با سلام - من فكر ميكنم نحسي وجود دارد - از يه روحاني پرسيدم گفتم نه ولي ممكنه كسي با ورودش به يه جمعي اون مجلس رو بي بركت كنه- خودم به يه نفر شك دارم آخه وقتي تو سالن مطالعه درس ميخونم اون مياد انگار آدم قفل ميكنه و نميتونه درس بخونه صورتش هم تو صورتمه بدبختي ! ميخواستم بدونم هست نحسي ؟ و اينكه اگه كسي بي بركت باشه و دست به چيزي بزنه اون شي هم بي بركت ميشه ؟ مثلا اون به لباسم دست بزنه - بار كنيد دارم ديونه ميشم لطفا جوابمو سريع بديد - فقط بي زحمت كامل باشه - ممنون

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش گر گرامي قرآن كريم مي فرمايد: «إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ رِيحاً صَرْصَراً فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ؛ (1) ما تندباد وحشتناك و سردى را در يك روز شوم مستمر بر آن ها فرستاديم».
"نحس"، در اصل به معناى سرخى شديدى است كه گاه در افق ظاهر مى‏شود و همچون شعله آتش بى دودى است كه عرب آن را "نحاس" مى‏گويد. سپس اين واژه به هر چيز "شوم" در مقابل "سعد" اطلاق شده است.
"مستمر" اگر صفت براى نحس باشد، معنايش اين است كه نحوست اين روز ادامه يافت تا همگى را هلاك كرد.
بعضى نيز نحس را به معناى "پر گرد و غبار" تفسير كرده‏اند؛ چرا كه اين تندباد به قدرى غبارآلود بود كه يكديگر را نمى‏ديدند. وقتى از دور نمايان گشت، آن ها تصور كردند ابر پر بارانى به سوى آنان مى‏آيد! اما به زودى فهميدند كه تندبادى است مأمور عذاب و هلاك آن ها. (2)
گرچه ميان مردم معروف شده است كه بعضي روزها يا افراد شوم و نحس مي باشد، ولي روايتي از معصومين در اين زمينه وارد نشده كه بگوييم چنين مطلبي وجود دارد.
از نظر عقل نيز چنين مطلبي صحيح به نظر نمي رسد؛ هيچ گونه ارتباطي ميان رو برو شدن با افراد و خوش يمن و بد يمن بودن وجود ندارد، ولي ممكن است همين كه انسان تصور كند برخورد بافلاني براي من نحوست آور است در بروز حادثه براي انسان موثر باشد بنا بر اين در واقع ارتباطي ميان اين دو نيست. ولي ممكن است خود انسان سبب برقراري اين ارتباط شود. چنانكه در مورد تعبير خواب اين گونه است ممكن است فردي خواب انسان را بد تعبير كند و انسان منتظر آن رويداد بد باشد و همان گونه نيز بشود و به عكس ممكن است فردي خوب تعبير كند و همان گونه واقع شود لا تاكيد شده است كه خواب را به كسي كه بد تعبير مي كند نگوييد. در هر صورت چون تصورات و چيزهايي كه در ذهن انسان نقش مي بندد و انسان نسبت به آن دل چركين و يا خوشبين مي شود در وقوع حوادث بي تاثير نيستند بهتر است اولا انسان قوت نفس داشته باشد وهيچ به خودش بد راه ندهد حتي اگر عده اي بگويند برخورد با فلاني به تجربه ثابت شده است نحس است. ثانيا در صورتي كه دلش چركين شد براي اطمينان صدقه بدهد تا رفع اين حالت از او بشود و دلش محكم شود در زمان جاهليت نيز چيزهايي را شوم مي دانسته اند مثلا شخص مسافر اگر در سمت راست يا چپش سگي را ببيند كه پارس مي كند و يا كلاغ ببيند شوم است در اسلام ضمن انكه تاكيد شده اين گونه حوادث شوم نيست وراتباطي ميان اين حوادث و شومي وخوش يمني وجود نداد در عين حال چون برخي دل چركين مي شده اند وبه خودشان تلقين ميكرده اند كه حادثه لابد رخ مي دهد و همين هم موثر در وقوع حادثه بوده در چنين مواقعي دستور داده شده فرد صدقه بدهد تا رفع اين اثر از او بشود.
پي‌نوشت‌ ها:
1. قمر (59)، آيه 19.
2. مكارم شيرازي ناصر، تفسير نمونه، نشر دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1379ش، ج ‏23، ص 38.
موفق باشید.