با سلام و خسته نباشید
می خواستم بدانم که آیاتی از قرآن که گفته می شود که رمزیست بین خدا و پیامبر واقعا این گونه است؟ اگر جواب مثبت است آیا زمانی این رموز بر ما نیز آشکار خواهد شد یا خیر.
با تشکر
با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز
چنين است و جواب مثبت است که در ذيل به آن اشاره مي کنيم:
هر چه زمان مىگذرد و توانايى علمى انسان افزايش مىيابد، دريچههاى جديدى از معارف قرآنى رو به سوى او گشوده مىشود تا آن جا كه بنا بر بعضى از روايات، آياتى در قرآن مجيد وجود دارد كه تنها مردم آخرالزمان از مفاهيم ژرف آن بهرهمند مىگردند. چنان كه در تفسير الميزان از اصول كافى نقل شده : امام سجاد(ع) فرموده : همانا خداوند مىدانست كه در آخرالزمان، مردمى ژرفانديش خواهند بود. به همين جهت آيات «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» و آيات سوره حديد تا «عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» را نازل فرمود.(1)
اين از ويژگىهاى اعجازآميز قرآن مجيد است كه براى بشر هيچگاه كهنه نمىشود. فزونى توانايى علمى و افزايش درك بشرى از معارف الهى، ثمره فرآيندى است كه از تكامل علوم انسانى و كشف و پيشرفت در علوم تجربى حاصل شده است. به گونهاى كه بعضى از آيات كه براى مردمان قرنهاى گذشته غيرقابل توجّه بوده و يا شناخت سطحى درباره آن داشتهاند، امروزه بسيار معنادار شده و اشارات آن براى صاحبان علم و معرفت، بسيار راهگشا و اعجازآميز بوده است.
يكى از آياتى كه در ميان برخى از مسلمانان زمانهاى گذشته و حتى امروز، جنبه رمزى به خود گرفته، اين آيه شريفه است : وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْمِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا؛ (2) درباره روح از تو مىپرسند، بگو: روح از سنخ فرمان پروردگار من است و به شما از دانش جز اندكى داده نشده است.
در صورتى كه برخى ديگر از بزرگان از جمله علامه طباطبايى چندين صفحه درباره تفسير اين آيه پرداخته است. همچنين با پيشرفت علوم تجربى و گذشت زمان، مطابقت برخى از آيات با واقعيت كشف شده و اعجاز علمى قرآن به اثبات رسيده است مانند آيه شريفه:« رَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ»(3) . اين آيه از تعدد مشرقها و مغربها به مركزيت زمين و وجود كرات ديگر اشاره دارد.
همچنين گاهىبا پيشرفت علوم تجربى، معناى برخى از آيات به گونهاى شفافتر آشكار مىگردد. بنابراين از آن جا كه قابليتهاى فزونتر معرفتى و پيشرفتهاى علمى و كشفيات جديد، در رفع بعضى از خرافات و موهومات مؤثر است و در دفع بسيارى از اشكالات و مشكلات تفسيرى به ما كمك مىكند، برخى از بزرگان توصيه كردهاند با فاصله هر چند سال، تفسيرى جديد از قرآن نگاشته شود (به نقل از علامه طباطبايى) . از آن جا كه پيشرفت زمان و تحولات فرهنگى جامعه و اعلام نيازهاى نسل نو، تأثيرات خاصى بر ذهن پژوهشگر و مفسر قرآن مىگذارد، گريزى نيست كه با تلاشى پيگير، معارف عميقترى از قرآن استخراج گردد و با ادبيات روز و قالبى نو عرضه گردد. گاهى از اين روزآمد شدن تفسير و الهامگيرى از تحولات فرهنگى و علمى، به « تفسير عصرى» ياد مىشود.(4)
پىنوشت :
1. الميزان، ج 19، ص 451.
2.اسراء (17)، آيه 85.
3. معارج (70)، آيه 40.
4. قرآن و تفسير عصرى، سيد محمد على ايازى.
براى آگاهى بيش تر رجوع کنيد :
تفسير الميزان، ج 3، ص 28 -135 ؛
مبانى كلامى اجتهاد، مهدى هادوى تهرانى؛
معرفتشناسى ،على ربانى گلپايگانى؛
التمهيد، ج 6 ، هادى معرفت؛
تفسير علمى قرآن، محمد على رضايى .