با سلام
من همسرم هر دو 31 سالمان است هر دو لیسانس مدیریت داریم و هردو یک ازدواج ناموفق در کارنامه مان داریم.و یکسال و نیم است که ازدواج کرده ایم. من قبل از ازدواج در مورد نماز از ایشان سوال کردم و ایشان میگفت که نماز میخانم ولی بعضی اوقات که حوصه نداشته باشم یا خسته باشم نمیخوانم. ما قبل از ازدواج با هم خیلی صحبت کردیم و من با ایشان شرط کردم که انتظار دارم به نماز اهمیت بیشتری بدهد و نمازش را ترک نکند و دقیقاً به ایشان گفتم که " اگر نماز نخوانی قیدت را میزنم" و ایشان قبول کرد.ولی ایشان به واسطه اینکه شاغل هستند و میگویند که اگر برای نماز صبح بیدار شوم دیگر نمیتوانم بخوابم و در سر کار کسل می شوم نمازهای صبح را اکثراً نمی خوانند و نمازهای دیگر را هم وقتی که خسته باشند یا مریض باشند یا مشغول کاری دیگر باشند نمیخوانند . فقط در مواقعی که سر کیف باشند و حوصله داشته باشند می خوانند.که این مساله باعث بگو و مگو های زیاد و درگیرهای لفظی و حرمت شکنی و دعواهای مکرر شده و زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده است و حتی بچه دار شدن ما را در ابهام قرار داده یعنی من فکر میکنم که فعلاً نباید با این مشکل برای این موضوع اقدام کنیم.ضمنآ ایشان در مورد مسائل دینی و عقیده ای با من بسیار بحث می کند و قصد دارد به هر نحوی من را بکوبد . مثلاً میگوید تو که نماز میخانی فلان کار را میکنی و یا مثلاً وقتی با هم بگو مکو میکنیم من از کوره در می روم و شاید به او ناسزا هم بگویم و او میگوید چون تو نماز میخانی و ناسزا هم میگویی من اصلا نماز نمیخانم.خلاصه دوست دارم اگر ممکن است من را راهنمایی کنید.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز.
تلاش شما براي آشنا ساختن همسرتان با نماز، کاري بس ارزشمند و مورد پسند است. دعوت همسر به آشنايي با خداوند و عبادت او از برجستهترين و متعاليترين امور است. سستى همسرتان در امر نماز دلائل مختلف مىتواند داشته باشد که شايد ايشان شرائط روحي مناسبي ندارد. از اين رو صبر و حوصله و مدارا لازم است . با دقت و ظرافت خاص بايد مرحله به مرحله پيش برويد و از ادامه كار مأيوس نشويد. به نظر مىرسد در همسرتان به دليل پاك بودن، زمينه گرايش به نماز وجود دارد. آن چه مهم است ، نحوه ارشاد و راهنمايى و كشاندن ايشان به نماز است. بايد تدبيرى انديشيد تا او نماز را با با علاقه و اختيار و انتخاب خود بخواند.
براي ترغيب و تشويق به نماز راهکارهاي عملي زير را به كار ببريد:
1- در آغاز بايستي زير بناهاي فکري او را مورد بررسي قرار داده و در اصلاح آن بکوشيد. مثلا ديدگاهش در مورد خداوند، جهان هستي، انسان، معاد و... اموري که داراي نتيجه مستقيم بر عملکرد فرد است، تقويت و اصلاح شود . اين کار با مطالعه کتاب هاي مفيد در زمينه خدا شناسي و قيامت تقويت مي شود .
2- نماز، عملي است که در مجموعه عقيده توحيدي، داراي معنا و فلسفه خاصي است. انسانطبق فطرتش همواره به چيزيکه برايش اهميت دارد، توجه و اهتمامميورزد. يکي از علل ترک نماز يا سستي در انجام آن عدم آشنايى با فلسفه نمازاست. اگر انسان بداند چرا نماز مي خواند و نماز چه آثاري و برکاتي در زندگي دنيا و آخرت او دارد. و ترک نماز چه عواقب و نتايجي خواهد داشت. قطعا نماز را ترک نخواهد کرد . امامعلي(عليه السلام) ميفرمايد:«الناسأعداء ما جهلوا؛(1) انسان دشمن چيزياست که به آن نادان است». از اين رو به گوشه اي از آثار اقامه نماز و ترک آن اشاره مي کنيم .
آثار نماز
ياد خدا و آرامش روح
قرآنمجيد ميفرمايد: «أقمالصلاةلذکري؛ نماز را بر پا دار تا به ياد منباشي».(2)ذكر و ياد خداوند نقش تعيين كننده در آرامش رواني دارد. نماز به عنوان ذكر خدا به نمازگزار آرامش ميدهد: «ألا بذكر اللَّه تطمئن القلوب؛(3) آگاه باشيد ياد خدا مايه اطمينان است».
آمرزش گناهان
رسولخدا(ص) ميفرمايد: «نماز مانند آبجاري است که آلودگيها را از بين ميبرد. هر زمان که انساننماز ميخواند ، گناهاني که ميان دو نماز انجامشدهاست، از ميانميرود».(4)
بازدارندهاز گناه:
يكي از آثار مهم نماز جلوگيري از گناه است: «إنّ الصلوة تنهي عن الفحشا و المنكر»(5). طبيعت نماز از آن جا كه انسان را به ياد خدا مياندازد، داراي اثر بازدارندگي از فحشا و منكر است. انسان كه به نماز ميايستد و تكبير ميگويد، خدا را از همه چيز بالاتر ميشمرد.
در قلب و روح چنين انساني، جنبشي به سوي حق و حركت به سوي پاكي و جهشي به سوي تقوا پيدا ميشود؛ تجربه بشر نشان داده گرايش به امور متعالي و عالم نور ، او را ناخواسته از توجه به امور پست و نازل و رذايل ظلماني باز مي دارد.
نماز کليد قبولي همه کارهاي خير است. اگرشخصي اهل نماز بود و نمازش مورد پذيرش خدا قرار گرفت ، ساير کارهاي خير او نيز قبول مي شود . در غير اين صورت هيچ عمل خير و به ظاهر خدا پسندانه بدون نماز قبول نمي شود و به درد قيامت او نمي خورد .(6)
پرورش فضائل:
نماز خودپرستي و آثار بد آن را محو ميکند. نماز روح اخلاص و خداباوري را در انسان افزايش ميدهد و نتيجه آن پرورش فضايل اخلاقي است. انسان با نماز خواندن خود را از جهان محدود ماده و چهار ديوار طبيعت بيرون ميبرد . به ملكوت آسمانها متصل مي گردد . با فرشتگان هم صدا ميشود . خدا را در همه حال حاضر و ناظر ميداند. در اين فرايند از رذايل اخلاقي فاصله گرفته ، به فضايل جذب مي شود، مثلا يكي از آثار مشهود در نماز كامل ، تكبر زدايي است .
انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا ميگذارد . خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او ميبيند. از اين رو پردههاي غرور و خودخواهي را كنار ميزند و يا در صف نماز در كنار هر فرد ديگر از هر صنف اجتماعي به صورت برابر قرار مي گيرد. از اين رو علي(ع) بعد از بيان فلسفه عبادت، يكي از آثار نماز را تكبر زدايي بيان نمود: «خداوند ايمان را براي پاكسازي انسانها از شرك واجب كرده است و نماز را براي پاكسازي از كبر».(7)
امامعلي(ع) ميفرمايد: «خداوند ايمانرا براي پاکسازي انسانها از شرک و نماز را براي پاکسازي از کبر واجبکرد».(8)
شکر و سپاساز نعمتها:
نماز عاليترينشکلسپاسگزاري از منعمحقيقياست.
تقويتاراده:
اقامه نماز در اوقات معين، روح انضباط و تسلط بر نفس را در انسان تقويتميکند.
نمازگزار از طريقنماز از قدرت لايزال الهي مدد ميجويد و بر مشکلات چيره ميآيد. پس در آغاز بايستي اين گونه شناخت و آگاهي به او ارائه شود تا نماز جايگاه خود را در ذهن و انديشه او باز نمايد.
قرب معنوي
يكي از آثار بسيار مهم نماز قرب به خداوند است. اين اثر روح عبادت و نماز را تشكيل ميدهد. در يكي از آيات قرآن هدف آفرينش انسان عبادت بيان شده است(9) كه حكايتگر بعد معنوي نماز و اهميت آن است، امام علي(ع) فرمود: «الصلوة قربان لكل تقي؛(10) نماز وسيله تقرب هر پرهيزكاري به خداوند است». در برخي از روايات از نماز به عنوان معراج مؤمن ياد شده كه اشاره به آثار معنوي آن ميباشد. خلوتي كه انسان در نماز با خدا دارد و تنها خود و خدا را در ميان مي بيند، بهترين عامل نزديكي و قرب به خداست.
غفلت زدايي
بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند . غرق در زندگي مادي و لذائذ زودگذر گردند، اما نماز به حكم اين كه در فواصل مختلف در هر شبانه روز پنج بار انجام ميشود، مرتباً به انسان اخطار ميكند و هشدار ميدهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان ميسازد... اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيلهاي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه به او بيدار باش گويد.
نفي طاغوت و ايستادگي در مقابل ستم
انساني كه فقط خداوند را عبادت نمايد، در مقابل او سر تعظيم و تسليم فرود آورد، هر چه غير خداوند است، براي او حقير و كوچك ميشود . كسي نميتواند با ظلم و ستم بر او چيره شود. وي در مقابل گردنكشان و ظالمان سر تسليم فرود نميآورد و با طاغوت كنار نميآيد.
خداوند اين مسئله را يكي از اهداف بعثت پيامبر دانسته : « ميان هر امتي، پيامبري را مبعوث كرديم تا خداوند را عبادت نماييد و از طاغوت (هر چه در مقابل خدا است) پرهيز كنيد.(11)اين ها برخي حكمت هاي گوناگون فردي و اجتماعي و دنيايي و آخرتي نماز بود كه ذكر شد؛
عواقب ترک نماز
حضرت رسول(ص) مى فرمايد: «هر كس نماز را سبك بشمارد ، دچار پانزده بلا مى شود: شش بلا در دنيا، سه بلا در هنگام مرگ. سه بلا در قبر و سه بلا در هنگامى كه از قبر بيرون مى آيد. آن چه در دنيا به آن دچار مى شود:
1- خداوند بركت را از عمر او بر مى دارد.
2- خداوند بركت را از روزى اش بر مى دارد.
3- چهره خوبان از او گرفته مى شود.
- كار نيك وى پاداش نخواهد داشت.
5- دعايش به اجابت نمى رسد.
- از دعاى خوبان بهرهاى نخواهد برد.
آن چه در هنگام مرگ به آن دچار مى شود:
1- با ذلت و خوارى مى ميرد.
2- گرسنه از دنيا مى رود.
3- تشنه مى ميرد.
آن چه در قبر گريبانش را مى گيرد:
1- خداوند ملكى را در قبر وى مى گمارد تا او را شكنجه دهد.
2- قبر بر وى تنگ خواهد گرفت.
3- درون قبر وى تاريك خواهد بود.
آن چه در قيامت هنگام برخاستن از قبر به آن دچار مى شود:
1- خداوند فرشتهاى بر او مى گمارد تا وى را با صورت بر زمين بكشد.
2- با وى محاسبه سختى خواهد داشت.
3- هرگز خداوند به وى نظر رحمت نمى افكند».(12)
امام صادق (ع )فرمود که رسول الله (ص )فرمود: «ليس مني من استخف بالصلوه لايرد علي الحوض لا والله ;(13) به خدا قسم !از من نيست كسي كه نماز را سبك بشمارد و کنار حوض كوثر بر من وارد نمي شود»
تذکرمهم : جامعه را با اجراى قوانين و مقررات بايد اداره كرد . زندگى را بر پايه اخلاق، گذشت، رفاقت، همكارى و همدلى تداوم بخشيد. در غير اين صورت شيرازه جامعه و خانواده از هم مى پاشد و زندگى به مُردگى تبديل مى گردد.
تكاليف و وظايفى كه در قرآن و روايات براى زن و شوهر مطرح شده، دو دسته اند:
1-وظايف اخلاقى كه موجب بقا و استمرار و صميميت در كانون گرم خانواده مى گردد .
2-تكاليف واجب و قانونى كه غالباً در مواردى كه ناهنجارى و ناسازگارى در ميان آن دو وجود داشته باشد، مطرح مى گردد.
از نظر شرعي وظيفه داريد که با اخلاق نيک و زبان ملايم او را نصيحت کنيد . امر به معروف و نهي از منکر کنيد. کار را به دعوا و مجادله نرسانيد. فقط به تذکر و نصيحت با اخلاق نيک و بدون خشونت اکتفا کنيد. روشن است كه امر به معروف براي تبديل به وضع بهتر و نيكوتر است . اگر گفتن شما تاثيري ندارد، تکليفي ديگر نداريد. اگر تا به حال چند بار تذكر داده ايد، بهتر است مدتي در اين باره با ايشان گفتگو نکنيد. به نماز اول وقت خود اهميت دهيد . نيكي و احسان به او را بيش تر كنيد.به گونه اي با همسر خود رفتار کنيد که جذب اخلاق شما گردد . هميشه با زبان نمي توان افراد را اصلاح کرد . تبليغ عملي موثرتر از تبليغ زباني است. به نماز اول وقت خود اهميت دهيد و مقيد باشيد در اول وقت نمازتان را بخوانيد. سعي کنيد از اين به بعد از توصيه و نصيحت - که نوعي نگاه از بالا به پايين ميباشد - در مورد نماز و مسايل ديگر به همسرتان که باعث موضعگيري منفي وي ميشود ، بپرهيزيد ، زيرا اثر معکوس خواهد داشت و شما را از اقدامات بعدي محروم ميسازد.
تلاش نماييد. از زير نظر گرفتن و کنترل رفتارهاي او براي مدتي بپرهيزيد . وانمود کنيد. ديگر حساسيت سابق را نسبت به رفتار او نداريد . به يک نحوي اعتماد سابق را به او پيدا کردهايد. اما خوش رفتاري و نيكي و احسان نسبت به او را بيش تر كنيد. به گونه اي با همسر خود رفتار کنيد که جذب اخلاق شما گردد .
در پايان کتاب هاي زير را جهت مطالعه پيشنهاد مي کنيم :
درمورد نماز
1- آيين نيايش، ابراهيم غفاري.
2- نماز عارفانه، جواد محدثي.
3 - پرورش در پرتو نيايش، حسنعلي نوري ها.
4 - نماز زيباترين الگوي پرستش، غلامعلي نعيمآبادي.
5 - نماز از ديدگاه قرآن و حديث، موسوي لاهيجي.
6- نماز، حسين انصاريان.
7 - عبادت عاشقانه،استاد کريم محمود حقيقي
در مورد همسر داري
1- ازدواج مكتب انسان سازي شهيد دكتر پاكنژاد
2- آيين همسرداري ابراهيم اميني
3- بهشت خانواده دكتر مصطفوي
4- همسران برتر، دكتر غلامعلي افروز
5- نقش دين در خانواده- صادق احسان بخش
پينوشتها:
1. نهجالبلاغه، فيضالاسلام، قصار 163.
2. طه(20)، آيه14.
3. رعد (13) آيه 28.
4.سفينه البحار, شيخ عباس قمي , ماده صلاه.
5. عنكبوت (29) آيه 45.
6. مستدرک ،ج3 ،ص25.
7. نهج البلاغه، كلمات قصار 252.
8. تفسير نمونه، ج 16، ص 289.
9. الذاريات ،(51)،آيه56.
10 . مستدرک ،ج3 ،ص147.
11. نحل (16)آيه 36.
12. مستدرك الوسائل، ج 1، ص 172 و 171.
13. الکافي ،ج6 ،ص400.