چرا خداوند نمی تواند فیض نداشته باشد و آیا این نقص محسوب نمی شود؟

در این جا باید مفهوم فیاضیت را به درستى فهم کنیم.
براى فیاضیت لااقل دو معنا مى‏توان بیان کرد:
الف) اعطاى وجود به هر چیزى که امکان وجود دارد. زیرا با توجه به این که وجود خیر است اگر چیزى امکان هست شدن داشته باشد و وجود به او افاضه نشود خارج از دو صورت نیست:
(1) یا فاعلى توانا وجود ندارد که بر آن هستى دهد.
(2) یا فاعل توانمندى هست که از افاضه وجود خوددارى کرده است و هر دو در مورد خداوند محال است. زیرا: اولا خداوند قدرت و توان افاضه وجود به هر ممکن الوجودى را دارد چون که داراى قدرت مطلقه است.
ثانیا خوددارى از افاضه وجود با توجه به خیربودن وجود بخل است و بخل برخلاف فیاضت مطلقه الهى است
ب) شرایط کمالات ممکنه برتر را براى امور موجود فراهم ساختن. این نیز چیزى است که خداوند در نظام هستى قرار داده و جریان هستى را به سمت کمال نهایى به جریان انداخته و تمام شرایط کمال را براى موجودات فراهم ساخته است. البته کمال در غیر انسان به نحو غیر اختیارى است و در مورد انسان اختیارى است و لوازم تکوینى و تشریعى خاص خود را دارد و خداوند همه لوازم آن را فراهم فرموده است
از دیدگاه فلاسفه اسلامى خداوند فیاض على الأطلاق است چنین صفتى وقتى بر موجودى صادق است که لحظه‏اى بى فیض نباشد.