در مورد حضرت علىعلیهالسلام مىگویند: ایشان سیاست نداشتند، چون که ....
پرسش:در مورد حضرت علىعلیهالسلام مىگویند: ایشان سیاست نداشتند، چون که نتوانسته به مدت طولانى حکومت کنند. اصولاً منکران دین و حکومت دینى مىگویند: سیاست یعنى دروغ و دین مىگوید دروغ نه. چه پاسخى دارید؟
پاسخ:
حضرت علىعلیهالسلام در پاسخ به این سخن که معاویه سیاستمدار است، ولى شما از سیاست بهرهاى ندارید، فرمود: «چنین نیست که معاویه زیرکتر از من باشد. آن چه او دارد و از آن بهره مىگیرد، شیطنت است، نه سیاست». اصلاً تفاوت بین حکومت حق و باطل در صداقت و عدم صداقت است. حکومت باطل از هر نیرنگ و خدعه و وسیلهاى بهره مىگیرد، ولى حکومت حق این گونه عمل نمىکند. (1) ممکن است آن گونه عمل کردن، در تداومش کمک کند، ولى فراموش نکنیم که حکومت هدف نیست، بلکه وسیله است. بدون شیطنت و دروغ و حیله مىتوان سیاست به خرج داد و امور را تدبیر و رهبرى نمود.
سیاست به معناى دروغ و نیرنگ نیست، بلکه به معناى تدبیر امور است. اگر چه بعضى آن را آن گونه
تعریف کرده و مانند بسیارى از کلمات و اصطلاحات تحریف مىکنند. اگر در جامعه این گونه تصور مىشود که سیاست همواره با نیرنگ و دروغ قرین است، رمزش این است که معمولاً سیاستمداران و دولتمردان جهان از اهرمها و سیاستهاى غیر مشروع بهره مىگیرند و براساس شیطنت و نیرنگ گام برمىدارند و چون از اخلاق و انسانیت و دین فاصله دارند و حکومت هایشان نامشروع است، بقاى حکومتشان را با این وسیله جستجو مىکنند. معنایش این نیست که سیاست به معناى درستش کارایى ندارد، حتماً سیاستمداران دروغین براى پیشبرد اهداف خود، سعى در حفظ ظاهر مىکنند و خود را خواهان عدالت مىدانند. پیامبر اسلام صلى الله وعلیه وآله سیاست به معناى درستش را به کار برد و حضرت على علیهالسلام نیز همین سیاست را داشت، و سیاستش کارایى داشت. و امروزه الگوى بسیار مناسب براى هر جامعهاى است که مىخواهند به آن نوع حکومت دست یابند سیاست به معناى درستش که از هر وسیلهاى براى پیشبرد اهدافش بهره نمىگیرد، ممکن است به جهت حفظ اصول و ارزشها با موانع و دشوارىها مواجه شود، اما این به معناى ناکارآمدى سیاست به معناى درستش نیست.
ایدئولوژى اسلام، مسلمان را وامىدارد در پى برقرارى حکومت عدل و مشروع برآید و از آن حمایت کند، و هم به سیاستمداران فرمان مىدهد که در چارچوب ارزشى و براى حفظ اصول و ارزشها حرکت کنند. و هم مىگوید حکومت وسیله است تا در پناه آن فرد و جامعه بتواند به بهترین وجه رشد نمایند و خوبىها را رواج دهند. نیز مىگوید: این وسیله اگر در چارچوب قانونى و انسانى حرکت کند، حفظ آن از مهمترین دستورها است و مصلحت حفظ نظام را مىبایست بر خیلى از امور مقدم داشت.
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پی نوشت ها :
1 - نهج البلاغه، صبحى صالح، ج 200، ص 318.