لطفاً وظیفه ی شیعیان را در ایّام غیبت توضیح دهید:
1) آیا در ایّام غیبت صغری دستورالعملی مبنی بر اتّصال ما به ولایت ائمّه داده شده است؟
2)آیا می توانیم با سواد کم خود با خواندن قرآن و بدون مراجعه به فقها ، به برداشت شخصی به قرآن استدلال کنیم؟( با توجّه به فرموده امام صادق (ع) که در تفسیر آیه شریفه<< اتخذوا احبارهم و رهبانهم اربابا من دون الله >> ، فرمود : والله ما صاموا لهم و لاصّلو لهم و لکن احلو لهم حراماً و حرّموا علیهم حلالاً فاتبعواهم.
3)اگر دستور مراجعه به فقیه جامع الشرایط را داریم و فقیه هم الیاذبالله دچار لغزش شود تکلیف چیست؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
وظايف منتظران در عصر غيبت بسيار است كه بخشي را بيان ميكنيم:
1- اطاعت از دستورهاي ديني و پرهيز از گناهان، تقوا را سرلوحة زندگي قرار دادن، و پرهيز از اعمالي كه خلاف رضاي آنان است.
حضرت در اين زمينه ميفرمايد: «هر يك از شما بايد به آن چه كه به وسيله آن به دوستي ما نزديك ميشود، عمل كند، و از آن چه موجب ناخشنودي و غضب ما ميشود، پرهيز نمايد».(1)
2- انتظار فرج. پيامبر فرمود: «با فضيلتترين اعمال امتم انتظار فرج است».(2)
3- دعا براي سلامتي و فرج حضرت ولي عصر(ع)، مانند خواندن دعاي فرج و دعاي عهد و ندبه.
4- صدقه براي حفظ وجودحضرت.
5- غمگين شدن به خاطر غيبت آن جناب.
6- انجام حج و عمره به نيابت حضرت.
7- برخاستن به جهت تعظيم هنگام شنيدن اسم مبارك «قائم».
8- دعا براي خود كه از شرّ فتنهها در امان باشيم، نيز
9- استغاثه به آن جناب و استمداد از وجودش به هنگام گرفتاري ها.(3)
10- تأسيس حكومت اسلامي و حفظ آن، چرا كه اجراي دستور و احكام نوراني اسلام در زمان غيبت از مسلمانان خواسته شده است . پياده نمودن برنامههاي اجتماعي اسلام بدون تشكيل حكومت اسلامي ممكن نميباشد.(4)
11- عمل به فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر، كه با رعايت آن ريشههاي فساد قطع شده و زمينة حكومت جهاني دادگستر جهان فراهم ميگردد.
اما قسمت ديگر سوال شما- يعني اينکه که امام زمان در زمان غيبت صغري درباره اتصال به ائمه دستور داده است- شفاف نيست ، لطفا در مکاتبات بعد اين مساله را واضح تر بيان نمايد، تا جواب لازم ارئه شود . البته امام زمان (عج) در زمان غيبت به برخي از مسايل اشاره كرده است ، چنان كه آن حضرت در توقيعي شعيان را از زيارت كربلا و كاظمين بر حذر داشت . پس از چند ماه معلوم شد كه خليفه در آن موقع دستور داده بود هر كس به زيارت رود ، در كمينش باشند و او را دستگير نمايند .(5) مرحوم شيخ صدوق نقل مي كند اسحاق بي يعقوب مي گويد : از محمدبي عثمان عمري خواهش كردم پاسخ نامه اي را كه در آن مسايل مشكل را سئوال كرده بودم، به من برسان . پس در توقيع به خط مولاي مان وارد شده بود:
اما آنچه در باره آن پرسيده -كه خدا هدايت كند و پايدارت بدارد - راجع به منكران من از خاندان و عموزاده گان خودم ، بدان كه ميان خدا و كسي خويشاوندي نيست . هر كس مرا منكر باشد، از من نيست . راه او راه فرزند نوح است . اما راه عمويم جعفر و فرزندانش ، راه برادران يوسف است ... (6)
حضرت در توقيع ديگر از فقهاي جامع الشرايط به عنوان نايب وحجت خود ياد و همگان را به اطاعت ازآنان فرا خوانده است (7).
پينوشتها:
1. بحارالانوار، ج 53، ص 176.
2. لطف الله صافي، منتخب الاثر، ص 629، حديث 5.
3. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال ، ص 483.
4. ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 264.
5.الكافي ،ج 1 ،ح30.
6.شيخ طوسي ، كتاب الغيبه ، ص285.
7.بحار،ج53 ،ص 181.