به نام خدا
لطفا از فرد معتبر ، آیت الله یا کس معتبر جواب بدین
با سلام
من از تقریبا 15 سال قبل دچار ریزش مو شدم . این مساله برایم خیلی دردناک بود و من حساسیت زیادی نسبت به این مساله پیدا کردم. طوری که اگر کسی به من می گفت موهایت داره می ریزه خیلی ناراحت می شدم و این ناراحتی را تو خودم می ریختم .گریه و زاری می کردم و نسبت به آن شخص کینه پیدا می کردم . سعی می کردم خودم را از آن افراد و دیگران دور کنم تا راجع به موهایم چیزی نگویند و می ترسیدم . کم کم این ناراحتی اعصاب سراغم آمد و هر روز بیشتر می شد .نسبت به خدا خیلی بدبین شدم چون در بین اعضای خانواده ام فقط من این مشکل را داشتم . دیگه به مسجد نمی رفتم و راستش بدبینی عجیبی به خدا و ائمه پیدا کردم چون هر چی دعا می کردم که خدا موهامو شفا بده فایده ای نداشت و کینه ام نسبت به خدا خیلی زیاد شد. تا اینکه بالاخره زخمم سرباز کرد و 5 سال قبل به بیماری شدید تبدیل شد . اول وسواس گرفتم تا یکسال این حالت را داشتم . همیشه اضطراب داشتم و دلم به قول معروف هو می آورد و هول عجیبی داشتم و همش گریه می کردم . تا با یاری خدا و کمک مشاور این حالت را کنار گذاشتم . ولی هول و اضطرابم خوب نشد . خیلی نذر و نیاز کردم. مادرو پدرم که الان پدرم به رحمت خدا رفته و پدر و مادر شهید بودند خیلی دعا کردند. دیگه تو این چهار سال خدا میداند چقدر دکتر رفتم پهلوی فالگیر و رمال و دعا نویس و ...........
تا اینکه امسال پهلوی یه دکتر رفتم . با خدا عهد کردم اگه شفام داد گناهانم را کنار بگذارم . کمی بهتر شدم و به توفیق الهی یه سفر به عتبات عالیات داشتم که خیلی تو روحیه ام اثر گذاشت . اونجا خیلی گریه کردم و از حضرت عباس (ع ) طلب شفا کردم. انصافا تا سه ماه هیچ مشکلی نداشتم و خیلی از این بابت خدا را شکر می کردم .تمام نمازهایم را اول وقت و حتی الامکان به جماعت می خوندم . تا اینکه یه هفته قبل دوباره علائم هول و اضطراب سراغم آمد .البته نه به شدت قبلی و الان خوب شدم . میدونید من فقط از برگشت مریضیم می ترسم چون حالتهایی که وقت مریضیم به سراغم میاد خیلی دردناکه و همین منو میترسونه و برای فرار از این افکار سیگار میکشم.
الان من فقط یه خواهش از حضرتعالی دارم . شما را به خدا ، به خون امام حسین و هر چی به اون اعتقاد دارین از خدا بخواهید منوشفا بده . به خدا قسم به جون دو تا بچه ام قسم می خورم اگه مریضیم خوب شد دیگه گناه نکنم هیچ گناهی قسم می خورم. میدونم شما می تونید خیلی به من کمک کنین .پس از این کار دریغ نکنین که زندگی دنیا و آخرت یه بنده خدا به اون بستگی داره . هر کاری بگید و هر کاری لازم باشه میکنم تا خوب بشم .البته دکترها می گن خیلی زود خوب میشید ولی نمیدونم چرا میترسم خوب نشم .
این هم شرح حال من . دیگه بقیه امور را اول به خدا بعد به شما واگذار میکنم .از یکی از روحانیون معتبر شرح حال شما را شنیده ام .میدونم میتونین به من حقیر کمک کنین .پس شما را به امام زمان (عج) دریغ نکنین . اگه ملاقات حضوری لازم باشه با وجود اینکه راهم خیلی دوره ولی میام . حاضرم همه کاری بکنم تا خوب بشم . امیدواری دادن شما حتی با یک جمله کوتاه برام خیلی اثر بخشه خیلی . از حضور شما عذر میخوام ولی دیگه قسمتون نمیدم میخوام با جملات خودتون منو نجات بدین. فقط از شما می خوام راستش رو به من بگین . از قرآن و هر چی لازمه کمک بگیرین و منو نجات بدین .
با سلام و تشکر به خاطر ارتباطتان با اين مرکز
پيش از اینکه به پاسخ مناسب خود دست پیدا کنید، این نکته را همیشه به ذهن بسپارید که ملاک ارزشمندی انسان ها به خوش تیپ بودن و یا به داشتن مو نیست . جایگاه انسان در میان موجودات زنده جایگاه خاصی است. ملاک ارزش مندی و قیمت گذاری انسان بودن می باشد و رفتارها و گفتارهایی که دارد ، در حالی ملاک قیمت گذاری در حیوانات ،سلامت جسمانی و نداشتن عیب و نقص ظاهری است.
از طرفی خودتان را برای موضوعی سرزنش کرده اید که قابل کنترل از طرف شما نبوده. پس بیش از این انسانیت و شخصیت خودتان را به دلیل چیزی که در آن دخالت نداشتید سرزنش نکنید . خودتان را با این نیت که انسان هستید و دارای شعور و آگاهی هستید تحویل بگیرید. نباید منتظر معجزه باشید. زیرا اگر هدف از آفریده شدن و حتی وجود خدا این بود که بیمارهای ما را شفا بدهد، تمام پزشکان و روان پزشکان همه باید در خانه می ماندند . اصلا هیچ علمی پیشرفت نمی کرد. همه برای بیماری خودشان دست به دعا برداشتند.
امامان و معصومین در مشکلات جسمانی خود به طبیب مراجعه می کردند ، در حالی که می توانستد به دلیل ارتباط مستقیم با خدا از خدا شفا بگيرند و مشغول عبادت شوند. پس نگرش و تصور تان از خدا را تغییر بدهید. زیرا می فرمایید همه امور از طریق اسباب مادی آن انجام می شود.
همه شفاها به دست خداوند صورت می‌گیرد. روانپزشک و روانشناس هم تنها یک وسیله هستند . تا خداوند اراده ننماید شفایی حاصل نخواهد شد. بنابراین مراجعه به روانشناس و روانپزشک منافاتی با اینکه خدا علت همه کارها است، نخواهد داشت. خدواند به ما فرمان داده است که برای انجام کارهای خودتان تلاش کنید . بر اساس فرمان عقل مراجعه نمایید. متوسل به ائمه اطهار و مناجات و توسل به حضرت عباس نیز می‌تواند بهبود دهنده باشد . آن هم در سطحی بالاتر، اما مساله آن است که ایشان چه تعهدی به ماسپرده است که ما را شفا دهد و آیا ما می‌توانیم در این دایره ناخواسته آن ها را ملزم نماییم و مطمئن باشیم که ما را به خصوص شفا خواهند داد، بدون آنکه سیر منطقی درمان را پیگیری نماییم؟
گاهی آنچه به نام توکل در جامعه صورت می‌پذیرد ،چیزی جز تنبلی و عدم حوصله پیگیری کارها نیست و ما فرد راحت طلب هستیم. بنابراین خدواند حق دارد که این فرد را به حال خود واگذا نماید. اما اگر درمان منطقی را شروع کردیم، باز هم بی‌نیاز از متوسل شدن به معصومین علیهم السلام نیستیم و عنایات خداوند نیز باید شامل حال ما باشد. پس مناسب است که تمام اقدامات لزم را انجام دهیم . از آن ها طلب خیر و عافیت داشته باشیم.
باید به روانپزشک مراجعه نمایید و به تشخیص اختلال اقدام كنيد. چنانچه اختلال اضطرابی مانند اختلال«وسواسی» تشخیص گذاری شد، اختلال وسواسی یک اختلال اضطرابی است که اگر به نحوی مناسب به آن رسیدگی نمایید، می‌تواند بهبود یابد. این چیزی است که به قول شما دکترها هم گفته‌اند که خیلی زود خوب می‌شوید. اضطراب کنونی شما دربارة اینکه خوب می‌شوید یا نه هم چیزی عجیب نیست. چون در متن اختلال و اختلالات اضطرابی خود بیماری‌ها هم در زمره مسایل اضطرابی قرار گرفته و اول آن که اضطراب نسبت به برخی مسایل خاص دارد. دوم اضطراب نسبت به همین اضطراب دارد که آیا من خوب خواهم شد یا نه؟ آیا این دکترها می‌توانند من را درمان کنند یا نه؟ این نیز با آغاز دوره درمانی بهبود خواهد یافت و نباید نگران آن باشید.
اما منظور ما از درمان یک رسیدگی کاملاً دقیق است که نیاز به مراجعه همزمان به روانپزشک برای دریافت دارو-در صورت صلاحدید روانپزشک- و روانشناس برای درمان از طریق گفتگو انجام تمرینات خاص دارد. روشن است که هر گونه قطع خودسرانه دارو و روان درمانی می‌تواند تمام آثار پیشرفت و بهبود را از بین ببرد. بنابراین اثرات موقت با روی آوردن به هر روش دیگر می‌تواند موقتی باشد و شما را با وضعیت نخست روبرو سازد.
پس از مراجعه به روانپزشک باید به روانشناس مراجعه نموده و با روش های توقف افکار اضطراب آمیز آشنا شده و روش های مقابل با تنش را یاد بگیرید.
توجه کنید که حتی یک ترک ساده سیگار نیز به مراجعه به متخصص روانشناس مجرب نیازمند است. اما در ادامه لازم است برخی از روش‌های تغییر مسیر ذهنی را با خودتان تمرین نمایید. در ابتدا باید با استفاده از تغییر خودگویی‌های منفی به خودتان امید دهید که می‌توانید بر این وضعیت چيره آیید. هیچ یک از ما نمی‌توانیم دیدگاه نامناسبی را در نظر بگیریم و انتظار داشته باشیم که با تمام توان و نیرو برای حلش مسایل خودمان حاضر باشیم. بنابراین کار را از خودگویی‌های منفی درباره خودتان شروع کنید. تمام آنچه در نامه نوشته‌اید، باید در دگرگونی قرار گیرند . تغییر یافته و مطابق با واقعیت گردند. حق توهین کردن به خودتان را ندارید . می توانید این را آزمونی الهی و درس عبرت خودتان بدانید و تلاش کنید تا خودتان را به صورت حداکثری تغییر دهید.
سپس باید به تغییر افکاری مبادرت ورزید که در ذهن شما در جریان بوده و تولید اضطراب می‌نماید. مناسب ترین روش برای قطع این افکار استفاده از روش 1،2،3 است که به خودتان فرمان می‌دهید و ناگهان می گویید:بس!باید با صدایی بلند که شنیده می شود، کار را شروع کنید تا به این قدرت برسید که حتی با نهیب زدن درونی بتوانید این فکر را رها نمایید. این روش ساده اما مؤثر اغلب مسیر ذهن را تغییر داده و شما را با قدرت خودتان در ذهن‌گردانی آشنا می سازد.
اما روش های دیگری مانند تن آرمیدگی هم به عنوان درمان مکمل می‌تواند اثر بخش باشد که پس از دریافت دارو می‌توانید با مرکز تماس حاصل نموده و آن ها را فرا بگیرید. همچنین می‌توانید با بخش مشاوره تلفنی همین مرکز با شماره 09640 ارتباط برقرار نموده و ضمن ارایه اطلاعات دقیق‌تر درباره وضعیت خودتان راهنمایی لازم را دریافت نمایید.
