهضت اسلامي به رهبري حضرت امام خميني(ره)، از جمله سخنراناني بود که عليه اعمال غير اسلامي شاه و دستگاه حاکمه فعاليت کرد. از آن پس به فعاليتهاي عامالمنفعه مشغول بود. شيخ محمد تقي بهلول در نهم مرداد ماه 1385ش. فوت کرد و در گناباد مدفون گرديد .
بر گرفته از :
http://cope.parsiblog.com/-262487.htm