قسم خوردن وپشیمان شدن

سلام... ببخشید اگه آدم یه قسمی بخوره بعد پشیمون بشه باید چی کار کنه؟؟؟ یه سواله دیگه هو دارم... میگم چه جوری میشه صیغه خوند منظورم اینه که چه شرایتی داره ؟ اگه دختره راضی باشه حله؟ یا باید باباشم راضی شه؟ من از یه دختری خوشم اومده ولی میخوام گناه نکنم هنوز هم موقع ازدواجم نیست ولی فقط میخوام باهاش باشم و نمی خوام کارای زناشویی بکنم نهایتن شاید دستشو بگیرم یا ماچش کنم... حالا من چی کار کنم؟؟؟ به خدا من آدم بدی نیستم نماز و روزمو دارم ، اعتکاف هر سال میرم و... اگه میشه جواب دوتا سوالمو به صورت کامل کامل بدین واقعا ممنونم اگه میشه جوابو بفرستین به ایمیلم خیلی چاکّریم...

پرسش: 1-قسم شکستن و2- صيغه خوندن شرح :
اگه آدم يه قسمي بخوره بعد پشيمون بشه بايد چي کار کنه؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اگر كسي‌كه‌ بالغ ‌و عاقل‌است‌، با قصد و اختيار به‌ يكي‌از اسم‌هاي ‌خدا( خدا ، الله رازق خالق) قسم‌ بخورد: كاري‌كه‌ مباح‌ يا مستحب‌ يا واجب ‌است ‌انجام ‌دهد، يا کار بد يا مرجوحي را ترک کند ، بايد به ‌قسم‌ عمل ‌نمايد. اگر عمداً عمل ‌ننمايد، بايد كفاره‌ بدهد؛ يعني‌ ده ‌فقير را سيركند يا آنان‌ را بپوشاند .اگر نتوانست‌، بايد سه‌روز روزه‌ بگيرد.(1)
تنها در موردي که از روي فراموشي يا اجبار يا اضطرار به قسم خود عمل نکند، کفاره ندارد.(2)
قسم براي اثباط مطلبي(مثلا بگويد به خدا راست مي گم) اگر راست باشد، مکروه است .اگر دروغ باشد، حرام است، ولي کفاره ندارد.(3)
پي نوشت ها:
1.آيت الله مکارم،توضيح‌المسائل‌،م 2302.
2. همان،م2303.
3. همان م2304.

پرسش:
چه جوري مي شه صيغه خوند ؟
پاسخ:
به نظر بيش تر مراجع معظم تقليد، دختري که به حد بلوغ رسيده و رشيده است، يعني مصلحت خود را تشخيص مي‏دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد ، بايد از پدر يا جد پدري خود اجازه بگيرد، گرچه بخواهد باکره بودنش را حفظ کند.(1)
طبق نظر برخي از مراجع، اذن پدر تکليفاً لازم است، يعني اگر بدون اذن پدر عقد خوانده شود، عقد صحيح است، (2)ولي فردي که بايد اجازه مي‌گرفت و نگرفته ، معصيتکار است.(3) برخي گفته‌اند: در عقد دائم اذن پدر لازم نيست، ولي در عقد موقت لازم است.(4)
نوع ارتباط بعد از عقد، تفاوتي در اين شرط ايجاد نمي كند.
پي‌نوشت‏ها:
1. توضيح المسائل مراجع، ج 2، ص 387، م 2376؛ استفتاءآت جديد، آيت الله تبريزي، ص 33، سؤال 1481؛ آيت الله فاضل لنکراني، جامع المسايل ج1، س 1546؛ استفتائات، آيت الله مکارم، ج 2، ص .318، س 913.
2. آيت الله گلپايگاني، مجمع المسائل، ج 4، ص 305، ص 843.
3. همان؛ آيت الله بهجت، ذيل مسئله 2376.
4. آيت الله صانعي، توضيح المسائل، مسئله 2412.