سلام بنده زنی 24 هستم که حدود 3 سال است ازدواج کرده ام؛ و شوهرم مردی سست ایمان که نه نماز میخواند(حتی نماز خواندن را بلد نیست) و نه روزه می گیرد نه اهل قرآن و نه طهارت و نه غسل است تا آنجایی که برای نماز و روزه گرفتن من نیز ارزشی قایل نیست از زمانی که ازدواج کرده ام شوهرم به من بدبین و بی اعتماد است درحالی که هیچوقت هیچ سوء پیشینه ای نداشته ام و همه مرا به عنوان یک دختر خوب و سربه راه و با خدا میشناسند و همیشه من بوده ام که از وی خیانت می دیده ام و با هر بهانه ای که از خودش سر می زند مرا مورد ضرب و شتم قرار می داد تا اینکه پسرخاله ام که پسری چشم پاک و باخداست مشکلات مرا فهمید و مرا یاری می داد تا مشکلاتم را حل کنم اما فایده ای نداشت هیچ راهی نتوانست اخلاق و رفتار شوهر مرا تغییر دهد و بعد از مدتی فهمیدم که عاشق پسرخاله ام شده ام و او از من عاشق تر اما هیچ راهی برای رسیدن به مردی که واقعا دوستم دارد ندارم و اکنون من مانده ام بین دو راهی ؟ از شما بزرگان می خواهم کمکم کنید ؟ آیا من گناهکارم یا اینکه حق زندگی بهتر را ندارم ؟ تاکی باید درد و رنج را تحمل کنم؟ تا کی در خانه مردی دیگر باشم درحالی که عاشق کسی دیگر شده ام؟ بخدا هوس نیست من فقط به عشق نیاز دارم ؟ شاید اگر پسرخاله ام نبود معلوم نبود من از چه راههای فاسدی سر در می آوردم اما فقط و فقط این پسرخاله ام بود که مرا به دعا با خدا دعوت می کرد تا آرام باشم و گناهی نکنم چون می گفتم می خواهم منم مثل شوهرم به او خیانت کنم اما پسرخاله ام کمکم کرد تا فقط تحمل کنم.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز.
متأسفانه ازدواج شما از اساس اشتباه بوده است. چرا که عدم رعايت ملاک مندي در انتخاب ثمرهاي جز عشق يا هوس چنيني ندارد.
ورود پسر خاله شما در اين عرصه نيز بسيار ناشيانه و غير کارشناسانه بوده چرا که اين کار باعث شده است که ايشان عاشق يک زن شوهر دار گردد . اگر ايشان واقعاً در صدد اصلاح زندگي شما بود ،از ورود مستقيم به آن پرهيز ميکرد و شما را به مشاور خانواده يا روان شناس باليني زن رهنمون ميساخت. لااقل خواهر يا مادرش يا هر کس ديگري را واسطه کمک قرار ميداد. از نظر ما روان شناسان برخي توصيفهاي مثبت و منفي شما از شوهر يا پسر خاله تحت تاثير مکانيزم هاي دفاعيتان ميباشد (براي توجيه شرايط موجود) .بايد بيش از پيش به واقع نگري بپردازيد.
در خلال نامه روشن نساختهايد که فارغ از وجود يا عدم وجود پسر خاله چه مشکلي با جدايي داريد. آيا طلاق توافقي براي شما مقدور نيست؟ آيا ممانعتي از جانب شوهر شما وجود دارد؟ آيا حامي از بستگان درجه يک خود مانند پدر و مادر يا برادر و خواهر نداريد؟
اگر داريد، پس چرا سه سال با اين فرد (با اين خصوصيات منفي) ادامه زندگي دادهايد؟ بهتر نبود به جاي درد دل آسيب زا با پسر خاله به عنوان يک عنصر نامحرم با محارم خود به برون ريزي هيجاني ميپرداختيد.
چه پسر خاله شما در بروز اين عشق نابهنجار مقصر باشد يا نباشد ، راهي جز تعديل علاقه ندارد و تشديد علاقه به هيچ وجه به نفع شما نميباشد.