با سلام و خسته نباشید
میخواستم اطلاعاتی در مورد اینکه میگویند ما قبل از این دنیا در دنیای دیگری زندگی کرده یم و کیفیت ان اطلاعاتی به دست بیارم

با سلام و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز
اصل بحث وجود عالمي به نام «عالم ذر» قبل از اين دنيا، از آن جا آغاز شده كه خداوند متعال در آيه 172 سوره اعراف فرمود :
« وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني‏ آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلينَ؛
(به خاطر بياور) زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آن ها را برگرفت . آن ها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) «آيا من پروردگار شما نيستم؟» گفتند: «آرى، گواهى مى‏دهيم!» (چنين كرد مبادا) روز رستاخيز بگوييد: «ما از اين ، غافل بوديم».
اين آيه از آيات مشكل قرآن از نظر تفسير است . از جهات متعددي جاي بحث گسترده دارد . مفسران در مقام توضيحِ آيه و ارتباط اين مطالب با هم و بيان معناي آيه، اختلاف نظرهايي دارند تا آن جا كه بعضي گفته اند كه ما از اين آيه چيزي سر در نمي آوريم و از آيات متشابه است.
در اين آيه درباره اصل اين مطلب كه خدا فرد فرد انسان ها را مخاطب قرار داده و به آن ها گفته كه آيا من خداي شما نيستم و آن ها اقرار كرده اند كه آري تو خداي ما هستي ،شكي نيست. ابهامات و سؤالاتي كه وجود دارد ، در كيفيت پذيرش مفاد اين آيه است؛ يعني ما در خودمان چنين چيزي را به ياد نداريم كه با خدا رودرو شده باشيم و خدا چنين مطلبي را به ما فرموده باشد و ما بدان اقرار كرده باشيم.
علما و دانشمندان اسلامي براي پذيرش مفاد آيه تفسيرهايي را ذكر نموده اند كه يكي از آن تفسيرها و نظريات اين است كه اين آيه مربوط به «عالم ذر» است؛ يعني خداوند متعال قبل از اينكه انسان ها را در عالم بيافريند، از صلب حضرت آدم ذرات ريزي را كه تا روز قيامت يكي پس از ديگري نسل آدميان را مي سازند، استخراج نمود . ارواح را به آن ها متعلق نمود . هر روحي به يكي از ذرات تعلق گرفت . آن ذرات پس از تعلق به روح زنده شدند و ميثاق مذكور را انجام دادند.
اين يكي از نظرياتي است كه براي توجيه كيفيت پذيرش مفاد و مراد آيه مطرح شده كه گرچه در روايات مؤيداتي هم دارد. لکن اشكالات اساسي بر اين نظريه وارد شده چنان كه آيت الله جوادي آملي پس از نقل اين نظريه، متذكر شده كه اين توجيه علاوه بر اينكه با ظاهر آيه ناسازگار است، مخالف ادله عقلي هم مي باشد، زيرا مستلزم تناسخ است . تناسخ به حكم عقل محال است.(1) رواياتي که به عنوان مؤيد اين نظريه ذکر شده ، روايات ضعيفي هستند که قابل اعتماد در معارف و اعتقادات نيستند.
نظريات ديگري هم در اين باره نقل شده است چنان كه برخي از مفسران آيه را به «توحيد فطري» حمل نموده اند(2) . برخي ديگر بيان آيه را «تمثيلي» دانسته و متذكر شده اند كه اين آيه هم مانند آيه 11 سوره فصلت تمثيلي مي باشد، نه حقيقي (3) . برخي ديگر از مفسران مقصود آيه را «جنبه ملكوتي» انسان ها دانسته و نوشته اند كه جاي شهود و اشهاد و محل اين ميثاق ملكوت انسان هاست.(4) برخي ديگر قائلند كه مراد از ميثاق همان اتمام حجتي است كه توسط حجت باطني (يعني عقل) و حجت ظاهري (يعني انبيا و محتواي وحي) صورت مي گيرد .(5)
گرچه برخي از مسلمانان با توجه به ظاهر برخي از روايات ضعيف، وجود عالمي به نام «عالم ذر» را قائل شده اند. اما اين نظريه نه تنها قابل اثبات نيست بلکه قابل رد به وسيله ادله عقلي نيز مي باشد.
پي نوشت ها:
1. فطرت در قرآن (ج 12 تفسير موضوعي قرآن كريم) ص 123.
2. تفسير مجمع‏البيان، ج‏4، ص 391؛ تفسير ظلال القرآن، ج‏9، ص 59 - 58.
3. تفسير صافي، ج‏2، ص 251.
4. تفسير الميزان،ج‏8،ص 321.
5. براي مطالعه تفصيلي درباره اين نظريه و بررسي تفصيلي نظريات قبل، مراجعه شود به كتاب «فطرت در قرآن» (ج 12 تفسير موضوعي قرآن كريم) تأليف آيت الله جوادي آملي، ازص 119 تا ص 144.