من علیایی دختری 25ساله از تهران مدت 3 سال با یک پسر اشنا شدم و خیلی هم همدیگر رو دوست داریم شدید ولی زمانی که من بهش پیشنهاد دادم رابطمون رسمی اعلام بشه و بیاد خواستگاری من بیاد گفت نه من حالا حالا قصد ازدواج ندارم من خیلی جا خوردم ولی گفت دوست داره من همیشه بهترین دوستش باشم و دیوانه وار دوستم داره حتی بارها شو برام خواستگار اومده بر خورد کرده ولی نمی دونم باید چیکار کنم که ترغیب بشه برای ازدواج گیج شدم حسابی از طرفی هم کسی دیگه رو هم نمی تونم دوست داشته باشم به جز همین اقا، شما می گین چیکار کنم دوست هم ندارم به گناه الوده بشم واقعا" دیگه مغزم کار نمی کنه نمی دانم ...................
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
قطعاً از این ازدواج احتمالی توقعی جز موفقیت آمیز بودن آن ندارید، ولی متأسفانه باید گفت درصد موفقیت این ازدواج بسیار اندک است. موفقیت هر ازدواجی در گروی ملاکمندی و معیارمندی آن ازدواج است . متأسفانه در مورد شما ملاکمندی در حد پایینی رعایت شده است. به عنوان مثال یکی از مهم ترین و سرنوشت سازترین ملاک ها برای سلامت ازدواج سلامت روانی زوجین می باشد. متأسفانه این پسر از سلامت نسبی روانی برخوردار نیست . رویکرد سه ساله ایشان به جنس مخالف مهم ترین شاهد بر عدم سلامت ایشان است. به عنوان نمونه خودداري ایشان از خواستگاری رسمی و اصرار بر تداوم رابطه بدون هیچ هدف و انگیزه مشخصی حکایت از وجود اختلالات ریز و درشت در ایشان دارد. قطعاً ازدواج با مردی با روحیات بیمارگونه به صلاح هیچ دختری نمی باشد. متأسفانه سه سال از بهترین و سرنوشت سازترین سال های عمر خود را با پسری فاقد شرایط اصلی ازدواج سر کرده اید.
چه بسا اگر کمی خداترس تر بودید، در طی این سه سال به جای رابطه گناه آلود با این پسر، وارد یک رابطه رسمی خداپسندانه با یک پسر سالم می شدید.
در هر صورت انتخاب با خود شماست . ما روانشناسان به هیچ وجه خواهان دخالت در تصمیمات مراجعان خود نیستیم. البته معیارهای مهم دیگر نیز همچون سلامت مذهبی اخلاقی و ... در ایشان قابل بحث و بررسی می باشد.
دیوانه وار دوست داشتن دیگری یا علاقه شدید یا عشق بر خلاف تصور اولیه چیزی جز وابستگی عاطفی روانی نیست. افرادی که به وابستگی های عاطفی دچار می گردند ،معمولاً از سه اختلال عمده روانپزشکی یعنی اضطراب، وسواس و افسردگی بی بهره نیستند . این سه اختلال اساسی باعث خواهد شد زندگی مشترک با مخاطرات زیادی روبرو گردد. البته هر چند پذیرش این امر برای شما دشوار است، ولی باید گفت همه آنچه که درباره این پسر گفتیم ،در مورد شما نیز با کمی نوسان صادق است . شما هم برای ازدواج موفق با هر پسری نیازمند مشاوره تخصصی با روانشناسان بالینی زن شهرتان می باشید. با این شیوه مرضی نمی توان پا در یک زندگی زناشویی نهاد . چه بخواهید و چه نخواهید بعد از ازدواج و فروکش نمودن احساسات عاطفی و جنسی دستمایه کافی برای تحمل مشکلات زناشویی و یا تداوم زندگی نخواهید داشت.
در شرایط گناه آلود و هیجانی بسیاری از نقاط ضعف شخصیتی طرفین پوشیده خواهد ماند، ولی بعد از ازدواج تمام این نقاط ضعف و کمبودها خود را به وضوح نشان خواهند داد. این سوال را از خود بپرسید که اولاً تا کی برهه خواستگار داشتن من به پایان خواهد رسید و ثانیاً بعد از ازدواج با ایشان چه حرف تازه ای برای گفتن به هم خواهیم داشت؟آیا جذابیت ازدواج به عنوان یک رخداد جدید و نو یا حرف هایی که بوی کهنگی از آن به مشام می رسد، حفظ خواهد شد و آیا رضايتمندی زناشویی بدون رضایت خدا امری شدنی است و ده ها سوال دیگر.
در پایان توصیه می شود تا دیر نشده برای تداوم یا قطع کامل این رابطه یک تصمیم اساسی و بدون بروبرگرد بگیرید . برای اطمینان بیش تر به درستی و همه جانبه بودن این تصمیم با یک روانشناس بالینی به مشورت بپردازید.
