با سلام در زندگي مجردي سختي بسيار زيادي كشيدم هر روز دعواي پدرومادر كه مادرم اعتقاد داشت به اجبار تن به اين امر داده خلاصه با هزاران اميد وارد زندگي جديد شدم اما ناكامي پشت ناكامي تنهايي هاي ممتد عدم وجود بچه شوخرم مشكل دارد و كتك و........مسائل ديگر الن طلبه هستم اما حس اينكه اطرافيان اينقدر باعث ناكاميهاي زندگي من هستند رنجم ميدهد راهنمايي كنيد شايد برايتان جالب باشد هنوز دعواي پدر مادر من ادامه دارد منجر به اعتياد يكي از برادران نيز شده و........ايا اين حق من بود كه تقاص اشتباه مادر يا همسرم را بدهم؟
پرسشگر گرامي با سلام سپاس از ارتباط تان با اين مرکز.
نامه شما در مجموع مبهم است . نمی‌توان به برخی از ابعاد آن پاسخی مشخص ارایه نمود. تنهایی‌ها ممتد، چه معنایی دارد؟ آیا واقعاً تنها هستید و همسرتان در خانه نیست یا آنکه در زندگی همراه شما نیست؟!؛ و.... مسایل دیگر کافی نیست . باید مشکلات خودتان را به صورت مشروح ارایه نمایید تا پاسخ مقتضی نسبت به هر فقره و کل مسأله را دریافت دارید. همچنین مشخص نیست که درخواست نهایی شما تقاضای کمک در چه زمینه‌ای است!
این سبک نگارش نامه و رها شدگی آن در مواردی چند، حاکی از آن است که حس فقدان کنترل مسایل زندگی و امور مرتبط با خودتان یکی از عمده مسایلی است که با آن روبرو هستید که باید بهبود یابد و این می تواند به تغییر وضعیت شما به سمت نقطه مطلوب بیانجامد.
گاهی افراد احساس کنترل نسبت به زندگی خود را نداشته و احساس می کنند که دیگران و موقعیت‌ها هستند که آن ها را تماماً کنترل نموده و هیچ کنترلی بر امور مرتبط با خود ندارند. این افراد هیچ گونه حس کنترل و تسلطی بر زندگی خود نداشته و امور خود را به دنیاو افراد دیگر واگذار می‌کنند. به همین دلیل این افراد ناکامی‌های متعدد و متوالی را تجربه می کنند.
می‌توان تا اندازه‌ای احساس شما در موقعیت‌های دشواری که در زندگی روبرو بوده‌اید، درک کرد، اما باید یاد بگیریم که دنیا مملو از موقعیت‌های ناکام کننده است و محل ابتلا و امتحان است. این تفسیر به ما اجازه می‌دهد تا با به دست گرفتن حس کنترل در خودمان، تفسیری واقعی و الهی از حوادث دنیا به دست آورده و موقعیت‌ها را با کارآمدی و کفایت هر چه تمام اداره نماییم.
تفسیر شما درباره علت دانستن دیگران برای ناکامی های شما نیز نمی تواند صحت داشته باشد. افراد دیگر صرفاً نقش یک عامل خارجی و به اصطلاح ماشه چکان داشته باشند. در این صورت شما هستید که عالم اصلی برای رفتار، احساس و افکار خودتان هستید. در واقع، تفسیرهای شما از مسایل خارجی و رویدادها هستند که حال بد و ناکامی را در شما ایجاد می‌کنند. شاهد ما ایجاد هیجانات گوناگون در افراد متفاوت است. این درست است که همه ما در ابتدا به احساس ناخوشایندی در رویارویی با از دست دادن‌ها، بی توجهی ها و ... هستیم؛ اما تا وقتی تفسیری مطابق با احساس خودمان نداشته باشیم، این احساس در ما ایجاد نخواهد شد.
اما در خصوص کتک زدن همسرتان لازم است که به این نکته توجه داشته باشید نیاز به مراجعه به قانون دارید. متأسفانه این قبیل بد رفتاری ها اغلب همچنان تداوم می یابد . تجارب متعدد مشاوران نشان می دهد که مراجعه به قانون می تواند احتمال کاهش و متوقف شدن بدرفتاری های همسر بدرفتار را به نحوی معنادار کاهش دهد.
در خصوص بچه‌دار نشدن همسرتان باز هم ما به کمبود اطلاعات روبرو هستیم. آیا این وضعیت شما را به نتایجی مانند «فکر طلاق»، «آوردن بچه از پرورشگاه» و ... رسانده است و آیا همسرتان در چه موضعی قرار دارد؟ آیا همسرتان چنان ارزنده است که بتوانید تمام عمر با او به سر برید؟با ارایه اطلاعات بیش تر خواهید توانست راهنمایی سودمندی را دریافت نمایید.
اما مقصود شما از اینکه تقاص مادر یا همسرتان را بدهید، اگر چنان است که آن ها را عامل ایجاد حال بد در خودتان می‌دانيد و آن ها مسؤول را حال بد خودتان می‌دانید، که خودتان عامل آن هستید . باید چنان مقاوم باشید که اجازه ندهید بر شما تأثیر منفی بگذارد. به عبارت دیگر باید با تصحیح افکار منفی ابتدا به حال خود رسیدگی نمایید . سپس به رویارویی برای حل مشکلات بپردازید. برای مثال روش «ابراز وجود» یکی از روش هایی است که می تواند از شما در برابر دیگران حمایت کند و حقوق مشروع شما را برآورده سازد. همین طور روش «گوش دادن فعال» یا «شنوندة مؤثر» و روش«همدلی» می‌تواند هیجانات همسرتان را تخلیه نموده و صمیمیت را به خانه بازگرداند و یا ایجاد نماید. البته هر یک از این موارد نیاز به توضیح کامل دارد که متأسفانه در نامه خودتان کمتر به این مسایل اشاره نموده اید.
اما در هر صورت بازگرداندن حال خوب به شما باید در صدر تمام برنامه‌ها قرار گیرد . باید از وضعیت تماشاگر خارج شده و نقشی فعال در روابط خودتان بر عهده بگیرید. این روش به شما کمک می کند تا سالم بمانید.
