در مفاتیح الجنان آمده که روزه آخر رجب کفاره گناهان آینده است . یعنی چه؟

درباره دعاهایى که وارد شده و ثواب بسیارى براى آنها نقل شده است، باید به چند نکته توجه شود:
1 - آیا چنین روایتى در کتب روایى معتبر آمده است؟
2 - اگر موجود بود، باید در سند و دلالت آن بررسى کنیم که آیا این روایت صحیح است و از نظر دلالت و متن، عیب و خدشه‏اى به آن وارد نیست؟
3 - امامى که حدیث را بیان فرموده، آن را به چه کسى یا چه کسانى گفته است؟ شخصى که امام(ع) به او سفارش دعا را مى‏کند، آیا با سواد بوده یا بى سواد؟ آیا مشکل روحى و افسردگى و روحیه ناامیدى داشته؟ آیا شخصى دیرباور بوده یا زود باور؟ محله‏اى که زندگى مى‏کرده، سنى نشین بوده یا شیعه نشین؟ آیا در جلسه غیر از او، کسان دیگرى حضور داشته‏اند؟ اگر دیگران بوده‏اند، داراى چه مسلک و خصوصیات اخلاقى و روحى بوده‏اند و...
4 - آیا رواى حدیث که کلام امام را شنیده، آن را خوب و صحیح تلقى کرده، یعنى آیا کلام امام را خوب فهمیده و در نقل آن آیا الفاظ امام را نقل کرده یا مضمون کلام امام را نقل به معنا کرده؟
5 - آیا امام(ع) در بیان این همه ثواب براى یک دعا درصدد تشویق کردن او بوده؟ اگر مقصود تشویق بوده، آیا فقط تشویق براى او بوده یا براى تمامى افراد؟
همه این خصوصیات در بیان و مقصود امام(ع) مؤثر است. تشخیص مراد واقعى و فهم این گونه روایات، هم چنین سایر روایات کار ساده‏اى نیست.
آنچه مهم است:
این گونه روایات را که مشتمل بر ادعیه است، به مضمون دعا دقت کنیم. اگر خود نمى‏توانیم، به علما و کارشاسان عرضه کنیم. اگر تشخیص داده شد که مضمون دعا با متون اسلامى و با مبانى کلامى و عقیدتى منافاتى ندارد، دعا را به قصد رجا و به امید رسیدن به ثواب بخوانیم.
در احادیث معروف به «من بلغ» وارد شده که هر کس براساس روایتى که بیانگر ثوابى است، به امید رسیدن به آن ثواب عمل کند، خداوند به او همان ثواب را عطا مى‏کند، گرچه حدیث صحیح نباشد.
بعد از توضیح مطالب سابق حال اگر کسی آن عمل را (دعا باشد یا غیر آن )انجام دهد، ثواب عظیمى به او عطا مى‏شود و توفیقى پیدا مى‏کند که تا مدتى به گناه آلوده نشود. البته تصمیم فرد در ترک گناه بسیار مهم است. این گونه روایات ناظر به شخصى است که بقیه آداب دعا و وظائف دینى را رعایت کند.
هم چنین ممکن است که این گوه روایات را به مبالغه در ثواب حمل کرد و از این طریق تشویقی برای انجام این عمل باشد.
نکته مهم در این گونه روایات آن است که مضمون چنین روایاتى هیچ گاه به طور مطلق صحیح نخواهد بود و حتماً داراى قیود و شرایطى است، مثلاً همین حدیث مورد نظر اگر به صورت مطلق صحیح باشد، به معناى آزاد بودن شخص برای آینده است که هر گناهى را انجام دهد، که به طور یقین این معنا صحیح نمى‏باشد؛ زیرا فلسفه دعاها و مناجات براى نزدیک شدن انسان به خداوند و دورى از معاصى و گناهان است. چگونه مى‏تواند خواندن یک دعا، مجوزى براى انجام گناهان و دور شدن از خداوند و رحمت الهى باشد؟!