‏چکیده:
پروردگار متعال مى‏خواهد که همه ما سرشار از نیرو و اشتیاق باشیم و جسم، ذهن و روحى سالم داشته باشیم.بى‏تردید، زندگى پر نشاط و با طراوت منظور پروردگار است و ذهنیت‏هاى نادرست، این وضعیت مطلوب را برهم مى‏زند.یکى از ذهنیت‏هاى نامطلوب، «حسادت‏» است که باید علل و زمینه‏هاى رشد آن را در خانواده، جامعه و از همه مهم‏تر، در خود جست و جو کرد و با توجه به آثار نامطلوب جسمى و روانى که در ما ایجاد مى‏کند، با به کارگیرى شیوه‏هاى اخلاقى و علمى، از بروز آن در خردسالى جلوگیرى کرده، در صورت شکل‏گیرى، با خشکاندن ریشه‏هاى آن در بزرگ‏سالى، خود را از دام این هیجان نامطلوب رها سازیم.
مقدمه
«حسادت‏» (1) واکنشى هیجانى است که از قریب دو سالگى آغاز مى‏شود و با رشد کودک، ممکن است تا بزرگ‏سالى ادامه یابد و بر طبق الگوهاى مختلف فرهنگى، به صورت‏هاى متفاوتى جلوه‏گر شود.حسادت‏درکودک، پاسخى طبیعى‏است‏به محرک‏هاوهنگامى ایجاد مى‏شود که به اعتقاد وى، عاطفه یا محبتى را از دست داده باشد.در الگوى حسادت، غالبا نوعى ترس نیز وجود دارد; زیرا حسود احساس مى‏کند که دیگرى عاطفه شخص مورد علاقه او را نسبت‏به وى به خطر انداخته است و یا مقامى را که او انتظار رسیدن به آن را داشته، دیگرى احراز کرده است.بنابراین، موقعیتى که حسادت را برمى‏انگیزد، غالبا یک موقعیت اجتماعى است. (2)
کودکان در ابتدا، از احساسات درونى خویش (حسادت) و علل پیدایش و پیامدهاى آن در رفتار خود، آگاهى زیادى ندارند و نمى‏دانند که چرا رفتارهاى آنان تغییر کرده است.به عبارت دیگر، رفتارهاى آزار دهنده کودک حسود تا حد زیادى ناآگاهانه یا نیمه آگاهانه است، ولى با رشد عقلى بیش‏تر و نزدیک شدن به دوران بلوغ و نوجوانى و جوانى و پس از آن تا بزرگ‏سالى و به دست آوردن تجربه‏هاى درونى و بیرونى درباره علل و انگیزه‏هاى رفتار حسادت‏آمیز خود، این‏گونه رفتارها بیش‏تر آگاهانه مى‏شود و به همین دلیل، ازنظراسلام رفتارهاى حسادت‏آمیز، پس از بلوغ مورد تکلیف قرار مى‏گیرد و فرد وظیفه دارد به گونه‏اى آن‏ها را مهار کند.
زمینه‏هاى رشد حسادت
منشا محرک‏هاى حسادت را باید در موقعیت‏ها، شرایط خاص محیطى و روابط اجتماعى وبه‏خصوص دروجود اشخاص جست و جو کرد.بدین‏روى، در این‏جا به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:
الف - شرایط خانواده و تفاوت‏هاى فردى
رقابت و هم‏چشمى یکى از فرزندان نسبت‏به سایر خواهران و برادران، که گاه «رقابت هم‏شیرها» (3) نامیده مى‏شود، یکى از زمینه‏هاى مساعد و عمده رشد حسادت در کودکان است و والدین آن را طبیعى و تقریبا غیر قابل اجتناب مى‏دانند. (4) با توجه به چنین شرایطى، مى‏توان گفت:
1.اولین فرزند نسبت‏به کودکان بعدى حسادت بیش‏ترى از خود نشان مى‏دهد; زیرا او مدت‏ها تمام محبت و مواظبت پدر و مادر را به خود اختصاص داده بود.ولى با تولد فرزند دوم، این فرصت از او گرفته مى‏شود و همین موجب تحریک حسادت او سبت‏به او مى‏گردد.
2.در میان کودکانى که تفاوت سنى آنان بین 18 - 42 ماه است، بیش از سایر کودکان زمینه حسادت وجود دارد.بچه خردسال به هر مزیتى که طفل بزرگ از آن برخوردار است، حسادت مى‏ورزد و بچه بزرگ‏تر از محبت و مواظبتى که به بچه کوچک‏تر مى‏شود بدش مى‏آید.
3.در خانواده‏هاى 2 یا 3 فرزندى، بیش از خانواده‏هاى پرجمعیت‏حسادت وجود دارد.
4.والدینى که به فرزندان خود توجه افراطى دارند و شدیدا نگران و مواظب آن‏ها هستند، بیش از والدینى که به کودکان خود توجه کم‏ترى دارند با مشکل حسادت کودکان‏شان روبه‏رو هستند; زیرا این والدین براى پیشرفت فرزندان خود قوانین معینى وضع کرده‏اند و وقتى که اطفال نتوانند خود را با آن منطبق سازند، مورد سرزنش پدر و مادر قرار مى‏گیرند.این فرزندان بیش‏تر اوقات با کودکانى که پیش‏تر رفته‏اند مقایسه مى‏شوند و این موجب برانگیخته شدن حسادت نسبت‏به دیگر کودکان مى‏شود.
5.در محیطهاى خانوادگى، که مادران شیوه منظم و ثابتى در تربیت کودک خود ندارند و برخوردشان بى‏ثبات و متغیر است، بیش از سایر خانواده‏ها، رفتارهاى حسادت‏آمیز مشاهده مى‏شود.
6.در دختران بیش از پسران حسادت دیده مى‏شود (5) و از هر سه بچه حسود دوتایشان دخترند. (6)
7.حسد در میان اطفال باهوش‏تر بیش‏تر است.
8.حسد در روابط بین دختر با دختر بیش‏تر مشاهده مى‏شود تا روابط بین پسر و پسر و دختر و پسر.
9.اگر میان همسران تضادى باشد، فرزندى که از یک یا چند جهت‏به یکى از آن‏ها شبیه است، هدف خشم و قصاص دیگرى واقع مى‏شود.طفلى که این‏گونه مورد بى‏مهرى واقع مى‏شود، به خواهر یا برادرى که بر خلاف خودش از محبت و نوازش برخوردار است، حسادت مى‏ورزد. (7)
ب - برخوردهاى تبعیض‏آمیز
به طور کلى، «امتیاز و تبعیض‏» حسادت را به دنبال دارد.کسى که نسبت‏به دیگرى از امتیاز ویژه‏اى برخوردار است در معرض حسادت دیگران قرار مى‏گیرد; چنانچه در حدیثى از امام على‏علیه السلام آمده است: «کل ذی رتبة سنیة محسود» ; (8) هر شخص داراى امتیاز و رتبه شایسته، مورد حسادت واقع مى‏شود.
برخى از پدران و مادران به دلایل گوناگون، بعضى از فرزندان را بر خواهران و برادران خود ترجیح داده، مورد توجه و محبت‏بیش‏ترى قرار مى‏دهند; چنانچه گاهى جنسیت فرزندان عامل تبعیض مى‏گردد، به طورى که مادران معمولا با پسران خود صمیمى بوده و پدران بیش‏ترین محبت‏خود را متوجه دختران مى‏نمایند.در نتیجه، فرزندى که از طرف یکى از والدین محبت و ملاطفت کم‏ترى دریافت‏مى‏کند و شاهد رفتارى غیرعادلانه است، نسبت‏به فرزند دیگر حسادت مى‏ورزد و از وى متنفر مى‏شود.
همچنین زمانى که والدین بیش‏ترین تماس و نوازش خود را با تولد نوزاد جدید به وى اختصاص مى‏دهند، سایر فرزندان احساس مى‏کنند که این نوزاد سبب بى‏مهرى و فراموشى آنان گردیده است.در نتیجه، به وى حسادت مى‏ورزند.
ممکن است هریک از والدین برخى از فرزندان خود را به دلیل زیباتر، باهوش‏تر، زرنگ‏تر، خون گرم‏تر، ساکت‏تر و یا عاطفى‏تر بودن و یا به دلیل معلولیت جسمى و ذهنى مورد محبت‏بیش‏ترى قرار دهند و در نتیجه درخواست‏هاى این کودکان سریع‏تر مورد پذیرش سرپرست‏خانه واقع گردد و به اعمال و گفتار آنان علاقه بیش‏ترى ابراز شود; چنین رفتارهایى براى سایر فرزندان، بى‏مهرى و تبعیضى آشکار تلقى گشته، آنان را به حسادت وامى‏دارد.به طور کلى، در صورت مشاهده رفتارهاى غیرعادلانه در خانواده، وجود حسادت شدید و پر دردسر، امرى اجتناب‏ناپذیر است. (9)
متاسفانه این رفتارها فقط در دوران کودکى، به خانه پدرى و خواهر و برادر محدود نمى‏شود و ریشه‏هاى حسادت را براى آینده زنده نگه مى‏دارد و فرد را دچار مشکلات فراوانى مى‏کند.مثلا، ممکن است پس از ازدواج، نتواند تبعیض مادرزن خود را - هرچه اندک باشد - تحمل کند و نسبت‏به دیگر داماد خانواده حسادت بورزد و موجب اختلاف‏هاى خانوادگى و تلخ‏شدن زندگى زناشویى و کانون گرم خانواده خود گردد.
ج - احساس محرومیت
یکى دیگر از زمینه‏هاى بروز حسادت، شرایطى است که کودکان احساس مى‏کنند از دارایى‏هاى مادى و یا هر نوع دارایى دیگرى نظیر دارایى‏هاى عاطفى محروم شده‏اند; مثلا، اسباب بازى، لباس یا هر شى‏ء مورد علاقه دیگرى ممکن است زمینه به وجود آمدن حسادت کودک را نسبت‏به دیگرى فراهم آورد.این نوع حسادت، که از علاقه‏شدید به چیزى‏ناشى مى‏شودگاهى «غبطه‏» (10) خوانده مى‏شود.لازم به ذکر است که تهیه چند چیز و تقسیم آن به طور مساوى‏بین فرزندان، ضرورتا به حل مشکلات حسادت نمى‏انجامد; زیرا در هر صورت، کودکان بزرگ‏تر به دلیل ارشد بودن خود، احساس مى‏کنند که باید سهمى بیش از دیگران نسبت‏به بقیه داشته باشند.اما والدین مى‏توانند با توضیح و توجیه و فراهم کردن مقدمات فکرى‏وشناختى، ازبروزحسادت جلوگیرى نمایند.
آثار حسادت
از جمله آثار عمومى حسادت، که در کودک و بزرگ‏سال وجود دارد، «خشم‏» است.حسود فرد مورد حسادت واقع شده را هدف غضب خود قرار مى‏دهد; چنانچه از امام على‏علیه السلام نقل شده است: «الحسود یغتاظ على من لا ذنب له‏» ; (11) حسود نسبت‏به کسى که هیچ گناهى ندارد خشمگین مى‏شود.تنها خطاى او برخوردارى از نعمتى است که حسود از آن محروم مى‏باشد.حسود ممکن است‏به دنبال حسادتى که خشم او را بر افروخته حسادت خود را به طور مستقیم یا غیر مستقیم ظاهر سازد.
1- واکنش‏هاى مستقیم: (12) این نوع واکنش در رفتار کودکان بیش از بزرگ‏سالان دیده مى‏شود.کسانى که عواطف فرد مورد علاقه کودک را به خود جلب نمایند، معمولا مورد خشم و غضب وى قرار مى‏گیرند.براى مثال، اگر با تولد فرزند جدید، عواطف مادر از فرزند بزرگ‏تر به نوزاد جلب شود، نوزاد مورد خشم کودک بزرگ‏تر واقع مى‏شود.او در این هنگام، ممکن است قهر خود را با واکنش‏هاى لفظى علنى و روشن و یا حملات بدنى مثل گاز گرفتن، لگد زدن و هل دادن کودک تازه متولد شده آشکار سازد.
در برخى موارد، ممکن است کودک از درون به انجام کارهایى مانند دزدى و فریب‏کارى، که از نظر اجتماعى ناپسند است، تحریک گردد تا شى‏ء مورد علاقه خود را، که در اختیار دیگرى است، به چنگ آورد.همچنین ممکن است کودکان نزد والدین خود از فرزندى که از امکانات ویژه‏اى برخوردار است‏شکایت کنند و یا سعى نمایند شى‏ء مطلوبى را که در اختیار دیگرى است مورد تحقیر قرار داده، کم ارزش جلوه دهند و یا والدین خود را به دلیل تهیه نکردن آن سرزنش کنند. (13)
در روایتى از امام على‏علیه السلام، به واکنش سریع و پرخاشگرانه حسود اشاره شده است: «الحسود سریع الوثبة‏» حسود زود پرخاش مى‏کند. (14)
2- واکنش‏هاى غیر مستقیم: (15) رفتارهاى حسادت‏آمیز همیشه آشکار نیست; در برخى موارد، به ویژه در دوران پیش دبستانى و در سال‏هاى بالاتر، به گونه‏هاى غیر مستقیم و پوشیده ظاهر مى‏شود.بنابراین، برخورد با این رفتارها تا حدى مشکل‏تر است.اعمال غیر مستقیم عبارتند از:
الف.بازگشت‏به دوران شیر خوارگى و انجام رفتارهایى مناسب با سطوح اولیه رشد; مثل شب ادرارى و انگشت مکیدن;
ب.کوشش براى جلب توجه دیگران از طریق تظاهر به ترس‏هایى که قبلا از او دیده نشده است، غذا نخوردن یا خواستن غذاهاى مخصوص، اظهار بیمارى بى‏مورد، تخریب و ویرانگرى، نافرمانى عمومى و ناسزاگویى، عیب‏جویى همراه با تظاهر به بى‏نیازى از محبت و توجه اطرافیان، خراب کردن اسباب بازى‏هاى خود و مانند آن;
ج.دیگر آزارى; مثل اذیت اطفال کوچک‏تر از خود، آزار جانوران، ایجاد نزاع بین بچه‏ها و همانند این‏ها;
د.دست زدن به رفتارهاى ضد اجتماعى; مثل تکبر، تظاهر، تقلب، ترش‏رویى، گوشه‏گیرى و همچون آن.
گاهى کودک به نحو غیر عادى نسبت‏به فرد مورد حسادت اظهار علاقه و محبت مى‏نماید و گاهى با انجام رفتارهاى مطلوب و جامعه‏پسند و جلب توجه والدین به سوى خود، سعى مى‏کند تا فرد مورد حسادت را شکست دهد. (16)
در برخى از روایات به بعضى از واکنش‏هاى غیرمستقیم حسود اشاره شده است: امام صادق‏علیه السلام به نقل از لقمان در ذکر نشانه‏هاى حسود مى‏فرمایند: «...در پنهان، از فرد مورد حسادت بدگویى مى‏کند، اما در ظاهر، به چاپلوسى مى‏پردازد و هنگام مصیبت، شماتت مى‏کند.» (17)
آثار جسمى و روانى حسادت
حسادت گذشته از واکنش‏هاى مستقیم و غیرمستقیم نسبت‏به دیگران، داراى آثار جسمى و روانى نامطلوبى در خود حسود نیز مى‏باشد که در این‏جا به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:
آثار جسمى حسد موضوعى است‏شایان توجه و تحقیق علمى بیش‏تر.فعل و انفعالات تنکردشناختى - همانند فعالیت غدد درون‏ریز - و واکنش دستگاه‏هاى عصبى هنگام بروز و ادامه یافتن این حالت هیجانى باید مورد توجه بیش‏تر قرار گیرد.
در روایات بسیارى، آثار جسمى حسد مورد توجه قرار گرفته است.به عنوان مثال، در تعدادى از آن‏ها آمده است که حسادت بدن را ذوب مى‏کند. (18) در بعضى دیگر، حسد به زنگار و بدن به آهن تشبیه شده است; همان‏گونه که زنگار به تدریج موجب نابودى آهن مى‏گردد، حسد نیز بدن را از بین مى‏برد. (19) در اجتماع، به وضوح این آثار جسمى در افراد حسود مشهود است، اما گاهى به آن توجه نداریم و نمى‏دانیم که از کجا ریشه گرفته است و فقط به درمان ظاهرى و برطرف کردن عوامل غیر واقعى مى‏پردازیم، ولى با کمى تفکر و مراجعه به مشاوران متخصص و دلسوز، مى‏توان به ریشه پى‏برد و آن را خشکاند.
آثار روانى حسد، به ویژه در سال‏هاى بالاى رشد، از اهمیت فراوانى برخوردار است. حسادت در سال‏هاى اولیه، رشد چندان عمقى ندارد و به همین‏رو، آثار آن زودگذر است و با از بین رفتن شرایطى که باعث‏حسادت شده، آثار آن نیز از بین مى‏رود.به عنوان مثال، هنگامى که یک اسباب بازى مورد علاقه کودکى قرار مى‏گیرد و با کودکى که آن را در اختیار دارد درگیر مى‏شود، اگر اسباب بازى بشکند یا اسباب بازى را از آن‏ها بگیریم، ممکن است مدتى بعد رفتار صلح‏آمیز از سر گرفته شود.ولى در سال‏هاى بالاتر، حسادت عمیق‏تر و پابرجاتر است و گاه چندین سال ادامه مى‏یابد. در این موارد، آثار روانى نامطلوب حسادت آشکار مى‏شود.این نکته در روایات متعدد مورد تاکید قرار گرفته و به آثارى از حسادت همچون اندوه مداوم اشاره شده است.حسود نسبت‏به چیزى محزون است که توانایى تغییر آن را ندارد.او از محرومیت‏خود رنج مى‏برد، در حالى که نه قدرت سلب آن نعمت را از دیگرى دارد و نه توانایى کسب آن را براى خود.حسادت حتى بهره‏مندى فرد را از چیزهایى که در اختیار دارد و لذت بردن از نعمت‏هاى موجود را از او سلب مى‏کند (20) و بدین‏سان، او را از آسایش روانى محروم مى‏گرداند (21) و در دراز مدت، موجب ابتلاى او به بیمارى‏هاى سخت روانى مى‏شود.
راه‏هاى جلوگیرى از رشد حسادت
1- درمان حسادت در کودکى
براى جلوگیرى از ظهور و رشد حسادت در کودکى، لازم است والدین توجه داشته باشند که کودک را به دلیل حسادت مورد ملامت و سرزنش قرار ندهند، بلکه با برخوردهاى حساب شده، در حذف علت‏هاى آن گام‏هاى مؤثرى بردارند.والدین مى‏توانند با خوددارى از تنبیه و کنار کشیدن ظاهرى خود، رفتار او را نادیده بگیرند و احساس ارزشمندى، شخصیت و محبوبیت را در او تقویت کنند. (22) به عنوان مثال، براى کاهش حسادت کودک نسبت‏به نوزاد، مى‏توان پیش از تولد، کودک را از ورود وى آگاه ساخت و پس از تولد نیز در طول روز مدتى را با کودک بزرگ‏تر سپرى نمود و او را مورد مهر و نوازش قرار داد.در مورد کودکان کوچک‏تر نیز مى‏توان شیئى از طرف نوزاد به او هدیه داد و در نگه‏دارى و انجام کارهاى نوزاد او را سهیم کرد.
اگر والدین در برخورد با کودک، واکنش‏هاى حسادت‏آمیز وى را تشدید کنند و او را به شدت خشمگین سازند، تاثیرات منفى زیادى را در او ایجاد خواهند کرد.اگر والدین انتظار داشته باشند که او هنگام حسادت، هیچ واکنشى نشان ندهد و هیجان درونى خود را نادیده بگیرد، در این صورت، به تدریج و به طور طبیعى، ممکن است‏شیوه‏هاى دفاعى نامطلوبى براى مقابله با این موقعیت‏ها در او شکل گیرد.همان‏گونه که اشاره شد، بهترین راه از بین بردن زمینه حسادت در کودکان، به کارگیرى عدالت در بین فرزندان وتوجه ومحبت‏به‏همه‏آن‏هاست.این نکته در آموزش‏هاى تربیتى اسلام آمده و سفارش شده است که نسبت‏به فرزندانتان به عدالت رفتار کنید. (23) همچنین با پنهان نمودن برترى و برجستگى یکى از فرزندان نسبت‏به دیگرى، مى‏توان جلوى حسادت آن‏ها را گرفت; چنانچه حضرت یعقوب‏علیه السلام به فرزند برجسته‏اش، یوسف‏علیه السلام، سفارش‏مى‏کندکه‏خواب نویدبخش خود را براى برادرانش نقل نکند; مبادا باعث‏حسادت آنان گردد. (24)
2- درمان حسادت در بزرگ‏سالى
براى درمان حسادت در بزرگ‏سالى، ابتدا شناخت ریشه آن ضرورى است تا بتوان با مقابله و از بین بردن آن، حسادت را درمان نمود.مى‏توان گفت: ریشه اصلى حسادت ضعف فکرى در نحوه تلقى امور و بدبینى است; اگر کودک نسبت‏به نوزاد حسادت مى‏ورزد که چرا پدر یا مادر به او محبت مى‏کنند، براى این است که احساس مى‏نماید ممکن نیست پدر هر دو را دوست‏بدارد; یا اگر اسباب بازى و چیزى از این نوع در کار است، احساس مى‏کند فقط همین یکى است و دست‏یابى به مثل آن امکان ندارد.البته این مساله در سال‏هاى اولیه رشد ناآگاهانه یا نیمه‏آگاهانه است، ولى در سال‏هاى بالاتر، به دلیل آگاهى بیش‏ترى که فرد نسبت‏به حالات خود پیدا مى‏کند، با دید وسیع‏ترى به امکانات موجود در جهان مى‏نگرد; یعنى این بار بدبینى و کج‏فکرى هنگام حسادت به نظام عالم و خداى متعال تغییر جهت مى‏دهد; فرد وسعت فضل الهى را انکار مى‏کند و یا فکر مى‏نماید خدا او را دوست نداشته که فلان نعمت را به او نداده است.به همین دلیل، در بعضى روایات، ریشه «حسادت‏» ، کفر و انکار فضل الهى ذکر شده است. (25) با توجه به ریشه حسادت، مى‏توان راه‏هاى فکرى و عملى براى رفع حسادت پیشنهاد کرد.
در فرهنگ اسلام (قرآن کریم، روایات اهل بیت‏علیهم السلام و کلمات دانشمندان اخلاق) ، براى جبران ضعف‏شناختى بزرگ‏سالان که منجر به حسادت مى‏شود، راه‏هاى متعددى وجود دارد که در ذیل، به برخى از آن‏ها اشاره مى‏شود:
الف - توجه به رحمت و حکمت‏خداى متعال: توجه به گستردگى نعمت‏ها (26) و نیز کمت‏خداى متعال، که هر کارى را از روى حکمت انجام مى‏دهد، مى‏تواند چاره بدبینى در حسود باشد.اگر نعمت‏هاى الهى را به دریایى از آب شیرین و گوارا تشبیه کنیم، هیچ کس بر سر سیراب شدن از آن، به دیگرى حسد نخواهد برد.از سوى دیگر، محدودیت‏هایى که در بهره‏مندى از این دریاى عظیم وجود دارد به دلیل حکمت‏هایى است که خداوند در اداره این عالم به کار گرفته است.توجه به این دو مطلب زمینه را براى قناعت و راضى بودن فرد به آنچه از امکانات برایش فراهم شده آماده مى‏کند و او را از حسادت نسبت‏به نعمت‏هایى که در دست دیگران است، باز مى‏دارد.
توجه به کمال نبودن بهره‏مندى مادى - که غالبا موضوع حسادت است - و توجه به فضیلت صبر بر تلخى محرومیت‏ها و نیز تلاش براى به دست آوردن خواسته‏ها از راه صحیح، از دیگر اندیشه‏هاى سودمند براى مبارزه با حسادت است.اسلام پیروان خود را همواره به بى‏اعتنایى نسبت‏به آنچه در دست مردم قرار دارد (27) و بى‏ارزش شمردن و اصالت ندادن به بهره‏مندى‏هاى مادى و بسنده نمودن به قدر کفایت همراه با پاکى و عفاف، دعوت نموده است. (28)
ب - توجه به موقعیت‏ها و امکانات شخصى: علاوه بر توجه به گستردگى نعمت‏هاى الهى در این جهان مادى و محدود و توجه به نعمت‏هاى فراوانى که خداوند، به هر یک از ما داده است، توجه به آنچه را که حسود به صورت بالفعل دارد، مى‏تواند راه عملى دیگرى براى مبارزه با حسادت باشد; (29) همین‏که فرد محاسبه کند «من چه نعمت‏هاى زیادى دارم که دیگران ندارند و مى‏توانم با تلاش و به کارگیرى توان خود، بیش از این هم به دست آورم‏» ، او را کمک مى‏کند تا ریشه حسادت را در درون خود بخشکاند.
ج - توجه به ضررهاى حسادت: تلقى حسادت به عنوان یک بیمارى خطرناک، مى‏تواند زمینه را براى درمان آن فراهم آورد.همان‏گونه که گذشت، حسد موجب ضررهاى بدنى و نیز رنج و اندوه فراگیر و طولانى مى‏شود.توجه به این‏که حسادت پیش از فرد مورد حسادت، اولین ضربه و مهلک‏ترین آن‏ها را بر حسود وارد مى‏آورد (30) و او را اسیر غم و اندوه مى‏سازد، مى‏تواند به عنوان زنگ بیدار باش مورد توجه قرار گیرد.
راه‏هاى عملى درمان حسادت در بزرگ‏سالى
با وجود آن که ریشه حسادت فکرى است، ولى کسى که به حسادت مبتلا شده غیر از رسیدگى به جنبه‏هاى فکرى و شناختى، باید با آثار بدى که حسادت به وجود آورده است - مانند نفرت و کینه - نیز به مقابله برخیزد و این تنها با اندیشه اصلاح نمى‏گردد، بلکه باید از نظر عملى هم روش‏هایى را براى از بین بردن آثار نامطلوب حسادت به کار بندد.در این‏جا، با توجه به نصایح و سخنان اندیشمند بزرگ اخلاق، مولى محسن کاشانى، راه‏هاى مبارزه با حسادت در دو مرحله بیان مى‏شود:
مرحله اول: تمرین بر ترتیب اثر ندادن به حسادت و رفتار بر ضد آن; مثلا، فرد به جاى بدگویى، آگاهانه به مدح و ثناى طرف مقابل بپردازد و به جاى تکبر، تواضع نسبت‏به او را در پیش گیرد.
مرحله دوم: ایجاد رابطه عاطفى مثبت‏بین خود و فرد مورد حسادت; به این صورت که وقتى حسود رفتار خود را اصلاح کند، طرف مقابل این مساله را درک خواهد کرد و دلش نسبت‏به او نرم مى‏گردد و زمینه روانى مناسبى براى محبت و دوستى فراهم مى‏شود.واکنش طبیعى فرد مورد حسادت در این هنگام، نیکى و احسان خواهد بود. بدین‏سان، حسود نیز به سمت احسان و نیکى تمایل پیدا مى‏کند و زمینه توافق قلبى و برطرف شدن حسادت و از بین رفتن آثار روانى نامطلوب آن فراهم مى‏گردد. (31) این روشى است که - به طور کلى - قرآن کریم براى رفع کینه‏ها در روابط بین افراد پیشنهاد مى‏کند. (32)
ناگفته نماند که براى ریشه‏کن شدن حسادت، اطرافیان و اجتماع نیز وظایفى دارند و باید به فرد کمک کنند; زمینه‏هاى بروز حسادت و رفتارهاى حسادت‏آمیز را از میان بردارند تا تلاش‏هاى شخصى هر کس براى غلبه بر هیجان حسادت به ثمر برسد و جامعه‏اى باصفا و داراى آرامش روانى مطلوب داشته باشیم.
________________________________________
پى‏نوشت‏ها:
1- jealousy.
2- Hurlock, Child Development, P. 203 .
3- Sibling rivalty.
4- Gardner Development In Early Childhood, P. 242.
5- Hurlock Developmental psychology, P 138.
6 و 7- على‏اکبرشعارى‏نژاد، روان‏شناسى رشد، ص 455
8- آقاجمال خوانسارى، شرح فارسى‏غررالحکم، ج 4، ص 531
9- ر.ک.به: ایلینگورث، کودک و مدرسه، ترجمه شکوه نوابى‏نژاد، ص 36
10- غبطه اگر به حسادت نینجامد، خود مذموم نیست و این مساله مورد توجه دانشمندان اخلاق اسلامى قرار داشته است.به عنوان نمونه، مرحوم فیض کاشانى در کتاب محجة البیضاء، ج 5، ص 325، مى‏فرمایند: اگر فرد از برخوردارى دیگرى از نعمتى احساس رنج نکند و علاقه به سلب آن از او نداشته باشد، اما از این‏که خودش را برخوردار از آن نعمت نمى‏بیند ناراحت‏باشد و دوست‏بدارد که خود نیز مانند او داراى آن نعمت‏باشد، به چنین حالتى «غبطه‏» مى‏گویند که ناپسند هم نیست.
11- محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج 73، ص 256
12- direct responces.
13- Hurlock Child Development, P. 204.
14- محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 73، ص 251
15- indirect responses.
16- Ibid.
17- محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 251: «للحاسد ثلاث علامات: یغتاب اذا غاب، یتملق اذا شهد و یشمت‏بالمصیبة‏»
18- آقا جمال خوانسارى، پیشین، ج 1، ص 17: امام على‏علیه السلام: «الحسد یذیب الجسد.»
19- محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 256
20- محمدباقر مجلسى، پیشین، ص‏250: امام‏على‏علیه السلام: «اقل الناس لذة الحسود.»
21- همان، ص 252: امام على‏علیه السلام: «لایطمعن الحسود فی راحة القلب.»
22- ایلینگورث، پیشین، ص 93
23- علاءالدین هندى، کنزالعمال، ج 16، ص 444: رسول خداصلى الله علیه وآله: «اتقوالله و اعدلوا بین اولادکم...».
24- یوسف: 5
25- محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 255: امام صادق‏علیه السلام: «الحسد اصله من عمى القلب وجحود فضل الله تعالى و هما جناحان للکفر.»
26- «و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها» (ابراهیم: 34) ; «الهم انی اسالک برحمتک‏التیوسعت‏کل‏شى‏ء» (شیخ‏عباس قمى، مفاتیح‏الجنان، دعاى کمیل).
27- سید رضى، نهج‏البلاغه، قصارالحکم، ص 343: امام على‏علیه السلام: «الغنى‏الاکبر الیاس عما فی ایدى الناس.»
28- محمدمحمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 6، ص 364: امام على‏علیه السلام «ینبغی لمن عرف نفسه ان یلزم القناعة و العفة.»
29- در این زمینه قرآن کریم مى‏فرماید و اما بنعمة ربک فحدث
30- محمدباقر مجلسى، پیشین، ص 255: امام صادق‏علیه السلام: «الحاسد مضر بنفسه قبل ان یضر بالمحسود.»
31- ملامحسن‏کاشانى، محجة‏البیضاء، ج‏5، ص‏342
32- فصلت: 34
________________________________________
معرفت-شماره38