باسلام و قبولي اطاعات وعبادات شمابزرگواران به استحضارميرساند كه بنده حقير داراي يك پسر به تاريخ تولد 1373 هستم كه به سن تكليف رسيده از نظر اعتقادات مذهبي در ظاهر مشكلي ندارد ولي نميدانم عدم آگاهي با سستي و..... باعث شده كه درانجام مهمترين تكليف ديني خود( نماز) قصور نمايد البته شايد بنده دراين امر دخيل بوده باشم زماني كه كودكي 7 الي 8 ساله بايد و نماز صبح را بجا مي آورد بسيار احساساتي شده و اشك شوق در چشمانم جمع مي شد كه اين مسئله انعكاس بدي در روحيه ايشان داشته و الان هم اگر جاي خلوتي براي نماز نباشد آن به بجا نمي آورند و من متاسفانه نا آگاهانه نماز ايشان را پيگير و پرس وجو مي شوم وايشان مي گويند من نبايد دراين امر دخالت كنم چون ايشان نماز بخاطر من نمي خوانند ووقتي مدتي ايشان را بحال خود رهاكردم متوجه شدم بطور مرتب نمازشان را بجا نمي آورد نمي دانم تكيف بنده چيست نه دوست دارند باكس ديگري دراين مورد صحبت كنند و نه تشويق هاي بيجاو يا بجاي من كاري بجايي مي برد و نه تنيبه وكم محلي من دراين مورد كارساز است البته متاسفانه بايد متذكر شوم كه پدر ايشان مطلقااعتقادات مذهبي ندارند و اينگونه افراد را مرتعج مي پندارند و خواهرشان كه دانشجوي رشته پزشكي هم هستند كاملا فردي معتقد وهمه احكام ديني خود را رعايت ميكنند بطوريكه كه الگوي خود بنده دربسيار از مسائل ديني ومعنوي دخترم هستند چون به ياري خدا ثابت قدم و تاثير گذارند ولي دراين مورد ايشان هم نتوانستند كاري بكنند عاجزانه از شما بزرگواران تقاضا دارم كه دراين مورد بنده را راهنمايي قرمائيد .

با نهايت تشكر

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز؛
در ابتدا لازم است مهار خودتان را در دست گرفته و از احساس يأس و ناتواني دور بمانيد. براي مدتي او را به حال خودش بگذاريد تا اثر منفي رفتارهاي نامطلوب سابق برطرف گردد. اگر بخواهيد با راهبرد جديد وارد شويد ، با يک فاصله زماني بين اين دو راهبرد وجود داشته باشد تا فرد عملاً آن را درک نمايد و برايش محسوس گردد.
اما در اين بين هرگز لازم نيست اشتباهات خود-با فرض آنکه بپذيريم واقعاً اشتباهاتي در کار بوده است- يادر آور شده و درباره آن ها با فرزندتان گفتگو نماييد. اين مي تواند باعث ايجاد يک حال بد در او گردد . ادامه ارتباط را مختل سازد. جالب آن که گاهي اين صرفاً يک برداشت شخصي است . در بسياري موارد فرد مقابل هرگز به آن توجه نداشته و ما توجه ميبخشيم که رفتار من اشتباه بوده و اين باعث رفتار کنوني تو است.
پس از مدتي بايد مسير شنونده مؤثر بودن را پيگيري نماييد . تلاش کنيد تا احساسات فرزندتان را درک نماييد. بنابراين فرصتي را فراهم مينماييد تا او دربارة احساسات خويش نسبت به همه موارد گفتگو کند. در اين اثنا هرگز نبايد وارد مدار استدلال کردن و تلاش براي نفوذ کردن شده و از بايد از آن فاصله بگيريد.
گاهي رفتارهاي شتابزده وضع را دشوار ميسازد. در واقع اشتياق والدين براي آن که فرزندان شان فردي مذهبي باشند، چنان است که اجازه نميدهد خواستههاي او را به عنوان يک فرد داراي شعور و اختيار در نظر بگيريم. اين رفتارها باعث ميشود تا فرزندان در برابر رفتارهاي والدين مقاومت کنند . رفتارهاي تدافعي نشان دهند. علت آن هم مشخصاً به دو حيطة استقلال طلبي هر انسان و اجبار گريزي او باز ميگردد. براي کودکان و نوجوانان نيز به همين اندازه لذت بخش خواهد بود که خودشان دست به انتخاب بزنند. پس هنگامي که تلاش ميکنيد تا بيش از حدّ مجاز مداخله نماييد، اين رفتار باعث ميشود تا فرزندتان به اين احساس برسد که:
«گويا من دارم براي مادرم نماز ميخوانم و نه خداي خودم»؛ «اين رابطه بين و من و خداي من است يا آن که براي رضايت مادرم بايد نماز بخوانم؟». باور کنيد که گاهي کمالطلبي نوجوان چنان ميشود که حتي به دليل فرض دوم هم که شده ، نماز را رها ميسازد. ممکن است اين رفتار غير منطقي به نظر آيد اما در موارد گوناگوني شاهد آن بودهايم که يک نوجوان حتي غذا خوردن خود را نيز رها نموده،به اعتصاب غذا پرداخته ، چون از اين امر ناراحت شده است که براي او تصميم گرفتهاند که چه چيزي بخورد. اين مسأله به ويژه هنگامي تشديد ميشود که نوجوان دچار کمالگرايي افراطي نيز باشد. مثلاً اين مسايل را به «لزوم خلوص نيت» ربط داده باشد.
در نهايت اميدوارم با دقت در اين قبيل مسايل، در ابتدا در صدد باشيد تا مسايل دروني و احساسات فرزند خودتان را در نظر بگيريد . سپس به مسايل ديگر بپردازيد. به تنهايي نميتوانيد تمام موانع موجود را برطرف نماييد . در نهايت ميتوانيد با استفاده از مشاور مذهبي زمينه را براي حل مسايل فراهم نماييد. اما مراجعه به مشاور نيز بايد به صورتي باشد که کودک متقاضي و دواطلب انجام آن باشد که نياز به زمان و زمينه سازي دارد.