O پرسش 49 . آیا پذیرفتن توبه برخدا واجب است؟
معتزله قائلاند که پذیرش توبه از جانب خداوند، عقلاً واجب است. آنان براى ادعاى خود دو دلیل عقلى و نقلى ذکر کردهاند.
دلیل عقلى: اگر کسى از مولاى خویش نافرمانى کند، آن گاه پشیمان شود و نزد مولایش تضرع و خواهش نماید و پوزش بطلبد و مولا بداند به راستى از گناه پشیمان شده و تصمیم دارد مرتکب آن نشود، ذم (نکوهش) و عذاب بنده بر مولا قبیح است. توبه نیز از این قرار است و کیفر دادن و ذَمَّ تائب برخدا قبیح و زشت است، پس قبول توبه واجب است.203
دلیل دیگرى که معتزله ذکر کردهاند، این است: خداوند بنده گناهکار را مأمور به عبادت و ترک معاصى فرمودهاست. این دو واجب (انجام عبادت و ترک معصیت) موجب ثواب است و اگر توبه او را نپذیرد، موجب عذاب است. جمع میان ثواب و عذاب ممکن نیست، پس ناچار باید توبه را قبول کند تا عذاب رفع شود و مکلف در باقى عمر مستحق ثواب گردد.204
اما هر دو دلیل توسط گروهى از محققان رد شدهاست، به این صورت که همیشه عقل حکم به وجوب قبول پوزش خواهى خطاکار نمىکند، مثلاً عقل حکم نمىکند که پدر مقتول، باید عذرخواهى قاتل فرزندش را قبول کند.
بودن همزمان ثواب و عذاب (که معتزله مطرح کردهاند) در مورد مخلدان در جهنم درست است، ولى در مورد فاسقان و گناهکاران مسلمان که توبه نکردهاند، قابل جمع است، چون عذاب آنها موقتى است و پس از آن به بهشت مىروند.205
دلیل نقلى: معتزله بر وجوب پذیرش توبه از سوى خداوند، به آیه « اِنَّما التَّوْبَُْ عَلىَ الله »206 استدلال کردهاست. قاضى عبدالجبار لفظ « على» را بر وجوب قبول توبه معنا کردهاست. فخررازى از مفسران اهل سنت، نظریات معتزله را مورد نقد قرار داده، مىگوید: لازمه وجوب پذیرش توبه از جانب خداوند این است که هنگام ترک آن خداوند مستحق ملامت و سرزنش گردد، و چنین لازمهاى در مورد خداوند پذیرفته نیست و هیچ عاقلى چنین حرفى را نمىگوید.207
اشاعره (از اهل سنت) قبول توبه کامل را تفضل و عنایت محض مىدانند. از امامیه، شیخ مفید و شیخ طوسى مبناى تفضل را پذیرفتهاند. علامه حلى، در برخى از کتابهاى کلامى خویش، تفضل را ترجیح داده و محقق طوسى در تجرید سخنى نگفته و مرحوم شیخ بهایى نظر شیخ مفید و محقق طوسى را بهتر دانسته است.208
بعضى از بزرگان بین «واجب على الله و واجب عن الله» فرق گذاشتهاند، یعنى قبول توبه نصوح به عنوان امرى قطعى و ضرورى از خداوند صادر خواهد شد، نه آن که برخداوند لازم است چنین کند.209 موضوع پذیرش توبه از جانب خداوند در آیات و روایات به روشنى بیان شده، تاجایى که مىتوان آن را از وعدههاى قطعى خداوند به شمار آورد، و چون خلف وعده برخداوند حکیم قبیح است، پس عقل بر لزوم پذیرش توبه، حکم قطعى مىکند.
قرآن مجید مىفرماید: « هُوَ الَّذِى یَقْبَلُ التَّوْبََْ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ؛ او است خدایى که توبه بندگانش را مىپذیرد و گناهانشان را عفو مىنماید» .210
امام على علیه السلام مىفرماید:« هر کس توفیق توبه به دست آورد، از قبول آن محروم نمىگردد.»211 پس باعنایت به وعده الهى وتوجه به حکیم بودن پروردگار مىتوان نتیجهگرفت که خداوند قبولى توبه را برخود لازم کردهاست، نه این که برخداوند چنین امرى لازم و واجب باشد. اگر خدا ندامت انسانى را نپذیرد، برخلاف عدل رفتار نکرده، زیرا پیشتر حجت بر آنان تمام شدهاست. پس مىتوان نتیجه گرفت که قبول توبه بر خداوند واجب نیست، اما او بر خود واجب کرده یا از باب تفضل، وعده داده که حتماً واقع مىشود.