راه‏هاى مختلف از بین بردن گناهان و جلب محبت الهى چیست؟

همان گونه که اعمال صالح و نیکوى انسان به واسطه برخى گناهان حبط و تباه مى شود، بعضى از اعمال نیک نیز سبب تکفیر و از بین رفتن گناهان مى گردد. در قرآن و روایات راه‏ها و مصادیق فراوانى ذکرشده که موجب از بین رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلکه تبدیل سیئات به حسنات می شود. از مجموع آن‏ها این مطلب به دست مى آید که ایمان و عمل صالح و توبه و ترک گناهان کبیره، مطمئن‏ترین راه از بین بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهى است. در ذیل به برخى از آن‏ها اشاره مى شود:
2-1- ایمان و عمل صالح: قرآن کریم مى فرماید: »والّذین آمنوا و عملوا الصالحات لنکفّرنّ عنهم سیئاتهم؛(1) کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجامى مى دهند، گناهان آنان را مى بخشیم«.
پس باید کوشید از طریق ازدیاد معرفت و شناخت خدا و آگاهى از نعمت‏هاى مادى و معنوى او و انجام عمل صالح، ایمان را تقویت نمود.
3- توبه و انابه و بازگشت از گناهان ، سبب محو و از بین رفتن همه گناهان کبیره و صغیره مى گردد.(2)
آیات 68 و 69 سوره فرقان به مرتکبین برخى گناهان کبیره وعده عذاب مضاعف و خلود در جهنم داده، سپس فرموده است: »مگر کسى که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد که در این صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را مى بخشد (بلکه) سیئات و بدى‏هاى اعمال آن‏ها را به حسنات تبدیل مى کند«.(3)
پیامبر اکرم(ص) فرمود: »لکلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛(4) براى هر دردى، درمانى است. درمان بیمارى گناهان توبه و استغفار است«. از راه توبه است که مى توان محبّت الهى را جلب نمود و محبوب حق تعالى گشت.
امام باقر(ع) فرمود: »همانا خداى متعال از توبه بنده گناهکار خویش بسیار فرحناک و خشنود مى گردد؛ خشنودتر از مردى که در شب تارى شتر و توشه خود را گم کند و سپس پیدا نماید«. در حدیث قدسى آمده است: »اگر آنان که از درگاه من روى برتافتند و به معصیت آلوده گشتند، مى دانستند چقدر مشتاق آنان هستم (و از بازگشت و توبه آنان خشنود مى گردم)، از شدّت شوق و شعف، جان مى سپردند«.(5)
4- ترک گناهان بزرگ، سبب از بین رفتن آثار گناهان کوچک شود: »ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه، نکفّر عنکم سیئاتکم و ندخلکم مدخلاً کریماً؛(6) اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مى شوید، پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را مى پوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد مى سازیم«.
5- هر کار خوب و شایسته و هر فعلى که مصداق »حسنه« باشد، عاملى براى از بین رفتن سیئات و بدى‏ها مى باشد: »انّ الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکرى للذاکرین؛(7) حسنات، سیئات و گناهان (و آثار آن) را برطرف مى سازند. این مطلب تذکر و یادآورى است براى آن هایى که تذکر پذیرند«.
حسنات، مطلق است و شامل همه عبادات و هر کار ارزشمندى است که شرع آن راتأیید و تعیین کرده و به قصد تقرّب به خدا نجام گیرد.
امیرالمؤمنین(ع) مى فرماید: »انّ اللَّه یکفّر بکل حسنةٍ سیئةً؛(8) با انجام دادن هر حسنه، خداوند، یک گناه و سیئه را مى پوشاند و محو مى سازد«.
6- اقرار و اعتراف به گناه در پیشگاه حق تعالى: وقتى با خداى خود خلوت کردى و به دعا و مناجات مشغول شدى. گناهان و معصیت‏هاى گذشته خود را به یاد آور و به زبان اعتراف و اقرار کن و از خدا عفو و مغفرت طلب نما. امام باقر(ع) فرمود: »واللَّه ما ینجو من الذّنب ألاّ من أقربه؛(9) سوگند به خدا! جز آن که به گناه اقرار کند، نجات نیافت«.
8-7- پیوسته با طهارت (وضو و غسل و...) بودن و اقامه‏ها نمازهاى پنجگانه با حضور قلب.
سلمان فارسى مى گوید: روزى با پیامبر اکرم(ص) زیر درختى نشسته بودیم. حضرت شاخه‏هاى خشک آن درخت را تکان داد، تمام برگ‏هاى آن فرو ریخت. سپس رو به من کرد و فرمود: سؤال نکردى چرا این کار را کردم. گفتم: شما بفرمایید، منظورتان چه بوده است.
فرمود: هنگامى که مسلمان وضو بگیرد (و مواظب باشد) خوب وضو بگیرد، سپس نمازهاى پنجگانه را به جا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همان گونه که برگ‏هاى این شاخه فرو ریخت. سپس آیه »انّ الحسنات یذهبن السیئات« را تلاوت کرد.(10)
اساساً آیه مذکور به عنوان تعلیل و بیان سرّ و حکمت وجوب اقامه نماز در سوره هود بعد از امر به اقامه نماز بیان شده است، یعنى نماز به عنوان یکى از مصادیق بارز حسنات، آثار معصیت و تیره گى هایى را که در دل وجود دارد، از بین مى برد.
9- خواندن نمازهاى مستحبى و نافله مخصوصاً نماز شب.
امام صادق(ع) در ذیل تفسیر آیه 114 هود مى فرماید: »صلوة المؤمن باللیل تذهب بما عمل من ذنب النهار؛ نماز شب مؤمن، گناهان روز او را محو و نابود مى سازد«.(11)
10- خضوع در عبادت و اشک ریختن در دعا و مناجات: شخصى از پیامبر اکرم(ص) پرسید: چه چیزى گناهان مرا بعد از توبه، نابود مى کند؟ فرمود: »اشک ریختن و خضوع در عبادت و دعا و مناجات و تحمّل بیمارى‏ها«.(12)
11- تحمل بیمارى، گناهان را نابود مى کند. پیامبر اکرم(ص) فرمود: »السقم یمحو الذنوب«.(13)
12- ناراحتى‏ها، مصایب، مشکلات و همّ و غم‏ها: پیامبر اکرم(ص) فرمود: »ساعات المهموم، ساعات الکفّارات«.(14)
13- 14- طواف خانه خدا و خدمت به بندگان خدا و برآورده کردن و خواسته‏هاى مؤمنان.
امام ششم(ع) فرمود: »هر کس هفت شوط خانه خدا را طواف کند، خداوند شش هزار حسنه براى او بنویسد و شش هزار گناه از او بزداید و شش هزار درجه مقامش را بالا ببرد. روا ساختن حاجت مؤمن از یک طوالف بلکه ده طواف خانه خدا بهتر است«.
15- جهاد در راه خدا: مردى نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد: اى رسول خدا! من به جهاد خیلى علاقه دارم و با جهاد نشاط پیدا مى کنم. حضرت فرمود: پس جهاد در راه خدا کنى، زیرا اگر کشته شوى، نمرده‏اى بلکه زنده‏اى و از سفره خاص خدا روزى مى خورى و اگر در مسیر رفت و برگشت - در غیر میدان جنگ - بمیرى، اجر و پاداش شما با خدا خواهد بود و اگر (به وطن و خانه ات) بازگشتى، از همه گناهان بازگشت مى کنى و پاک مى‏شوى، آن چنان که از مادر متولّد شوى.(15)
16- صله ارحام: اسحاق بن عمار مى گوید: من مکرر این جمله را از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: »انّ صلة الرحم و البر لیهوّ نان الحساب و یعصمان من الذّنوب؛(16) صله رحم و احسان و نیکى، حساب را آسان مى کند و از گناهان نگه مى دارند«.
17- خوش اخلاقى: امام صادق(ع) فرمود: »همان گونه که گرماى خورشید یخ را آب مى کند، خوش اخلاقى گناه را آب مى کند«.(17)
18- راستگویى.(18)
19- شکر نعمت‏هاى خدا.(19)
20- امانت‏دارى و اداى امانت.(20)
21- بر دیدار و ملاقات برادران دینى رفتن.(21)
22- مصافحه کردن و دست دادن دو مؤمن با هم: امام باقر(ع) فرمود: »وقتى دو مؤمن به هم رسیدند و با هم دست دادند، همواره گناهان آن دو مى ریزد، چنان که برگ از درخت مى ریزد و تا زمانى که از هم جدا نشده‏اند، خداوند به آنان نظر رحمت دارد«.(22)
23- معانقه و در آغوش گرفتن مؤمن با نیت نزدیکى به خدا.(23)
24- خدمت به پدر و مادر و مؤمنان کفاره گناهان کبیره است.(24)
25- اطعام فقرا(25) و دادن لباس به آنان.(26)
26- کار زن در خانه شوهر و انجام هر کارى که از شئونات زن مى باشد، مثل حاملگى، زایمان، شیردادن و... کفاره گناهان مى باشد. در حدیث آمده است که اگر زنى حتى یک لیوان آب به دست شوهرش بدهد، خداوند شصت گناه او را مى آمرزد و شهرى در بهشت براى او آماده مى کند.(27)
27- کار مرد در خانه و کمک کردن به همسر در امور خانه‏دارى کفاره گناهان بزرگ است.
28- مهم‏ترین عاملى که سبب آمرزش گناهان مى شود و محبّت الهى را همراه دارد، اطاعت همه جانبه و در تمامى امور اعم از عبادى، سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و حکومتى است، چنان که عدم اطاعت از خدا موجب کفر مى گردد.(28).
«قل ان کنتم تحبّون اللَّه فاتبعونى یحببکم اللَّه و یغفر لکم ذنوبکم واللَّه غفور رحیم؛(29) بگو اى پیامبر! اگر خدا را دوست مى دارید، مرا پیروى کنید، تا خدا شما را دوست داشته باشد و گناه شما را ببخشد که خداوند آمرزنده و مهربان است».
29- صلوات بر محمد و آل محمد: امام رضا(ع) مى فرماید: »من لم یقدر على ما یکفّر به ذنوبه فلیکثر من الصلوة على محمّد و آله فانّها تهدم الذّنوب هدما؛ کسى که توانایى بر چیزى که موجب محو و آمرزش گناهان او شود ندارد، پس بسیار بر محمّد و آلش صلوات بفرستد، چرا که صلوات گناهان را نابود و ریشه کن مى‏کند«.(30)
30- تلاوت قرآن: حضرت امام صادق(ع) فرمود: «تلاوت هر آیه‏اى از آیات قرآن ده حسنه دارد و ده سیئه و گناه را محو نماید».(31) اگر این تلاوت در شب یا روزهاى ماه مبارک رمضان باشد، اثر آن هزار برابر مى گردد.
31- روزه: پیامبر اکرم(ص) فرمود: «کسى که در ماه رمضان روزه مى گیرد، در حالى که ایمان به خدا ارد و علاوه بر شکم، قلب و چشم و گوش و زبان او نیز در روزه باشد، خداوند روزه‏اش را قبول مى کند و همه گناهان او را مى آمرزد و مى بخشد».(32)
32- افطار دادن به روزه داران مؤمن: امام صادق(ع) فرمود: من فطر مؤمناً کان کفّارة لذنبه الى قابل؛(33) افطار دادن به مؤمن روزه دار کفاره گناهان است.
مواردى که بیان شد، همه از مصادیق حسنه و عمل صالح مى باشد.
بنابراین عواملى که باعث از بین رفتن گناهان و جلب محبّت الهى مى شود، منحصر به موارد مذکور نیست، بلکه عواملى چون توسّل به ائمه(ع) و شفاعت آنان، محبّت به یتیم، صدقه و... نیز باعث تکفیر و از بین رفتن گناهان مى گردد.
پى نوشت‏ها:
1. عنکبوت (29) آیه 7.
2. البته هر نوع حق النّاس و تضییع حقوق مردم اعم از تعدّى به مال، جان و آبرو و حیثیت آن‏ها لازم است جبران شود و از وى حلالیت و رضایت گرفته شود و در صورت عذر براى وى دعا و استغفار کند.
3. فرقان (25) آیه 70.
4. وسائل الشیعه، ج 11، ص 354.
5. شیخ محمّد بهارى همدانى، تذکرة المتقین، ص 101.
6. نساء (4) آیه 31.
7. هود (11) آیه 114.
8. شیخ عبد على بن جمعه، نورالثقلین، ج 2، ص 402.
9. همان، ج 4، ص 157.
10. تفسیر نمونه، ج 9، ص 268.
11. نورالثقلین، ج 2، ص 401.
12. میزان الحکمه، ج 2، ص 462، به نقل از آثار گناه، قرائتى، ص 333.
13.بحارالانوار، ج 67، ص 244.
14. همان.
15. کلینى، اصول کافى، ج 3، ص 233، ترجمه مصطفوى.
16. همان، ص 239.
17. همان، ص 157.
18. همان.
19. همان.
20. همان.
21. همان، ص 254 و 256.
22. همان، ص 259 - 264 که حدود 10 حدیث آمده است.
23. اصول کافى، ج 3، ص 265 و 266.
24. وسائل الشیعه، ج 15، ص 215.
25. اصول کافى، ج 3، ص 289.
26. همان، ص 292.
27. وسائل الشیعه، ج 14، ص 123.
28. آل عمران (3) آیه 32.
29. همان، آیه 31.
30. سفینة البحار، ج 2، ص 50، به نقل از شرح و فضایل صلوات اثر احمد بن محمد الحسین اردکانى، ص 24.
31. وسائل الشیعه، ج 4، ص 851.
32. همان، ج 7، ص 118.
33. همان، ص 101.اء (4) آیه 31.