با سلام و عرض خسته نباشید من دختری 24ساله هستم قبلا آرایش میکردم ،قسمتی از موهایم بیرون بود و در ارتباط با نامحرم اصول حیا را چندان رعایت نمیکردم ولی الان یک سال و نیم است که حجابم را کامل رعایت میکنم و بسیاری از اصول حیا را رعایت میکنم به دلیل اینکه از خداوند خواستم که در مقابل همسر خوبی به من عطا کند ولی نه تنها چنین نشد بلکه خواستگارانی هم که قبلا به خاطر ظاهرم داشتم را هم ندارم الان خیلی از اعتقادم کم شده و فکر میکنم خداوند مرا فراموش کرده و گاهی حتی فکر میکنم که خدایی وجود ندارد که به دعایم گوش دهد خواهش میکنم به من کمک کنید.

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
همه انسان ها كم و بيش در زندگي مشكلاتي دارند ، اما مهم آن است كه با ‌آن ها چگونه بايد برخورد كرد. آيا بايد آن ها را ريشه يابي كنيم و در جهت رفع آن ها تلاش نمائيم، يا اينكه بنشينيم و عزا بگيريم و خودمان را غصه دار و محزون و افسرده سازيم و روح و روان خود را نابود سازيم؟
دغدغه ازدواج در سنين جواني براي دختران و پسران جوان امري طبيعي است ، زيرا ازدواج يكي از مسايل اساسي زندگي انسان است كه در دوره جواني اتفاق مي افتد، اما اين دغدغه نبايد تمام زندگي انسان را تحت الشعاع خود قرار دهد.
با توجه به عواملي كه سن ازدواج را افزايش داده و موانعي كه بر سر راه ازدواج براي جوانان وجود دارد، نبايد نداشتن خواستگار موجب نگراني و اضطراب شديد شود . نگرش فرد به جهان و نظام آفرينش را تغيير دهد يا موجب مشكلات روحي گردد؛ زيرا:
اولاً، سن ازدواج در جامعه كنوني افزايش يافته است. اين واقعيت اجتماعي مطلوب نيست . بايد در پي كاهش آن بود؛ ولي بايد به عنوان يك واقعيت تلخ و رنج آور پذيرفته شود. برخي دختران در سنين بالاتر از 30 سال ازدواج مي‏كنند و ازدواج موفقي هم دارند.
دوم، گمان نشود تعدد خواستگار نشانه يا دليل برتري يا داشتن كمال فردي است . نداشتن آن نشانه نقص و ضعف. چنان نيست كه همه دختران داراي خواستگارهاي متعدد چنين و چنان باشند. خيلي از خانم‏هاي متأهل كه در زندگي مشترك خود نيز خوشبخت هستند، مي‏گويند شوهر من اولين و آخرين خواستگارم بود. پس كثرت خواستگاران خيلي مهم نيست.
سوم، اگر در زندگي بسياري از كساني كه خواستگاران بسيار داشتند يا زود ازدواج كردند - به خصوص در مواردي كه آشنايي‏ها از طريق‏هاي غير مشروع انجام گرفته - دقت و تأمل كافي صورت گيرد، آشكار مي‏گردد. كثرت خواستگار يا زود ازدواج كردن به صلاح دختر و زندگي‏اش نبوده ، در واقع شرّي است كه به دنبال عدم رعايت اصول اخلاقي و ارزشي و بي‏توجهي به عفت و عفاف گريبانگير فرد گرديده ، مدت‏ها زندگي مشترك دختر و خانواده‏هاي دو طرف را تلخ ساخته است.
نامه هاي بسياري به دست ما مي رسد كه مي گويند اي كاش با چنين فردي ازدواج نمي كردم. پس تعدد خواستگار و زود به خانه بخت رفتن هميشه به معناي خوشبختي نيست.
با توجه به مطالب بالا توجه شما را به نکات ذيل جلب مي‌نمايم:
1ـ همواره به خود گوشزد نماييد که سن من براي ازدواج به هيچ عنوان دير نشده ، حداقل تا 35 سالگي فرصت براي ازدواج موفق را خواهم داشت. اين نکته را به هيچ‌ عنوان خود فريبي قلمداد نکنيد و به يادآوري هر روزه اين نکته ملتزم باشيد.
2ـ به موفقيت هاي ديگر در زندگي خود فكر كنيد. خانه بخت را منحصر در ازدواج ندانيد . همه برگه هاي زندگي را در موضوع ازدواج خرج نکنيد . چه بسا زنان بسيار تأثير گذاري در جامعه بوده اند که در پرتو تحصيل و اشتغال مولد، نه صرفاً ازدواج به خانه بخت واقعي خود راه يافته اند.
3ـ ورزش منظم و سنگين (به گونه‌اي که عرق شما درآيد) را در برنامة روزانه خود قرار دهيد.
4ـ با يک پالايش رواني هفتگي ببيند چه عواملي باعث تشديد تفکر ازدواج در شما مي‌گردد. پس از شناسايي اين عوامل مثل وضعيت نابسامان خانوادگي، ديدار دوستان متأهل، اضطراب بالا و... به تعديل آن بپردازيد.
5-دست خير خداوند را در همه امور زندگي تان مشاهده نماييد . چه بسا اموري که ظاهري خوشايند دارند ،ولي باطني تلخ . چه بسا اموري که ظاهري ناخوشايند دارند ،ولي باطني دل انگيز .
6-هيچ گاه از رحمت بيکران الهي نااميد نباشيد. همواره خواهان امور دنيايي و عقبايي با قيد مصلحت و حکمت از خداوند حکيم باشيد ، نه استجابت دعا و برآورده شدن حاجات به هر قيمتي. پس از بيقراري و عجز و لابه افسرده ساز (حتي به صورت دعا) به شدت بپرهيزيد.
7-براي رهايي از افکار پريشان و بغرنج ساز به مطالعه کتاب هاي تاريخي و زندگينامه و شرح حال بزرگان بپردازيد . ببينيد که دنيا با همه عرض و طولش کوچک تر از آن است که بخواهيم با کوچک ترين ناکامي افسرده گرديم و با بزرگ ترين کاميابي ها خشنود.
8-نقش واسطه ها در معرفي دختران خوب و شايسته و دم بخت را کم نگيريد. بنابراين در جلسات مذهبي و به طور کلي در جمع ها حضور فعال داشته باشيد. ضمن حفظ کرامت و شخصيت و وقار ،انساني بشاش و خوشرو و پر انرژي باشيد . مطمئناً هم در شادابي و طراوت شما و هم در جلب نظر ديگران بسيار موثر خواهد بود. دعاها و ارتباط با خداوند بسيار فراتر و ارزشمندتر از آن است كه آن را تنها در برآورده شدن حاجت و خواسته ببينيم. اينكه دعاي انسان در فرداي قيامت ذخيره شود‌، ارزش كمي نيست، مگر اينكه از ارزش فرداي قيامت و زندگي سعادتمندانه ابدي آگاه نباشيم.امام صادق(ع) مي فرمايد: "روز قيامت خداوند مي فرمايد: اي بنده من!‌ مرا خواندي و اجابتت را به تأخير انداختم. اكنون ثواب و پاداش تو چنين و چنان است. پس مؤمن آرزو مي كند كه كاش هيچ دعايي از او در دنيا اجابت نمي شد، براي ثواب و پاداش نيك كه مي بيند".(1) وقتي مومن پاداش خود را مي بيند ، آرزو مي كند كه اي كاش! هيچ دعايي در دنيا به اجابت نمي رسيد.
از طرف ديگر چه بسيار مشكلات و مصيبت هايي كه به خاطر دعاهاي شما (براي موضوع ديگر) از شما و خانواده تان برطرف شد ، در حالي كه از آن ها آگاه نيستيد ، يا چه بسا چيزهايي نصيب شما شد كه به واسطه همين دعاها بوده است. امام سجاد(ع) مي فرمايد: "دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد: براي او در آخرت ذخيره مي گردد ، يا در دنيا برآورده مي شود ، يا بلايي را كه مي خواست به او برسد،‌ از وي مي گرداند".(2)
در دعاي افتتاح مي‌خوانيم : « خدايا! اگر حاجتم را دير برآوردي، از سر ناداني بر تو عتاب و اشکال كردم (که چرا حاجتم را بر آورده نکردي يا دير اجابت کردي)، در صورتي كه تأخير در اجابت حاجتم (يا عدم اجابت دعا ) برايم بهتر بوده است، زيرا تو به فرجام امور آگاهي».
البته شيطان در يكي از مواردي كه وسوسه مي‌كند، تأخير اجابت دعا است. از اين راه انسان را مأيوس مي‌كند تا او به خدا بدبين شود. ائمه اطهار(ع) به اين نكته توجه داشته و همگان را از افتادن به دام بدبيني و سوء ظن به خدا برحذر داشته‌اند.
اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايد «دير اجابت نمودن خدا، ‌تو را نااميد نكند كه بخشش، ‌بسته به مقدار درخواست است. چه بسا در اجابت دعاي تو تأخير رخ دهد تا درخواست تو طولاني‌تر گردد و بخشش خدا كامل‌تر شود. چه بسا چيزي را از خدا خواسته‌اي آن را به تو نداده ،ولي بهتر از آن را در دنيا يا آخرت به تو داده است و يا بهتر آن بوده كه آن را از تو باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي‌داد، ‌تباهي دين و دنياي خود را در آن مي‌ديدي». (3).
خواستگار نداشتن در حال حاضر با حجاب شما ارتباط ندارد. اين مشکلي است که خيلي از دختران با آن روبرو هستند . مطمئن باشيد با رعايت حجاب فرصت ازدواج را بيش از گذشته پيدا کرده ايد. چون جوانان و خانواده آن ها در پي دختران پاک و عفيف و محجبه هستند . حتي اگر خود معتقد نباشند.البته حجاب را به خاطر کسب رضايت خدا مراعات کن نه برا ي اين که به حاجت خود برسي . ما طلبکار خدا نيستيم وظيفه ما عبوديت و بندگي و انجام واجبات و ترک محرمات است . مهم كسب رضايت و خشنودي آن سرور انس و جان است و آن كريم بزرگوار و بخشنده صفت بنده پروري را بهتر از هر كس مي داند:
تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن كه خواجه خود صفت بنده پروري داند
به هر حال بايد عامل به وظيفه باشيم و دست از دامان پاك خداوند و اوليائش برنداريم تا مشمول الطاف آنها گرديم ولي چه وقت و به چه شكل، اين مربوط به خود آن هاست:
گرت هواست كه معشوق نگسلد پيوند نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
آيا مي‏پنداريد هر كس بتواند به آمال و خواسته‏هاي خويش دست يابد، مورد توجه و عنايت خدا است. اما هر فردي كه با انواع سختي‏ها و مشكلات مواجه است، و هر تدبيري به كار مي‏گيرد و هر چه دعا مي‏كند، ولي اثر اجابت آن را نمي‏بيند، خدا از او بيزار و متنفر است.؟ خير، اين جور نيست! كسي كه منفور خدا است، توفيق پيدا نمي‏كند از طريق نماز، روزه، دعا، مناجات و توسل با اوليايش، ارتباط داشته باشد.
شاهد بر صدق گفته ما سخن امام صادق(ع) است كه فرمود: "بنده‏اي كه محبوب و دوست خدا است، وقتي به درگاهش دعا مي‏كند، خداوند به فرشته‏اي كه گماشته بر اجابت دعاي او است مي‏فرمايد: "حاجت بنده‏ام را برآور، ولي در تحقق آن شتاب مكن، چه اين كه ميل دارم صداي او را بشنوم".اما بنده فاسق و دشمن خدا وقتي دعا مي‏كند، خداوند بر فرشته موكّل او دستور مي‏دهد حاجتش را زود برآوريد و شتاب كنيد، زيرا خوش ندارم صداي او را بشنوم".(4)
ناله مؤمن همي داريم دوست
گو تضرّع كن كه اين اعزاز دوست
يكي از سنّت‏هاي الهي امتحان انسان است. هر انساني در هر موقعيت فكري، علمي، ايماني و اجتماعي باشد، متناسب با موقعيتش مورد امتحان الهي قرار مي‏گيرد. آيا احتمال نمي‏دهيد كه يكي از عرصه‏هاي آزمون شما، تأخير اجابت دعا و حاجت تان باشد؟ خداوند گاهي آن قدر زمان برآورده كردن حاجت بنده‏اش را طولاني مي‏كند تا بنده جوهره اصلي درون خويش را آشكار نمايد.
"رستگاران خوشبخت" كساني اند كه از اين فرصت حُسن استفاده را مي‏كنند و با ازدياد ارتباط با خدا و توسّل به اوليا و ائمه(ع)، مراتب ايمان و تقوا را در خود ملكه و نهادينه مي‏سازند و به مقام يقين مي‏رسند و در آزمون الهي سرافراز مي‏گردند.
برخي ديگر تحت تأثير وسوسه شيطان قرار مي‏گيرند؛ غبار غليظ يأس و نااميدي به تدريج آنان را از محور توحيد و فضيلت خارج مي‏سازد و در آزمون الهي، مردود و سرافكنده مي‏گردند. بيش از پيش سپاسگزار خدا باش، و با نگاه مثبت به تأخير دعايت بينديش. خدارا شكر كن كه در صف رستگاران خوشبخت قرار داري.
نوشته‏ايد: فکر مي کنم خداوند مرا فراموش کرده و گاهي حتي فکر مي کنم که خدايي وجود ندارد که به دعايم گوش دهد .
خواهر گرامي، آيا هيچ وقت پاسخ خدا را در جان دلت احساس كرده‏اي كه به تو بگويد: بنده‏ام! صدايت را شنيدم. من اَسْمع السامعينم!؛ از بس به تو نزديكم، نزديك‏تر از خودت به خويشتن! مرا نمي‏بيني، چون تو را و صداي دعا و مناجاتت را دوست دارم، تو را به خودم وابسته كردم. مي‏خواهم پيوسته با من باشي، با من حرف بزني، درد دل كني، ولي بگذار هر زمان و هر جور من خواستم، خواسته‏ات را اجابت كنم، چون مصلحت تو را من بهتر مي‏دانم.
خواهر! وقتي اين قسمت از نامه ات را مي‏خواندم، در ذهنم آيه 214 سوره بقره به تصوير كشيده شد. اين آيه را با دقت و توجه به مفهوم آن، مكرّر بخوان تا تشابه وضعيت و سخنان خود و برخي مؤمنان و انبيا را بيابيد، كه مي‏گويد: "آيا پنداشتيد داخل بهشت مي‏شويد، بي آن كه حوادثي (و محروميت و مشكلاتي) همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟ همان كساني كه گاهي گرفتاري‏ها و ناراحتي‏ها چنان به آنان هجوم مي‏آورد و اجابت دعاي شان آن قدر طولاني مي‏شد كه از شدّت ناراحتي، پيامبر و افرادي كه به او ايمان آورده بودند مي‏گفتند: پس نصرت و ياري خدا كي خواهد آمد؟!"
البته اين كلمات، اعتراض به خدا نبود، بلكه نوعي دعا و بيان شدّت اضطرار و نياز آنان بود، نظير كلمات شما كه يقيناً به همين منظور است.
خواهر! واقعيت اين است كه ما از باطن هستي و مصالح حقيقي خود بي خبريم. به همين جهت، گاهي مي‏پنداريم كه خير و صلاح ما در برآورده شدن حاجتي يا دفع و رفع مشكل و مانعي است، در حالي كه اگر حجاب كنار رود و آينده براي ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست برآورده شدن خواسته و نياز خويش منصرف مي‏شويم.وظيفه بنده، بندگي كردن، و دعا و مناجات با خدا است. خدايي كه مي‏دانيم نسبت به بندگانش رئوف و مهربان است. جز خير و صلاح بنده اقدامي نمي‏كند و حاجت دوستانش را در زماني برآورده مي‏سازد كه بيش ترين منفعت و مصلحت در آن است. پس با دلي آكنده از اميدواري و استقامت و استواري، وظيفه بنده‏گي خويش را انجام ده . به خود اين باور را تلقين نما كه محبوب خدا و مورد لطف او هستي. بدان كه "محبوبيت" نزد خدا را با برآورده شدن هيچ حاجتي نمي‏توان معامله كرد.
در پايان عمل به موارد زيررا سفارش مي کنيم:
1- آيات 54 و 55 سوره اعراف را هر روز پس از خواندن آيت الکرسي بخوانيد(ان ربّکم الله الذي000000تا-قريب من المحسنين).
2-اين دعا مکرر خوانده شود :حسبي الله و کفي، و سمع الله لمن دعا ،ليس وراء الله منتهي.
3- اللهمّ انّک لا يکفي منک احد و انت تکفي من کل احد من خلقک فاکفني شرّ الجنّ و الانس.
4-خواندن و نوشتن آيات 75 تا82 سوره يونس.
5- از پيامبر روايت شده که در خواندن سوره يس ده خاصيت است، از جمله رسيدن به همسر مناسب .پس اين سوره را هر روز صبح بعد از نماز بخوانيد و از خدا حاجت خود را بخواهيد .
6- يكي از چيزهايي كه براي رسيدن به حاجت وارد شده‌، خواندن نماز جعفر طيار است كه در كتاب مفاتيح الجنان آمده است.
7- بعد از نماز صبح . ده مرتبه اين دعا را بخوانيد و هر روز تکرار کنيد تا خداوند گشايش عنايت فرمايد:« لا حول و لا قوّة الا بالله. توکّلت علي الحيِ الّذي لا يموت و الحمد لله الّذي لم يتّخذ ولداً و لم يکن له شريک في الملک و لم يکن له وليِ من الذّلّ و کبّره تکبيراً ».
8- شب جمعه بعد از نماز عشا بگوييد:« لا اله الا انت. سبحانک انّي کنت من الظالمين». اگر اين ذکر را در سجده چهار صد مرتبه بگوييد، به اجابت نزديک تر است.
9- نزديک ظهر روز جمعه ، دو رکعت نماز بخوانيد ، در رکعت اوّل بعد از حمد و توحيد ، سه آيه اوّل سوره فتح(يعني تا نصراً عزيزاً)را بخوان . در رکعت دوم بعد از حمد و توحيد سوره الم نشرح را بخوان ، بعد از سلام نماز تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها را بگو و حاجت خود را از خدا بخواهد .
10- در صورت امکان هر روز به ويژه بعد از طلوع آفتاب زيارت عاشورا بخوانيد.
پي‌نوشت‌ها:
1. کافي ،ج2 ،ص 490.
2. تحف العقول، ص 202.
3.نهج البلاغه، نامه 31.
4.کافي، ج2 ،ص 489.