سلام
در کتابی نوشته شده بود اگر انسان هر عمل خیر و نیک یا هر سخن وکلام موافق شرع اسلام خواه مریوط به عبادتهای واجب مانند نماز و روزه خواه مستحب مانند انفاق و دستگیری
از فقرا و نیازمندان انجام دهد اگر قصدش خالصانه برای رضای خدا و آخرتش نباشد و کسب آبرو و اعتبار بین مردم را هم در نظر بگیرد نه تنها عبادت و عمل خیر او پاداشی ندارد
بلکه او مرتکب گناه کبیره شده و درآخرت معذب می شود با توجه به این مطلب سه سوال را می توان مطرح کرد1)اگر فردی کار نیک و پسندیده ای مثل کمک به فقرا یا ساخنن مدرسه را انجام دهد یا برای ارشاد دیگران سخنانی از احادیث معصومین و آیات قرآنی را نقل کند اگر نیتش خالص نباشد و سود دنیوی اش را هم در نظر بگیرد چرا طبق مطلب
بالا علاوه بر اینکه پاداش اخروی نصیبش نمی شود مرتکب گناه هم شده است و در قیامت
معذب می شود؟آیا نیت ناخالص داشتن برای انجام عملی مستحب مثل کمک به فقرا یا ارشاد
کردن دیگران آنقدر ناپسند است که انسان به خاطرش درآخرت معذب بشود؟
2)اگر فردی اعمال خیر و نیک مستحب را نه به قصد خالص برای رضای خدا و نه برای تعریف وستایش مردم انجام دهد بلکه مثلا از روی محبت یا دلسوزی به دیگران یا به خاطر اینکه می خواهد
به اصطلاح سرگرم انجام کاری باشد آن را انجام دهد آیا این نوع اعمال هم ریایی و گناه است؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مركز
شايد افرادي تصوّرشان اين است كه اگر عمل انسان خوب باشد ،چه فرق مى‏كند نيّت او هر چه مى‏خواهد باشد، فرض كنيد انسانى بيمارستان، مسجد، جادّه و پل يا مانند اين ها براى رفاه مردم بسازد، نيّتش هرچه باشد، بالاخره عمل او نيكو است، به فرض كه قصدش رياكارى باشد ،خدمت او به مردم در جاى خود ثابت است. بگذاريم مردم كار خير و خدمت كنند، نيّت شان هر چه مى‏خواهد باشد.ولى اين اشتباه بسيار بزرگى است؛ زيرا اوّلًا، هر عملى داراى دو نوع تأثير است:
تأثيرى در خود انسان مى‏گذارد، و تأثيرى در بيرون. رياكار با عمل خود درون خود را ويران مى‏سازد . از مقام والاى توحيد دور مى‏شود . در قعر درّه شرك پرتاب مى‏گردد؛ مردم را وسيله عزّت و احترام خود مى‏بيند . قدرت خدا را به دست فراموشى مى‏سپارد . اين رياكارى كه نوعى بت پرستى است سر از مفاسد بي شمار اخلاقى در مى‏آورد.
ثانياً، از نظر عمل بيرونى و خدماتى كه به ظاهر انجام داده و قصد او تظاهر و رياكارى بوده ،نيز جامعه دچار خسارت مى‏شود، چرا كه سعى او اين است كه ظاهر عملش را درست كند و اهمّيّتى به باطن عمل نمى‏دهد. چه بسا اين امر سبب مى‏شود كه آن اسباب رفاه تبديل به اسباب عذاب براى مردم گردد و لطمه‏هاى جبران ناپذيرى از آن ببينند.
به عبارت ديگر، هنگامى كه جامعه‏اى عادت به رياكارى و تظاهر كند، همه چيز او از محتوا تهى مى‏شود، فرهنگ و اقتصاد و سياست و بهداشت و نظم و نيروهاى دفاعى همه تو خالى و تهى مى‏گردد . همه جا به ظاهر سازى قناعت مى‏كنند، دنبال خير و سعادت جامعه نيستند، بلكه به سراغ چيزى مى‏روند كه ظاهر جالبى داشته باشد، و اين طرز كار، ضربات هولناكى بر جامعه وارد مى‏كند كه بر هوشمندان مخفى و پنهان نيست.(1)
ريا يک گناه معمولي نيست بلکه ريشه در اعتقادات دارد .از اين رودر حديثي از امام صادق عليه السلام آمده است: «كُلُّ رِياءٍ شِرْكٌ انَّهُ مَنْ عَمِلَ لِلنَّاسِ كانَ ثَوابُهُ لِلنَّاسِ وَ مَنْ عَمِلَ لِلَّهِ كانَ ثَوابُهُ عَلَى اللَّهِ؛ هر ريائى شرك است، هر كس براى مردم عمل كند ،پاداش او بر مردم است، و هر كس براى خدا عمل كند ثوابش بر خداست!» (2)
ريا نوعي شرك است: شرك اصغر و به تعبيري شرك خفي، يعني شركي كه ظاهري نيست و در باطن شكل مي گيرد.شرك از بزرگ ترين گناهان كبيره است و گسترة وسيعي از اعمال ، عبادات و اعتقاديات را در بر مي گيرد كه از آن جمله ريا است. پس رياكار نوعي مشرك است، زيرا اعمال و عبادات خود را خالصانه انجام نداده است، رياكار به خاطر جلب توجه ديگران ، عبادات خود را انجام مي دهد، پس گويا در عبادت خداوند، كسان ديگر را با خدا شريك قرار داده است.پيامبر گرامي (ص) فرمود: "بيش ترين چيزي كه بر شما مي ترسم، شرك كوچك تر است"سؤال شد: يعني چه؟ فرمود: "شرك كوچك تر، ريا است. روز قيامت وقتي كه خدا به بندگانش پاداش داد، به اهل ريا مي فرمايد: به كساني كه براي شان عمل مي كرديد، مراجعه كنيد و پاداش خود را از ايشان بگيريد".(3)
در حديثى از امام اميرالمؤمنين عليه السلام مى‏خوانيم: «الْمُرائى ظَاهِرُهُ جَميلٌ وَ باطِنُهُ عَليلٌ ...؛ ريا كار ظاهر عملش زيبا و باطنش زشت و بيمار است!» (4) نيز فرمود: «ما اقْبَحَ بِاْلِانْسانِ باطِناً عَليلًا وَ ظاهِراً جَميلًا؛ چه زشت است كه باطن انسان خراب و بيمار و ظاهرش زيبا باشد»! (5)
پي نوشت ها :
1. مکارم شيرازي ،اخلاق در قرآن، ج‏1، ص 289.
2. كافى، ج 2، ص 293.
3 - محجة البيضا، ج6، ص 141.
4.غرر الحكم،ج1، ص 60 .
5. همان، ج 2، ص 749 .