سلام چگونه است مسلمانی که گناه میکند دل میشکند با زبان و رفتار خود باعث ازار وناراحتی مسلمان دیگر میشوداما نمی بینیم از جانب پروردگار متعال مورد غضب قرار بگیرد در ضمن این اشخاص نماز می خوانند روزه هم میگیرند ایا واقعا نزد خدا مورد قبول است؟وچگونه است مسلمانی که تمامی اصول دینی واخلاقی را رعایت می کند ولی در زندگیش همیشه با مشکل مواجه است؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
انسان از آغاز زندگي حتي از لحظهاي كه نطفه او در قرارگاه رحم واقع مي شود، مراحل زيادي از مشكلات و درد و رنجها را تحمل مي كند تا متولد مي شود. بعد از تولد در دوران طفوليت و سپس جواني و از همه مشكلتر در دوران پيري، با انواع مشقتها و رنجها رو در رو است. اين طبيعت زندگي در دنيا است و كم و بيش شامل همه انسانها مي شود و كسي از آن استثنا نيست.
خداوند در قرآن مي فرمايد : " انسان را در رنج و سختيِ آفرينش قرار داديم".(1)
انتظار وضعي غير از اين داشتن اشتباه است. نگاهي به زندگي انبيا و اولياي الهي نشان مي دهد كه زندگي اين گلهاي سر سبد آفرينش نيز با انواع ناملايمات و درد و رنجها قرين است. هنگامي كه دنيا براي آنها چنين باشد، وضع براي ديگران روشن است. اين كه انساني پيدا شود كه در زندگي داراي مشكلي نباشد، تصور نادرستي است.
اگر افراد يا جوامعي را مي بينيم كه به ظاهر درد و رنجي ندارند، بر اثر مطالعات سطحي ما است، از اين رو وقتي نزديكتر مي شويم، به عمق درد و رنجهاي اينان (صاحبان زندگي مرفه) آشنا مي شويم، يا اين كه براي مدتي محدود داراي مشكلات نيستند كه قانون كل جهان را بر هم نميزند.(2)
بيماريها، درد سرها، تلاشها براي زندگي، محدوديت لذتها، تكراري بودن زندگي و بي معنايي آن براي بسياري و احساس پوچي، جنگها، مشكلات طبيعي، برآورده نشدن بسياري از خواستهها، به هدف و مقصود نرسيدن، از بين رفتن نقشهها براي زندگي، وجود موانع و هزاران مورد ديگر موجب مي شود از اين تصور خام (نبود مشكل براي برخي) دست بكشيم. وجود سختيها و مشكلات براي زندگي ما لازم است و بدون وجود آنها زندگي بي معنا و يكنواخت خواهد بود.
اما وجود سختي براي چيست و چرا انسان هاي مومن با سختي ها، مصيبت ها و آزمون هاي بيش تري روبرو هستند؟ در پاسخ مي گوييم:
استعدادهاي نهفته در انسان در پرتو سختيها شكوفا ميشود، همان طوري كه فلزات در كوره آتش آبديده و استوارتر ميشوند، مشكلات، شخصيت ساز و استقامت آفرين است، بسان درختي كه در دل بيابانهاي سوزان و بادهاي داغ قرار ميگيرد. استاد مطهري ميگويد:
"به حكم قانون و ناموس خلقت، بسياري از كمالات است كه جز در رويارويي با سختيها و شدايد، جز در نتيجه برخوردهاي سخت، جز در ميدان مبارزه و پنجه نرم كردن با حوادث، جز در رو به رو شدن با بلايا و مصايب حاصل نميشود، البته نه اين كه اثر شدايد و سختيها تنها، ظاهر شدن و نمايان شدن گوهر واقعي باشد (به اين معني هر كس يك گوهر واقعي دارد كه رويش پوشيده و مانند معدني است در زير خاك و اثر شدايد فقط اين است كه آن چه در زير خاك است، نمايان ميشود و اثر ديگر ندارد).شدايد و سختيها و ابتلائات اثر تكميل و تبديل و عوض كردن دارد، كيميا است، فلزي را به فلز ديگر تبديل ميكند، سازنده است، از موجودي، موجودي ديگر ميسازد، از ضعيف،قوي و از پست، عالي و از خام، پخته به وجود ميآورد.(3) اين قاعده حتي در باره پرندگان درست است. در مورد بعضي از پرندگان مينويسند: براي آموزش پرواز، جوجه خود را در فضا رها ميسازند و با مشكلات رو به رو ميكنند تا بر پرواز چيره شوند. (4) از اين جا ميتوان پي برد كه چرا خداوند، بندگان صالح خود را با بلاهاي گوناگون ميآزمايد. اگر آزمايشها نبود، مقامات معنوي نميرسيدند، از اين رو گفتهاند :
هر كه در اين بزم مقرب تر است جام بلا بيش ترش ميدهند
امام علي (ع) در يكي از نامههاي خود، مردمي را كه در كانون دشواريها و مشكلات پرورش يافتهاند، به درختان قوي كوهستاني تشبيه ميكند،اما افراد تن پرور و راحت طلب را به درختان و باغستان همانند نموده و فرموده: "آگاه باشيد كه درختان بياباني چون به سختي و كم آبي خو گرفتهاند، چوب هاي شان سختتر و شعله آتش آنها شديدتر است و ديرتر به خاموشي ميگرايند، ولي درختان بوستاني، پوست هاي شان نازكتر و چوب هاي شان سستتر است و زودتر شكسته ميشود.(5)
از روايات بر ميآيد كه بين ايمان و بلا رابطه مستقيمي وجود دارد. امام صادق(ع) ميفرمايد: " مؤمن مانند كفه ترازواست. هر اندازه كه ايمانش زياد شود،رنج و بلاي او نيز زيادتر خواهد شد."(6) از رسول خدا(ص) پرسيده شد: پر بلا ترين مردم در دنيا چه كساني هستند؟ پيامبر فرمود: "پر بلاترين مردم در دنيا انبيا هستند،سپس هر كس كه در پندار، گفتار و كردار بيشتر شبيه پيامبران باشد".(7)
امام باقر(ع) ميفرمايد: "خدا مؤمن را با بلا مينوازد، چنان كه مرد با هديهاي كه از سفر براي خانوادهاش ميبرد، آنها را مينوازد".(8)
دليلش آن است كه در پرتو مشكلات و سختيها، استعدادهاي انسان شكوفا ميشود و گوهر حقيقت آشكار ميگردد.
انساني كه از آزمونهاي كوچك با صبر و تحمل موفق بيرون آيد، بايد خود را آماده آزمونهاي سختتر نمايد. هر چه در آزمونهاي الهي موفقتر شود، به مقام قرب بيش تر نائل شده و به درجات بالاتري از كمال خواهد رسيد.
افرادي كه غرق در گناه و عصيان مي شوند و ظلمت گناهان آن چنان روح شان را به تيرگي و سياهي كشانده است كه گاهي منكر مقدسات و آيات الهي مي شوند و هيچ اميدي به هدايت و رهايي آنان نيست، خداوند آن ها را به حال خود وا مي گذارد تا پشت شان از بار گناه سنگين شود و به عذاب شديد الهي دچار گردند.قرآن كريم در اين باره مي فرمايد: "كافران مپندارند مهلتي كه به آن ها مي دهيم، خير آن هاست. به آن ها مهلت مي دهيم تا بيش تر به گناها ن شان بيفزايند و براي آن ها عذابي خوار كننده است.(9)
در رابطه با قبولي نماز وروزه افراد ،بستگي به شرائط ونيات افراد دارد که خدا خود مي داند ونمي توان در باره آن اظهار نظر قطعي کرد .
پينوشتها:
1.بلد (90) آيه 4.
2. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، ج 27، ص 10.
3.استاد مطهري، بيست گفتار، ص 176.
4. همان، ص 182.
5.نهج البلاغه، نامه 45.
6. بحار الانوار، ج 64، ص 210.
7. همان، ص 207.
8. اصول كافي، ج 3، ص 354.
9. آل عمران( 3)آيه 178.