سلام
من در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم و علی رغم اینکه خیلی به مجالس اهل بیت و مسجد و .. علاقه دارم اما شاید باور نکنید که من در نماز خواندن تنبلم. خیلی از وقتها نماز نمی‌خوانم و خودم آنقدر عذاب وجدان دارم که مطمئنم دیگر قلبم سیاه شده و این 28 سال عمرم کلاً به تباهی گذشت و راه چاره بسیار مشکل.
در ماه مبارک رمضان سعی کردم در همان لحظه افطار و با دهن روزه نماز بخوانم که در همه شبها غیر از 1 یا 2 شب موفق شدم اما نمی‌دانم که آیا بعد از ماه مبارک این کاهلی دوباره به سراغم بیاید و من دوباره تارک الصلاه شوم. بخدا خودم ناراحتم اما در آن لحظه که باید نماز بخوانم آنقدر تنبلی می‌کنم که انگار بچه مسلمان نیستم و می‌دانم به واسطه ترک بیشتر مواقع نماز، خداوند بسیاری از توفیقات را از من سلب می‌کند.
تورا خدا بگویید چه کنم. نگویید شاید معتقد نیستی. می‌دانم باید بمیرم و می‌دانم که در برزخ و قیامت بی‌چاره ام اگر نماز نخوانم اما ... کمک کنید چه کنم.
2- در گذشته و قبل از ماه رمضان من وقتی در جمع خانواده و دوستان قرار می‌گرفتم بر حسب عادت زشت و یا نفهمی غیبت می‌کردیم. غیبت افرادی که به ما بد می‌کردند و یا نمی‌شناختیمشان ولی آنها در مورد ما اعمال بد و غیب می‌کردند.
نمی‌دانم مجوز شرعی داشتیم که از آنها بدگویی کنیم و جواب تهمت و یا غیبتشان را بدهیم. برفرض که ما این اجازه را نداشتیم و کارمان غیبت بود با این همه گناه چه بکنم؟
به هیچ وجه نمی‌توانم پیش آنها بروم و از آنها حلالیت بگیرم چونکه آنها خود در مورد کار نکرده من تهمت و غیبت می‌زنند حالا چگونه بروم و از آنها حلالیت بگیرم. واقعاً ابروریزی می‌شود. چه کار باید بکنم که این گناه هم از اعمالم پاک شود تا فارغ بال بتوانم راهی برای ترک این کار زشت پیدا کنم.
با تشکر

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به نظر مي‏رسد، علت اصلي ترک نماز در افراد، ضعف اراده وتنبلي باشد . بديهي است که نمي‏توان با خواندن يك مقاله يا كتاب يا خوردن يك قرص مثلاً به يك اراده قوي دست يافت. بلكه با تلاش مستمر و بهره گرفتن از راهكارهاي عملي ، مي توان به تقويت اراده خويش پرداخت .بنابراين به آن چه در پي مي‏آيد ،توجه كافي مبذول شده و از هر گونه سست كاري پرهيز نماييد.
1- شناخت كافي از نماز و آثار و فوائد آن:
شوق به نماز در گرو احساس نياز است , همان طور كه شوق و رغبت به امور مادي از احساس نياز سرچشمه مي گيرد. امام خميني مي فرمايد:
ما چون احتياج به دنيا پيدا كرديم و آن را سرمايه و سرچشمه يافتيم , در توجه به آن حاضريم و در تحصيل آن مي كوشيم . اگر ايمان به حيات آخرت پيدا كنيم و حس احتياج به زندگاني آن جا بنماييم و عبادت و خصوصاً نماز را سرمايه نفيس آن عالم و سرچشمه سعادت آن نشئه بدانيم , البته در تحصيل آن كوشش مي نماييم و در اين سعي و كوشش زحمت و رنج و تكليف در خود نمي يابيم , بلكه با كمال اشتياق وشوق دنبال تحصيل آن مي رويم و شرايط حصول و قبول آن را با جان و دل تحصيل مي كنيم .(1)
با آشنايي به فلسفه نماز مي توان اين احساس نياز را قوت بخشيد. هر انسان عاقلي در جلب منفعت و دفع ضرر تلاش مي كند. اگر كسي بداند كه نماز عامل بازدارنده از زشتي ها و ريشه اصلي هر خير و سعادت و وسيله آمرزش گناهان و سدي استوار در برابر آلودگي ها و وسيله پرورش فضايل اخلاقي است , قطعاً نسبت به انجام اين عبادت بزرگ كم ترين ترديدي نخواهد داشت و مشتاقانه به سراغ آن خواهد رفت.
هر چند تاكنون فوائد مادي و معنوي خواندن نماز را بارها لمس كرده‏ايد ، ولي براي تقويت انگيزه و علاقه خويش يه اين امر مهم سعي كنيد با مطالعه كتب جذاب كه درباره نماز و اهميت آن نوشته شده ، شناخت خود را در اين باره گسترش و تعميق بخشيد . در اين باره مطالبي را يادآور مي شويم و شما را به مطالعه کتب زير توصيه مي کنيم:(1)
1.نماز و آثار آن در دوره جواني ، تاليف ابراهيم موسي زاده
2. دانستني هاي لازم از نماز ، محمد وحيدي
3. اسرار الصلاة يا پرواز در ملكوت، امام خميني(ره) ترجمه آقاي فهري
4. پرتوي از اسرار نماز ،از محسن قرائتي
5. صلوة الخاشعين ،از مرحوم دستغيب
6. نماز از ديگاه قرآن و حديث، سيد حسن موسوي لاهيجي، انتشارات جامعه مدرسين .
نماز از نظر اسلام اهميت ويژه اي دارد؛ تا آن جا که از آن به عنوان ستون دين(2) و نور چشم پيامبر(ص) ياد شده است.(3)
از سوي ديگر ترک نماز از گناهان کبيره به حساب آمده است.(4)پيامبر فرمود: « از ما نيست کسي که نماز را خوار شمارد».(5)
نماز عامل مهمي در تزکيه روح و درون انسان است . اهميت ندادن به نماز به لحاظ عدم آشنايي به حقيقت آن و احساس نياز نکردن نسبت به آن، از عوامل ترک نماز و سستي در آن به شمار مي‌آيد. انسان بر اساس فطرت خود، همواره به سوي چيزي که برايش اهميت دارد، توجه و اهتمام مي‌کند. اگر براي انسان، امري مهم و ضروري جلوه کند، آن را به هر صورت ممکن انجام خواهد داد. آشنا شدن به حقيقت نماز و اين که نماز جزء نياز ما است، جزء زندگي حيات ما است . فايده و آثار نماز در دنيا و آخرت تجلّي مي‌کند، باعث مي‌شود انسان با شوق بيش تري به اقامة نماز بپردازد . از سستي در نماز و يا ترک آن خودداري نمايد.
کسي که نماز را سربار خود و صرفاً يک تکليف طاقت فرسا بداند، به حقيقت آن پي نبرده و اهميتي به آن نمي‌دهد.(6)
‌ نماز مهم‌ترين فريضه از فرايض الهي است. برپايي آن مايه
سعادت و ترک آن باعث شقاوت مي‌باشد. امام‌ صادق(ع) فرمود: «‌محبوب‌ترين اعمال پيش خداوند نماز است، و آخرين وصيت پيامبران الهي نماز‌است».(7)
حضرت در حديث ديگر فرمود: «‌تارک الصلاة بهره‌اي از اسلام نبرده است».(8)
اگر انسان به درستي فکر‌کند که خداوند چرا دستور داده که بندگانش نماز بخوانند، هيچ‌گاه نماز را ترک نمي‌کند . چنانچه به هر علتي ‌نمازش ترک شود ، فوراً جبران نموده و قضا مي‌کند. قرآن مي‌فرمايد: «‌يا أيّها الناس أنتم الفقراء إلي ا‌لله و ا‌لله هو الغني‌ّ الحميد؛(9) ‌اي مردم !شما همگي نيازمند خداييد، تنها خداوند است که بي نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش ‌است».
وقتي خدا از عبادت ما سودي نمي‌برد و از طرفي نماز و ساير عبادت‌ها را واجب نموده ، ‌معلوم مي‌شود اين دستورها براي خوشبختي و سعادت خود ما است. هنگامي که از عمق جان درک کرديم که ‌نماز در تأمين خوشبختي و سعادت ما نقش اساسي و تعيين کننده دارد ، با عشق و علاقه نماز مي‌خوانيم چرا که ‌نماز محور قبولي ساير اعمال است و در قيامت اولين سؤال از نماز مي‌باشد. امام باقر(ع) فرمود: «‌أنّ أوّل ما يحاسب‌ به العبد الصلاة فإن قبلت قبل ما سواها؛(10)
‌اولين محاسبة بنده در مورد نماز انجام مي‌گيرد. اگر نماز مورد قبول واقع ‌شد ، بقيه اعمال هم مقبول مي‌افتد». نماز از واجباتي است که خداوند در هيچ حالتي حتي در هنگام بيماري، ‌راضي به ترک آن نيست. تارک نماز بيش ترين ظلم را نسبت به خود وا مي‌دارد و خود را از شفاعت پيامبر(ص)‌ محروم مي‌کند. آن حضرت فرمود:
«‌هر که نماز را عمداً ترک کند ، از حمايت خدا و پناه پيغمبرش بيزاري جسته ‌است».(11) پس انساني که معتقد به خدا و قيامت است و مي‌داند هر چه از خوب و بد انجام بدهد ، نتيجه‌اش به‌ خودش باز مي‌گردد ، عاشقانه به سوي نماز مي‌شتابد و آن را در اول وقت مي‌خواند. نبي گرامي اسلام(ص) ‌فرمود: «‌فضيلت اول وقت نماز بر آخر وقت مانند فضيلت آخرت بر دنيا است».(12)
2ـ شناخت پيامدهاي ترک نماز:
يکي از عوامل و راهکار مهم دوباره نماز خواندن شناخت پيامدهاي منفي ترک نماز است. در قرآن بر ترک نماز وعده عذاب داده شده است: « بهشتيان از دوزخيان مي‌پرسند: چه چيز شما را به دوزخ کشانيد، جهنميان در پاسخ گويند: ما از نمازگزاران نبوديم».(13)
رسول خدا مي‌فرمايد: «کسي که نماز خود را سبک گيرد و در به جا آوردنش سستي نمايد، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي‌کند؛ شش بلا در دنيا و سه تا در موقع مردنش و سه در قبر و سه در قيامت و هنگامي که از قبر بيرون مي‌آيد.
اما شش بلاي دنيوي:
1ـ خداوند برکت را از عمرش کم مي‌کند.
2ـ برکت را از روزيش بر مي‌دارد.
3ـ از صورتش نشانه نيکوکاران را بر مي‌دارد.
4ـ هر کار خيري کند، پذيرفته نمي‌شود و براي آن اجري ندارد.
5ـ دعايش مستجاب نمي‌شود.
6ـ از دعاي نيکوکاران بهره‌اي ندارد».(14)
3ـ رفع موانع:
ترک نماز مبتني بر عواملي است که بايد از آن ها پرهيز شود. انسان گرايش به عبادت دارد. معصيت، دنياگرايي، ندادن زکات، تکبر، حرام خوردن، آشاميدن شراب، حسد و ... از عوامل و موانع تأثيرگذار ترک نماز به حساب آمده است .شوق به نماز وقتي حاصل مي شود كه انسان لذت شيريني مناجات با خدا را چشيده باشد. لذت مناجات وقتي حاصل مي شود كه انسان گناه و معصيت را ترك نمايد. امام صادق (ع)مي فرمايد: خداوند به داوود فرمود: بين من و خودت عالِمي را كه شيفته دنيا است قرار نده , چون اين شخص از راه محبت من جلوگيري مي كند. اين ها دزدان راه بندگاني هستند كه به سمت من مي آيند. كم ترين كاري كه من با آن ها مي كنم اين است كه شيريني مناجاتم را از قلبشان مي گيرم .(15)
رسم عاشق نيست با يك دل دو دلبر داشتن
يا زجانان يا زجان بايست دل برداشتن
4ـ توبه:
بي‌ترديد ترک نماز گناهي است که نياز به گناه زدايي دارد. يکي از عوامل مهم تأثيرگذار گناه‌زدايي، توبه است. توبه که نوعي بازگشت و دگرگوني است، سبب مي‌شود که قلب انسان صفا گرفته و بار ديگر معنويت در آن تجلي نموده و از گناه جلوگيري شود. امام علي(ع) فرمود: «جز اين نيست که پشيماني بر گناه سبب ترک آن مي‌شود».(16)
6ـ ياري از خداوند:
انجام عبادت، به ويژه نماز خواندن توفيق عبارت را مي‌طلبد. عبادت و ارتباط با خدا بر قرار نمودن مي‌طلبد که از خدا خواسته شود توفيق عبادت دهد. شايد بر همين اساس معصومان (ع) و بزرگان دين از خدا مي‌خواستند که به آنان توفيق عبادت دهد. در دعاي حضرت مهدي (عج) آمده است : «اللّهم ارزقنا توفيق الطاعة...»(17) که يکي از مصاديق بارز طاعت، عبادت است.
7- استفاده از روش تشويق و تنبيه:
هر گاه موفق شديد كه نمازهايتان را بخوانيد ،به شكرانه آن خود را تشويق كنيد.بر عكس اگر نماز را ترك كرديد ،خود را تنبيه و جريمه كنيد مثلاً تصميم بگيريد با ترك تماز فرداي آن روز را روزه بگيريد و يا مقداري پول صدقه بدهيد.
8- مطالعه زندگي عرفا اولياي الهي و چگونگي نماز خواندن آن ها نيز در ايجاد شوق و ذوق به خواندن نماز بسيار مؤثر است.
9- انتخاب دوستان متدين و اهل نماز جماعت، در انتخاب دوستان با اراده و متدين كه به نماز مخصوصا نماز جماعت اهميت مي‏دهند ،دقت بيش تري داشته و سعي كنيد با چنين افرادي ارتباط بيش تري داشته باشيد . از ارتباط با افراد لاابالي و كم توجه به نماز خودداري كنيد.
10- برنامه ريزي: براي تمام فعاليت‏هاي شبانه روزي در طول هفته از يك برنامه مدون و متناسب به توانايي‏هاي خويش بهره جسته و سعي كنيد طبق برنامه مدون به انجام كارها و فعاليت‏هاي مختلف تحصيلي و غيره بپردازيد.
پي‌نوشت‌ها:
1. آداب الصلاه، ص 45 و 46.
2. من لا يحضره الفقيه، ج 1، ح 639.
3. مکارم الاخلاق، ج 2، ص 461.
4. عبدالحسين دستغيب، گناهان کبيره، ج 2، ص 183.
5. فروع کافي، ج 3، ص269.
7. محمد محمدي‌ ري‌شهري، ميزان الحکمه، ماده صلاهْ، شماره 10534.
8. بحارالانوار، ج 79، ص 232.
9. فاطر (35) آيه 15.
10. ميزان الحکمه ماده صلاه، شماره 10570.
11. صادق احسانبخش، آثار الصادقين، ج 1، ص 133، حديث 15796 - ح 2.
12. همان، ص 110، حديث 15708، ح 2.
13. مدثر (74) آيات 40 ـ 41.
14. گناهان کبيره، ج 2، ص 187 ـ 188.
15. بحارالأنوار، ج 1، ص 154، چ بيروت.
16. وسائل الشيعه، ج 11، ص 349.
17. مفاتيح الجنان، دعاي حضرت مهدي.
**********
3)@@
غيبت از گناهان كبيره است و مشتمل بر حقّ الناس و حقّ اللّه است ; يعني كسي كه غيبت مي كند, هم به شونده ظلم مي كند و هم به قانون خدا بي احترامي مي كند; از اين رو هم بايد آن شخص را راضي كند و هم خدا را راضي كند.
اگر به شخص غيبت شونده دسترسي دارد و مفسده اي بر رضايت طلبي از او مترتب نمي شود, او را راضي كند و از او معذرت بخواهد, ولي اگر به او دسترسي ندارد يا اگر به او بگويد, مفسده اي به وجود مي آيد و يا اگر به او گفت و از او حلاليت طلبيد ، شخص رضايت نداد, لازم نيست او را راضي كند يا صدقه و کفاره اي بدهد ، بلكه براي او دعا و استغفار كند و يا کار هاي خيري انجام دهد و ثواب آن را براي او هديه کند و از گناه خويش نيز توبه نمايد .
رضايت خدا نيز با توبه و عذر تقصير به درگاه خدا بردن حاصل مي شود:
وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ;اى مؤمنان ، همگى با پيمودن راه خدا به سوى او باز گرديد ، باشد كه سعادتمند شويد(1)
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا;اى كسانى كه ايمان آورده ايد ، به خدا باز گرديد و توبه كنيد ، توبه اى كه شما را از روى آوردن به گناه بازدارد; (2)
وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ؛ پس آمرزش گناهان تان را از او بخواهيد ، سپس با انجام كارهاى شايسته به سوى او باز گرديد كه پروردگار من نزديك است و دعاها را اجابت مى كند(3).

پي نوشت ها :
1. نور (24) آيه 31.
2. تحريم (66) آيه 8.
3. هود (11) آيه 61.