پرسشگر گرامي با عرض سلام و سپاس به خاطر ارتباطتان با اين مركز
منظور از فَلَك، مدار كواكب است:« وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ؛اوست خدائي كه شب و روز و آفتاب و ماه را آفريد .همه در يك مدارى شناوراند ».(1)
به نظر می آيد به مدار نجوم که نجوم كه در آن مي گردند ، فلك گفته شده و گرنه مدار اعتبارى است.(2)
كلمه" سماء" در قرآن به معانى مختلفى آمده ، قدر مشترك همه آن ها چيزى است كه در جهت فوق و بالا قرار گرفته ، که يكى از آن ها جو زمين است، يعنى قشر هواى متراكمى كه دور تا دور كره زمين را پوشانده، طبق نظريه دانشمندان ضخامت آن، چند صد كيلومتر است.
اگر به نقش اساسى و حياتى قشر ضخيم هوا، كه زمين را از هر سو احاطه كرده است بينديشيم ،خواهيم دانست كه تا چه حد اين سقف، محكم و براى حفاظت انسان ها مؤثر است.
اين قشر مخصوص هوا كه همچون سقفى بلورين، اطراف ما را احاطه كرده ، در عين اينكه مانع از تابش نور آفتاب- اين اشعه حياتبخش و زندگى آفرين- نيست ، به قدرى محكم و مقاوم است كه از يك سد پولادين كه چندين متر ضخامت داشته باشد ، محكم تر است! اگر اين سقف نبود، زمين دائما در معرض رگبار سنگ هاى پراكنده آسمانى بود . عملا آرامش از مردم جهان سلب مى‏شد ، ولى اين قشر فشرده چند صد كيلو مترى تقريبا تمام سنگ هاى آسمانى را قبل از سقوط به سطح زمين مى‏سوزاند و نابود مى‏كند . تنها تعداد بسيار كمى مى‏توانند از آن عبور كرده و به عنوان يك زنگ خطر براى زمينيان به گوشه‏اى پرتاب شوند. اين تعداد كم هرگز نتوانسته است. آرامش را بر هم زند.(3)
این که این دوتا (فلک و سما ) یکی باشد ، فکری عوامانه است.(4)
پی نوشت ها:
1. انبياء(21 ) 33 ؛ یس(36 ) آيه 40.
2. قرشی،قاموس قرآن ، دار الكتب الإسلامية، چاپ تهران، 1371 ،نوبت ششم.
3.مکام شیرازی ، تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374 ش، نوبت اول ،ج‏13،ص 400؛ج1 ، ص120.
4.جوادی آملی ، وحی و نبوت ، نرم افزار دیجیتال اسراء ، ص236.