آیا می شد یک دین متحد داشت وهمه مردم تحت لوای این دین بودند وتعدد افکار دینی وجود نداشت؟
با توجه به نارسایى دانش بشرى براى دستیابى به همه معلوماتى که نقش اساسى را در سعادت دنیا و آخرت دارد، مقتضاى حکمت الهى این است که آموزههاى وحیانى را توسط پیامبر یا پیامبرانى به بشر ابلاغ نماید. اما از آنجا که: اولاً: عمر هر انسانى و از جمله پیامبران محدود است و مقتضاى حکمت آفرینش این نبوده که نخستین پیامبر تا پایان جهان زنده بماند و همه انسانها را شخصاً راهنمایى کند.
ثانیاً: شرایط و اوضاع و احوال زندگى انسانها در زمانها و مکانهاى مختلف یکسان نیست و این اختلاف در کیفیت و کمیت احکام و قوانین و مقررات اجتماعى مؤثر است و در پارهاى موارد تشریع قوانین جدیدى طلبیده مىشود.
ثالثاً: شرایط زمانى و مکانى به گونهاى نبوده که یک پیامبر بتواند پیامهاى خودرا به همه جهانیان ابلاغ نماید.
رابعاً: تعالیم یک پیامبر در میان همان مردمى که آنها را دریافت مىداشتند به مرور زمان و تحت تأثیر عوامل مختلفى دستخوش تحریف و تفسیرهاى نادرست قرار مىگرفت و پس از چندى تبدیل به یک آیین انحرافى مىشد.
خداوندمتعال در عین یگانگى، پیامبران متعدد را به بشر ارزانى داشت تا نکات چهارگانه فوق رعایت گردد، ازاینرو حکمت تعدد انبیاء و ادیان روشن مىشود. براى تکمیل سخن در این باب توجه به چند نکته حائز اهمیت است: 1- اصول عقاید و مبانى اخلاق تمام ادیان یکسان بوده ودر پارهاى از کلیات احکام فردى و اجتماعى همچون نماز و زکات و انفاق هماهنگى داشتهاند. لذا در نگاه اسلام تعدد در پیامآوران و پارهاى از مضامین فرعى پیام است، اما اساس دین الهى یکى بیش نیست و آن همان اسلام است که از حضرت آدم تا خاتم استمرار دارد.
2- ایمان به همه پیامبران و فرق نگذاشتن میان آنها از نظر تصدیق نبوت و نیز پذیرفتن همه پیامها و معارفى که بر آنان نازل شده و عدم تبعیض میان آنها بر هر انسانى لازم بوده و تکذیب هیچ یک از پیامبران و تکذیب هیچ حکمى از احکام آنان روا نیست بلکه تکذیب یک پیامبر به منزله تکذیب همه آنها و انکار یک حکم الهى به مثابه انکار همه احکام خدا است.
3- هرگاه شرایط زندگى بشر به گونهاى باشد که دعوت پیامبر به همه جهانیان برسد و پیامهاى او براى آیندگان محفوظ و مصون بماند و دگرگونى شرایط اجتماعى، مستلزم تشریفات اساسى جدید و تغییر احکام و قوانین موجود نباشد ارسال پیامبر دیگرى ضرورت نخواهد داشت و به اعتقاد ما دین اسلام با ادامه امامت از چنین ویژگى برخوردار بوده و ازاینرو دین خاتم و جاودانه است.(1)
1- در این باب نگا: آموزش عقاید، استاد محمد تقى مصباح یزدى، سازمان تبلیغات اسلامى، تهران، چاپ ششم، بهار 1370، ج 1 و 2، صص 280- 278 و درس چهارم و سى و پنجم از همین مجلد