بیست ساله که ازدواج کردم و در تمام این مدت با بی میلی با من زندگی کرده ازش می خوام که اگه دوسم نداره طلاقم بده ولی اون می خواد با بی محلی منو وادار به رفتن بکنه.40 سالممه. پدر و مادرم از هم جدا شدن برای همین این همه مدت را با خواری توی خونش زندگی کردم.الان از درد و بیماری زنانه ام خیلی ناراحتم در ضمن من شاغلم و لیسانس دارم.شما بگید چه کنم.اگه یه مرد بود می گفتید برو صیغه کن یا دوباره ازدواج کن ولی ما زنها بایدچه کار کنیم؟باید برم؟کجا برم ؟یه عمر کار کردم و ریختم توی زندگیش که شاید باهام مهربون بشه ولی بی فایده بود...میگه تو هیچ وقت نمی تونی اونی که من می خوام بشی....شما بگید چی کار کنم....من در رنجم.اگه حتی بدونه من ممکنه به بیراهه برم براش مهم نیست...دخالت توی کارم نمی کنه...من نمی تونم بد باشم ....شما بگید چی کار کنم؟
پرسشگر گرامی با سلام سپاس از ارتباط تان با این مرکز.
وجود برخی عبارات نامفهوم باعث می شود تا امکان پاسخگویی مناسب محدود گردد و از دریافت یک پاسخ کامل محروم باشید؛ برای نمونه برای ما روشن نیست که چرا شوهر شما با حاملگی شما مخالف است و آیا به دلیل بیماری شما نیست؟ در ضمن می گویید بیمار هستید . آیا باردار شدن می تواند به درمان شما کمک کند و اگر می تواند چگونه؟ این عبارات مبهم هستند.
فقط به گلایه و شکایت از زندگی و زمانه و همسرتان بسنده کرده اید . کمتر اطلاعات مهمی که بتواند ما را نسبت به وضعیت تان، همسر و زندگی مشترک تان آگاه کند، نوشته اید. از محتوای نوشتار شما بر می آید مدعی هستید که وضعیت زناشویی مناسبی ندارید و این بر عهده همسرتان است که علاقمند نیست! اگر این فرض صحت داشته باشد و اگر در این زمینه نیز مشکلاتی دارید، نیاز به بررسی عدم علاقمندی همسرتان ضرورت می یابد. آیا ایشان از هر گونه روابط جنسی طفره می رود یا آن که مثلاً از برقراری روابط جنسی با شما بیزار است؟ گاهی فرد به دلیل وجود نارضایتی از زندگی مشترک و بدرفتاری همسر تمایلی به برقراری ارتباط جنسی ندارد؛ نباید خودتان را مقصر بدانید چرا که تنها احساس نارضایتی فرد این وضعیت را به وجود آورده و ممکن است همسرش واقعاً بدرفتاری نکرده باشد.
اگر به بدرفتاری با شما هم مشغول باشد، نباید با بی میلی با او برخورد نمایید.
بدرفتاری متقابل زمینه را برای بی میلی هر دوی شما فراهم می آورد. در این شرایط باید اقدامی در جهت برقراری ارتباط صمیمانه و انسانی انجام دهید؛ اگرچه ممکن است این روند کاملاً تدریجی باشد و شما به کندی به این وضعیت مطلوب برسید.
تلاش کنید تا گفتگوهای تان سودمند باشد . بدون دلیل به گفتگو نپردازید. این وضعیت در زندگی مشترک به ویژه هنگامی که با ناملایمی پیشین روبرو هستید ، جدی تر است و باید آن را رعایت نمود. در اين شرايط رعايت چند شرط ديگر نيز ضروري است. هر وقت همسر به شما مي‌گويد آن گونه كه مي‌خواهم نيستي و نمي‌تواني باشي ،به مقاومت و مخالفت با او نپردازيد ، بلكه در ابتدا هرگز با او در اين مورد گفتگو نكن . از خودتان ناراحتي و دلشوره نشان نده.
اين قبيل رفتارها هنگامي كه فرد قرباني از خود واكنش منفي نشان مي‌دهد، معمولاً تكرار مي‌شوند و ممكن است شديدتر بشوند. اما هنگامي كه نسبت به اين قبيل رفتارها واكنش منفي نشان نمي دهيم ، به فرد مقابل مي رسانيم كه غافلگير نشده‌ايم . ابراز اين مطالب نمي تواند من را ناراحت سازد. در نتيجه اين رفتارهاي نامطلوب به زودي حذف شده يا كاهش خواهند يافت. اين واكنش اغلب موفقيت آميز است.
در ادامه مي‌توانيد به همدلي با فرد پرداخته ، از او علت اين قبيل رفتارها را جويا شويد. در اين شرايط بايد كاملاً خونسرد بمانيد . در صدد استدلال و جدال نباشيد. در ابتدا بايد هميشه به سخنان همسرتان گوش فرا داده و در مقام يك شنونده خوب نقش ايفا كنيد. توجه كنيد كه در اين مواقع جويا شدن احساسات واقعي فرد مي‌تواند كمك مؤثري براي برطرف شدن هيجانات منفي او محسوب گردد . به ياد داشته باشيد كه با برونريزي هيجاني افراد با يك احساس كم‌رنگ شده روبرو خواهيد شد . از اين پس احتمال خصومت و كينه‌توزي را از او خواهيد گرفت. البته بعد از مدتي مي‌توانيد نسبت به آنچه شنيده‌ايد، ابراز عقيده نموده و همچنين مي‌توانيد برخي از آنچه شنيده‌ايد ، قبول نداشته باشيد. مهم آن است كه فقط در مقام يك شنونده باقي بمانيد . از حد توصيف فراتر نرويد . به قضاوت در بارة او و رفتارش نپردازيد.
اين قبيل عبارات معرف واقعاً خانمان‌سوز است كه عمرم را صرف تو كردم و عمرت را چه كردي و ...؛ به چه دليل اين قبيل عبارات را به كار مي گيريم؟ شايد به اين منظور كه فرد مقابل را به تامل درباره كارهايش وادار سازيم. اما نتيجه كاملاً برعكس است. وقتي ما ابراز مي‌كنيم چنان هستي و من چنان؛ به معناي آن است كه ارزش همزيستي نداري . بنابراين اين عبارت گزنده مي‌تواند فرد مقابل را به مقاومت و واكنش دفاعي وادار سازد . به وي‍ژه هنگامي كه فرد از خودآگاهي پاييني برخوردار باشد، باز وضع از اين بدتر خواهد شد.
