با سلام
سوالی داشتم که در طول زندگیم همواره ذهنم را به خود مشغول کرده است
این که آیا به غیر از جن و انس موجوداتی وجود داشته یا دارند که با شعور باشند.پیامبر و امام برایشان فرستاده شده باشد......
این سوالیست که طی دوران تحصیلم نیز از معلمان یا استادان خود همواره پرسیده ام
اما هیچ یک جواب قانع کننده ای به من نداده اند
امیدوارم که بتوانم پاسخ سوالم را در این جا بیابم
با تشکر فراوان

با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز
بر اساس برخي روايات مو جودي قبل از آدم ابوالبشر بوده ، به نام نسناس، ولي هيچ گونه اطلا عي در باره آن ها در دست نيست تا در باره شان بحثي مطرح گردد.
شعور و ادارک مراتب دارد، بر اساس آموزه‌هاي وحياني و عرفاني همه موجودات حتي جمادات و نباتات از نوعي شعور و ادراک متناسب با ساختار وجودي شان برخوردارند . از اين رو قرآن کريم در چندين آيه از تسبيح همه موجودات خبر داده :
«سبح لله ما في السموات و الارض» (1) هر چه در آسمان‌ها و زمين است تسبيح و ستايش خدا گويند.
تسبيح خداوند بدون نوعي درک و شعور امکان پذير نيست. پس به دليل اين که همه موجودات تسبيح گوي خداوند‌ند، معلوم مي‌شود همه آن ها بهره‌اي (گر چه اندک) از درک و شعور دارند.
از اين رو صدر المتالهين ضمن بحث مبسوط درباره شعور و عشق موجودات تصريح نموده که همه موجودات، اعم از بسيط و مرکب داراي نوعي شعورند. (2) در اين که هر موجودي بهره‌اي از درک و شعور دارند، جاي ترديد نيست، ولي تکليف تشريعي تنها اختصاص به آدميان و جنيان دارد حتي فرشتگان که مجرد صرف و علم و ادارک بالايي دارند، تکليف تشريعي ندارند، گر چه تکوينا همه آن ها پيوسته در حال عبادت و تسبيح حق تعالي هستند . برخي دائما در حال رکوع، برخي پيوسته در حال سجده و مانند آن. (3)
انسان و جن موجودات با شعوري‌اند که داراي تکاليف شرعي هستند . انبيا و امامان (ع) از سوي خداوند مامور هدايت آنان‌اند. فلسفه خلقت آدميان و جنيان را خداوند عبادت دانسته و تصريح فرمود: «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون» (4) جن و انس را نيافريدم جز براي آن که مرا بپرستند. (5)
با توجه به اين که رسيدن به کمال و سعادت ابدي جز از طريق عبادت ميسور نيست ، عبادت و بندگي خداوند نياز و اقتضاي ذاتي انسان است . به همين جهت يکي از بزرگان مي‌گويد: عبادت و پرستش خداوند براي انسان به عنوان يک خلق ثابت همگاني تغيير ناپذيري و نسخ ناپذير مطرح است . يکي از نيازهاي بشر پرستش خداوند است، چون پرستش، توجه باطني و قلبي انسان به حقيقتي است که او را آفريده است. پرستش خدا در واقع سيري است که انسان را از خلق به خالق مي‌کشاند . قطع نظر از هر فايده آن، نياز روحي بشر است . عبادت در روح انسان تعادل ايجاد مي‌‌کند . همان طور که انسان نياز به تغذيه و هوا دارد، نياز به عبادت و پرستش دارد. انسان مي‌تواند با عبادت و نماز، عناصر ناپاکي و آزار دهنده روح را از خود دور کرده . آرامش، نورانيت قلب و اطمينان خاطر در خود ايجاد نمايد. (6)
در ميان موجودات تنها انسان و جن اين افتخار را پيدا نموده که خداوند سفيراني را براي هدايت آنان فرستاده و آن ها را در مسير تکامل معنوي سوق دهد . اين کار از طريق تشريع و عمل به احکام الهي ميسر است. آيا انسان و جن هدايت تکويني مثل ساير موجودات ندارند و چرا غير از آن نوع هدايت نياز به هدايت تشريعي و‌ آمدن انبيا و امامان معصوم دارند؟
انسان و جن از هدايت کلي تکويني که در همه انواع آفرينش وجود دارد بي‌نصيب نيستند، ولي در عين حال به حسب طبيعت و فکر و انديشه و آزادي و اختياري که دارند ، غير از طريق تکوين نياز به تکليف شرعي و هدايت تشريعي نيز دارند چون انسان موجود اجتماعي است و بدون جامعه نمي‌تواند زندگي کند . حيات او يک حيات جمعي و اجتماعي است . اجتماع بدون قانون و شريعت و حکومت قابل اداره و بقا نخواهد بود. از اين رو انبيا و ائمه براي تامين حيات اجتماعي و فردي و خانوادگي و نيز هدايت و سير معنوي بشر آمده‌اند . انسان نيز غير از هدايت تکويني نياز به هدايت تشريعي دارد. (7)

پي‌نوشت‌ها:
1.حديد (57) آيه 1.
2. اسفار، ج 7، ص 150، نشر دار الاحياء التراث العربي، بيروت، بي‌تا .
3. نهج البلاغه، خطبه 1.
4. ذاريات (51) آيه 56.
5.سيماي اهل بيت در عرفان امام خميني، ص 258، نشر موسسه آثار امام، 1387 ش .
6. شهيد مطهري، مجموعه آثار، ج 21، ص 195، نشر صدرا، 1377 ش.
7. شيعه در اسلام، ص 81، 82؛ نشر دار الکتب الاسلاميه، تهران، 1348 ش.