صحت این ماجرا چقدر درسته؟؟؟
سوره تحریم آیه 1 يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ. ای پيامبر ، چرا چيزی را که خدا بر تو، حلال کرده است ، به خاطر خشنود ساختن زنانت بر خود حرام می کنی؟ و خدا آمرزنده و مهربان است. این آیه در مورد ماجرای ماریه قبطی ساخته شده است. ماریه کنیز حفصه از زنان محمد بوده است. محمد روزی به خانه حفصه رفته است و ماریه را تنها دیده است و با او همبستر شده است. حفصه به خانه برگشته و محمد را در حال نزدیکی با کنیز خود در خانه میبیند. محمد قسم میخورد که دیگر با ماریه همبستر نشود و از حفصه میخواهد که این راز با کسی بازگو نکند. اما حفصه این راز را با همه در میان میگذارد و پیامبر از تصمیم خود بازمیگردد و این آیه را نازل میکند. و تحریم را از سر راه خود برمیدارد
باید چه جوابی بع کسانی که سوال رو میپرسن بدم. تو یه مشاجره موندم چی بگم کم آوردم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
چنين مطلبي صحت ندارد و كذب است.
در شأن نزول آيات فوق، آنچه مشهورتر و مناسب‏تر به نظر مى‏رسد اين است كه:
پيامبر (ص) گاه كه نزد «زينب بنت جحش» (يكى از همسرانش) مى‏رفت «زينب» او را نگاه مى‏داشت و از عسلى كه تهيه كرده بود خدمت پيامبر (ص) مى‏آورد، اين سخن به گوش «عايشه» رسيد، بر او گران آمد، مى‏گويد: من با «حفصه» (يكى ديگر از همسران پيامبر (ص)) قرار گذاشتيم هر وقت پيامبر(ص) نزد يكى از ما آمد، فوراً بگوئيم آيا صمغ «مغافير» خورده‏اى؟! ( «مغافير» صمغى بود كه يكى از درختان «حجاز» به نام «عرفط» (بر وزن هرمز) تراوش مى‏كرد و بوى نامناسبى داشت) و پيامبر(ص) مقيّد بود كه هرگز بوى نامناسبى از دهان يا لباسش شنيده نشود، بلكه به عكس، اصرار داشت هميشه خوشبو و معطر باشد!
به اين ترتيب، روزى پيامبر(ص) نزد «حفصه» آمد، او اين سخن را به پيامبر (ص) گفت، حضرت فرمود: من«مغافير» نخورده‏ام، بلكه عسلى نزد «زينب بنت جحش» نوشيدم، و من سوگند ياد مى‏كنم كه ديگر از آن عسل ننوشم (نكند زنبور آن عسل، روى گياه نامناسبى و احتمالًا «مغافير» نشسته باشد) ولى، اين سخن را به كسى مگو (مبادا به گوش مردم برسد، و بگويند: چرا پيامبر غذاى حلالى را بر خود تحريم كرده؟ و يا از كار پيامبر در اين مورد و يا مشابه آن تبعيت كنند، و يا به گوش «زينب» برسد و دل‏شكسته شود).
اما او سرانجام اين راز را افشا كرد، و بعداً معلوم شد، اصل اين قضيه توطئه‏اى بوده است، پيامبر (ص) سخت ناراحت شد، آيات فوق نازل گشت و ماجرا را چنان پايان داد كه، ديگر اين گونه كارها در درون خانه پيامبر(ص) تكرار نشود.
در بعضى از روايات نيز آمده است: پيامبر(ص) بعد از اين ماجرا يك ماه از همسران خود كناره‏گيرى كرد و حتى شايعه تصميم آن حضرت(ص) نسبت به طلاق آنها منتشر شد، به طورى كه سخت به وحشت افتادند و از كار خود پشيمان شدند.(1) براي آگاهي بيشتر، به تفسير نمونه، ج‏24، مراجعه نمائيد.
پي نوشت:
1 . آيت الله مكارم شيرازي و...،تفسير نمونه، ج‏24، ص 285 -286.

موفق و موید باشید