با سلام
در رساله عملیه نوشته شده است اگر چیز پاکی نجس شود تا انسان یقین به پاک شدن آن و تطهیر شدن آن نکند آن چیز همچنان نجس است سوال من این است که مردم
متدین به طور معمول چگونه با گذشت زمان می توانند یقین داشته باشند که در فلان روز فلان چیز را آب کشیده اند ؟ خود من در مواردی یادداشت می کنم که در فلان تاریخ فلان چیز
را آب کشیده و هر وقت مدت زمانی گذشت و شک کردم نکند آن چیز نجس را نشسته ام به دفترم نگاه می کنم در موارد زیادی هم سعی می کنم با تکرار کردن
یا نشانه گذاری شستن آن را به خاطر بسپارم مثلا می گویم به یادت بسپار این کفش را آب کشیده ای چون نحوه قرار گرفتن قطرات آب روی کفش به این صورت است که
قسمت بالایی کفش قطره آب بیشتری به خود جذب کرده است یا رطوبت فلان ظرفی که امروز شستی فلان مکان را هم تر کرد .. اما در موارد زیادی با گذشت روزها این نشانه ها در ذهنم کم رنگ
می شود و باز دچار شک می شوم که از کجا معلوم فلان روز فلان چیز را آب کشیده باشی؟و فکرم مشغول می شود ممکن است شما بگویید خب
اینکه مشکلی نیست اگر شک داری باز آن لباس یا شئ را آب بکش و این بار با ذکر تاریخ آن را یادداشت کن حرف شما درست است اما وقتی من مدت زمانی فلان چیز را با دست تر لمس کردم
و به جاهای دیگر هم دست زدم آن وقت باید همراه آن کلی چیز دیگر را هم بشویم و همه را یادداشت کنم تازه نمازهای آن مدت را هم قضا کنم چون علاوه بر رطوبت های خارجی کف دست من زیاد عرق می کند
و می تواند به راحتی با رطوبت خود نجاست را منتقل کند لطفا مرا راهنمایی کنید من چه کار باید بکنم؟با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
از نامه شما استفاده مي شود گرفتار وسواس در طهارت و نجاست شده ايد.
وسواسي يکي از خصوصيات و اموري است که شيطان براي تسلط بر انسان هاي مومن از آن استفاده مي کند . در روايت آمده است :
« إِنَّمَا يُرِيدُ أَنْ يُطَاعَ فَإِذَا عُصِيَ لَمْ يَعُدْ إِلَى أَحَدِكُم‏؛ (1) شيطان مي خواهد مطيع او باشيد . وقتي با شيطان مخالفت کرديد ، به سوي هيچ يک از شما باز نمي گردد».
وسوسه ها و خيالات همه از شيطان است تا فکر و اوقات ارزشمند مؤمنان را گرفتار نمايد . از اين طريق حواس پرتي و کم حوصلگي و رنجش ايجاد نمايد.
در اسلام طهارت و نجاست به صورت بسيار آسان مورد توجه قرار گرفته، قانون اصلي آن است تا نسبت به چيزي صد در صد يقين به نجاست پيدا نکنيد ، محکوم به طهارت است. به علاوه مراد ، يقين انسان هاي عادي و متعارف است و گرنه يقين افرادي که متاسفانه اين مشکل را دارند ، اثر و اعتباري ندارد
بنابراين ياد داشت طهارت و نجاست لازم نيست. اگر کسي يقين به نجس شدن چيزي پيدا کند ، بعد از تطهير معمولا يادش مي ماند که تطهير کرده است. بسيار کم اتفاق مي افتد که کسي يقين به نجس شدن چيزي داشته باشد و بعد آن را آب بکشد و يادش برود که تطهير کرده است .
اگر کسي حالت فراموشي داشته باشد و تطهير کردن را فراموش کند، قطعا در مورد نجس شدن هم حالت شک و فراموشي برايش پيدا مي شود . در اين فرض که شک دارد. چيزي نجس شده ، بنابر طهارت بگذارد .
اگر کسي زياد در مورد تطهير کردن شک مي کند ، با فرضي که صد در صد يقين به نجس شدن چيزي هم داشت باشد، تا زماني که عين نجاست را در لباس يا جاي نبيند، به يقين خود هم توجه نکند و همه چيز را پاک بداند.
سعي کنيد از اين حالت بيرون بياييد . تا زماني که حالت فراموشي در تطهير برطرف نشده است، به يقين خود نيز توجه نکنيد. اگر يقين به نجس شدن چيزي هم داشته باشيد و شک در تطهير آن, تا زماني که عين نجس را در آن چيزي نبينيد ،آن را پاک بدانيد . نماز و روزه شما با همان حالت صحيح است.
در زمان پيامبر اسلام و ائمه عليهم السلام امکانات نظافت عمومي مثل امروز وجود نداشت . نوع مردم هم آن را رعايت نمي کردند. ولي درعين حال پيامبر و امامان عليهم السلام با همان مردم مثل خود آن ها رفتار مي کرند . همه چيز را پاک مي دانستند. هيچ دفتر ياد داشت. براي طهارت و نجاست تهيه نمي کردند.
پي نوشت:
1. الإستبصار،ج1- ص374،باب 217- باب من شك فلم يدر صلى ركعة أو ........