با سلام و خسته نباشید. بنده می دانم که هر نماز وقت خاص خودش را دارد. و بنا به فرموده معصومین علیه السلام باید در وقت خودش، نه زودتر و نه دیرتر خوانده شود.(نماز اول وقت). سوالم اینست که چرا ما شیعیان نمازهای پنج گانه را سه گانه می خوانیم.مخصوصا در مواقعی که جماعت است. میخوام دلیل این کار را با عقل و حدیث برایم توجیه کنید. و آیا نماز فرادی مثلا عصر را بلافاصله بعد از نماز ظهر خواندن صحیح است؟
متشکرم. و من الله التوفیق

با سلام و تشکر به جهت ارتباطتان با اين مرکز.
در ابتدا باید اشاره شود که در این مسله جای برای بحث عقلی نیست ؛ و شیعیان بر اساس دلایل نقلی یعنی روایات اهلبیت نماز ها را در پنج وقت می خوانند .
‌اول وقت نماز ظهر زمانی است که ظهر شرعی محقق شود . ظهر شرعى زمان مایل شدن خورشید از وسط آسمان به سوى مغرب است . برای تعیین آن می توان از شاخص استفاده کرد؛ یعنی اگر چوب یا چیزى مانند آن را، راست در زمین هموار فرو برند، صبح که خورشید بیرون مى‏آید، سایه آن به طرف مغرب مى‏افتد . هر چه آفتاب بالا مى‏آید، این‏ سایه کم مى‏شود . در شهرهاى ما در اول ظهر شرعى به آخرین درجه کمى مى‏رسد . ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق برمى‏گردد . هر چه خورشید رو به مغرب مى‏رود، سایه زیادتر مى‏شود. بنا بر این وقتى سایه به آخرین درجه کمى رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت، معلوم مى‏شود ظهر شرعى شده و اول وقت نماز ظهر است. (1)
اول وقت مشترک برای خواندن نماز عصر بعد از خواندن نماز ظهر است.
اول مغرب شرعی زمانی است که سرخی طرف مشرق - که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود - از بین برود. (2) اول وقت مشترک برای خواندن نماز عشا بعد از گذشتن از مغرب به اندازه یک نماز سه رکعتی است، یعنی بعد از خواندن نماز مغرب ، وقت مشترک برای خواندن نماز عشا شروع می شود. و وقت اختصاصی نماز عشا به اندازه خواندن یک نماز چهار رکعتی به نصف شب است.
اول وقت نماز صبح ، طلوع فجر صادق است، یعنی نزدیک اذان صبح از طرف مشرق سفیده ای رو به بالا حرکت می کند که آن را فجر اول گویند . موقعی که آن سفیده پهن شد، فجر دوم و اول وقت نماز صبح است. (3)
بهتر آن است که نماز های یومیه هر کدام در اول وقت فضیلت خود خوانده شود.
وقت فضیلت نماز ظهر از اول ظهر است تا زمانی که سایه «شاخص» (یعنی چوب یا چیز دیگری که برای معیّن کردن ظهر به زمین فرو می برند) به اندازه خود شاخص به طرف مشرق برسد . وقت فضیلت عصر بعد از تمام شدن وقت فضیلت ظهر یعنی از زمانی که سایه شاخص به اندازه خودش برسد، تا زمانی که سایه شاخص به اندازه دو برابر خود شاخص برسد می باشد . و وقت اختصاصی نماز عصر هنگامی است که به اندازه چهار رکعت نماز به هنگام غروب باقی مانده باشد.
وقت فضیلت مغرب از اول مغرب است تا زمانی که سرخى طرف مغرب - که بعد از غروب کردن آفتاب در آسمان پیدا مى شود - از بین برود.
وقت فضیلت نماز عشا از زمان برطرف شدن سرخی مغرب است تا زمانی که ثلث از شب بگذرد؛ یعنی یک سوم شب برود و دو سوم آن باقی بماند.
وقت فضیلت نماز صبح از طلوع فجر صادق است تا زمانی که سرخی در طرف مشرق پیدا شود. (4) بنا بر این شیعیان نماز هایشان را در پنج وقت می خوانند ، ولی به صورتی که بیان شد و این رویکرد نیز بر اساس آموزه ها و روایات اهلبیت است .
گفتنی است که: جمع کردن بین نمازها نزد شیعه واجب نیست، بلکه جدا خواندن و فاصله انداختن بین نمازهای واجب و خواندن آن در وقت خاص دارای فضلیت بیش تری است، اما خواندن آن ها به صورت جمع نیز جایز است و اشکالی ایجاد نمی کند،
بنا بر این جای بحث و گفتگو در این نیست که اقامه نماز در پنج وقت ( صبح ، ظهر ، هنگام عصر ، هنگام مغرب و هنگام شب ) و ادای هر نماز در وقت فضیلت ، شیوه پیامبر و پیشوایان دیگر و عموم مسلمانان صدر اسلام بوده ، آنان غالباً پنج نماز را در پنج وقت می‌خواندند.
آیا «تفریق» و فاصله افکندن میان نمازها چنان که بسیاری از فقهای اهل تسنّن قائل هستند ، واجب است ، یا این که امری است مستحبّ و بسان سایر مستحبّات که انسان در فعل و ترک آن مختار است و اجباری بر یک طرف در کار نیست ؟
دانشمندان شیعه به پیروی از احادیثی که از عمل پیامبر حکایت می‌کند و از روایاتی که از پیشوایان بزرگ اسلام رسیده است و به پیروی از ظواهر آیات قرآن، در تمام اعصار اسلام،‌ تفریق میان نمازها را مستحبّ دانسته و به مردم می‌گفتند که فاصله انداختن میان نمازها و اقامة هر نمازی در وقت فضیلت خود مستحبّ و افضل است . در عین حال می‌توان این مستحب را ترک نمود و معنی مستحب هم همین است.
چرا جمع میان دو نماز جایز است؟
دلیل و گواه ما بر جواز جمع میان دو نماز احادیثی است که از پیشوای ششم حضرت صادق (ع) نقل شده و مرحوم شیخ حرّ عاملی این احادیث را در کتاب خود (5) گرد آورده است.
لازم به ذکر است که تنها محدّثان شیعه نیستند که احادیث را نقل نموده‌اند، بلکه محدّثان اهل تسنن نیز روایات مربوط به جواز جمع میان نمازها را ـ حتى در مواقعی که عذری در پیش نیست ـ از پیغمبر نقل کرده‌، در حدود ده روایت در کتاب‌های معتبر خود از ابن عبّاس و معاذ بن جبل و عبدالله بن مسعود و عبدالله بن عمر ذکر نموده‌اند که نقل تمام جزئیّات آن ها از حوصله این نوشتار بیرون است. و در این مقام فقط به برخی اکتفا می‌کنیم:
1. محدّث معروف جهان تسنن،‌ احمد بن حنبل، در کتاب معروف خود از ابن عباس نقل می‌کند:
«صلّى رسول الله (ص) الظهر و العصر جمیعاً، و المغرب و العشاء جمیعاً من غیر خوف ولا سفر؛ (6) رسول خدا نمازهای ظهر و عصر، و مغرب و عشا را با هم در یک جا، بدون داشتن عذری مانند ترس از دشمن و مسافرت به جا آورد».
2. نیز در کتاب خود از عبدالله شقیق نقل می‌کند: «روزی ابن عباس برای مردم خطابه‌ای ایراد کرد . سخنرانی او به اندازه‌ای طول کشید که ستارگان در آسمان پیدا شدند، مردی از «بنی‌تمیم» برخاست و به عنوان اعتراض گفت: اکنون وقت نماز مغرب است و ادامه سخن سبب می‌شود که وقت آن سپری گردد. ابن عبّاس به وی گفت: من به سنّت و روش پیامبر از شما آشناترم، می‌دیدم که پیامبر نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا را با هم می‌خواند. راوی می‌گوید : در این مطلب به شک و تردید افتادم، جریان را به ابوهریره گفتم. او گفتار ابن عبّاس را تصدیق کرد». (7)
3. محدّث معروف مسلم بن الحجاج القشیری متوفّای سال 261 هجری قمری، یک باب در صحیح خود به عنوان «جمع نمازها در حضر» منعقد نموده ، چهار روایت در این زمینه که سه روایت از آن به «ابن عباس» و یکی به «معاذ بن جبل» منتهی می‌گردد ،نقل نموده ؛ (8) مضمون این چهار حدیث با آنچه نقل کردیم ،یکی است . در این روایات به نکته تازه‌ای اشاره شده است و آن این که: وقتی راوی از علّت این جمع می‌پرسد، وی در پاسخ می‌گوید:‌ «اراد أن لا یحرج امّته؛ خواست امّت خود را به زحمت و مشقّت نیفکند».
این تعلیل در روایات شیعه نیز وارد شده و در روایاتی که از امام صادق (ع) در این باب نقل شده، این نکته نیز موجود است. (9)
این مطلب از عبدالله بن عمر نیز نقل شده است: «پیامبر در حالی که مسافر نبود، میان دو نماز جمع نمود تا امّت وی در مشقّت نباشند». (10)
این ها قسمتی از احادیثی است که محدّثان اهل تسنن در کتاب‌های حدیث و تفسیر خود نقل کرده‌اند که همگی حاکی از این است که جدا خواندن نمازها امری مستحب است . اگر روزی دیدیم که مراعات این مستحب به اصل ادای فریضه لطمه می‌زند، به دستور خود پیامبر می‌توانیم ترک کنیم ـ یعنی هر دو را با هم به جا آوریم.
امروز در بسیاری از مناطق، وضع زندگی طوری تنظیم شده که مراعات این استحباب، موجب مشقّت شده است . چه بسا سبب می‌شود که گروهی از انجام اصل نماز سرباز زنند. در این موقع با الهام گرفتن از راهنمایی خود پیامبر، می‌توان برای مراعات «اهم» مسألة تفریق را ترک نمود و نماز هی پنجگانه را در سه نوبت : صبح و ظهر و مغرب خواند .
پی نوشت:
1. توضیح المسائل (محشى امام الخمینی)، ج‏1، م 729 ،ص432 ،نشر انتشارات اسلامی ،قم1384 ش .
2. همان ،م 735 ، ص 432 .
3. همان، م 741 ، ص 429 .
4. سید کاظم طباطبایی العروة الوثقی ، ج 2 ، ص 248 ، نشر موسسه اسلامی ، قم 1421 .
5. حر عاملی وسائل الشیعه، کتاب الصلوه،‌ باب‌های مربوط به وقت نماز (باب 32 و 33) ، ص162 و 163 ، نشر دار الاحیا التراث العربی ، بیروت 1412 ق .
6. مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 221 ، نشر دارا لفکر ، بیروت 1905 م .
7. همان، ص 251 .
8. صحیح مسلم، ج 2، ص 151 ، نشر التراث العربی ، بیروت ، 1411 ق .
9. وسائل الشیعه، کتاب صلوه، ابواب وقت، باب 32، حدیث‌های 2، 3، 4 و 7 ص 165 نشر پیشین.
10. علی المتقی کنز العمّال، ص 242.نشر موسسه الرساله بیروت1413 ق .