سؤال119:شیعیان فرق زیادی میان پیامبران و امامان قائل نیستند.
سؤال119
شیعیان فرق زیادی میان پیامبران و امامان قائل نیستند، سپس از مجلسی نقل می كند: ما دلیلی برای منصف نبودن ائمه به نبوّت نمی بینیم، جز آن كه خاتم الانبیا رعایت شود، و نبوت و امامت فرقی ندارند.(1)
پاسخ
گردآورندۀ سؤالها یك مشكل اساسی دارد و آن این كه در اغلب موارد ادعاهای خود را به صورت اشكال مطرح می كند نه مدركی ارائه می كند و آنجا كه مدرك نشان می دهد در اغلب موارد، شمارۀ صفحات و مجلدات با واقعیت تطبیق نمی كند، و در مواردی از عبارت علمای شیعه برداشت نادرست دارد.
ما اكنون عبارت مرحوم مجلسی را می آوریم تا روشن شود كه خلاف آنچه به او نسبت داده درست است. می گوید: عبارت مرحوم مجلسی چنین است:
«لعلّ الفرق بین الأئمّة و غیر أولی العزم من الأنبیاء أنّ الأنبیاء أنّ الأئمّة نوّاب للرسول لا یبلّغون إلّا بالنیبابة و أمّا الأنبیاء و إن كانوا تابعین لشریعة غیرهم لكنّهم مبعوثون بالرسالة و إن كانت تلك النیابة أشرفل من تلك الأصالة».
«شاید فرق امامت با نبوت پیامبران غیر اولی العزم این است كه امامان، جانشینان پیامبرند. احكام را به عنوان نایب پیامبر بیان می كنند، ولی آن پیامبران هر چند تابعان شریعت پیامبران پیش اند، ولی به طور مستقیم از جانب خدا برانگیخته شده اند، هر چند چه بسا نیابت از پیامبر می تواند اشرف از كسانی باشد كه به طور مستقیم مبعوث شده اند».
سپس جمله ای را كه وی نقل كرده، یادآور شده ولی در ذیل می گوید:«ولا یصل عقولنا إلی فرق بیّن بین النبوة و الإمامة».
با این بیان چگونه می گوید شیعیان فرق زیادی میان پیامبران و امامان قائل نیستند، چه فرقی روشن تر از این كه در نبوت واسطه نیست ولی در امامت واسطه است.
در پایان یادآور می شویم گردآورنده سؤالات چون دستش از بحث های قرآنی و كلامی كوتاه است، و مقام امامت را یك منصب انتخابی از سوی مردم می شمارد نمی تواند تصور كند كه مقام امامت – احیاناً – بالاتر از مقام نبوت و رسالت باشد در حالی كه واقعیت غیر این است. ابراهیم خلیل پس از طی مقام نبوت و رسالت و خلّت (دوستی)، در پایان عمر به مقام امامت رسید و خطاب آمد: «إنّی جاعلك للناس إماماً»، و اگر در روایات مقام امامت از نظر شرف مانند نبوت یا برتر از آن معرفی شده، به خاطر این آیۀ مباركه است كه امامت برای ابراهیم خلیل پس از نبوت، واگذار شد، و بسیار دور از فهم قرآنی است كه امامت را در این آیه به معنی نبوّت بگیریم، زیرا در این آیه، خلیل الرحمان مقام امامت را برای ذریّۀ خود می طلبد و می گوید:«قال و من ذرّیّتی قال لا ینال عهدی الظالمین» و این جمله حاكی است كه او هنگامی این درخواست را كرده است كه دارای ذریه و فرزند بوده و او در آن حالت كه دوران پیر و كهنسالی ایشان بوده، پیامبر خدا بوده است بنابراین مقام امامت چیزی فراتر از پیامبری است كه بعد از آن به او داده شده است، ولی در عین حال، چه بسا ممكن سات فردی نبوت را داشته باشد ولی امام نباشد مانند اكثر انبیا بنی اسرائیل، یا امام باشد و نبوت نداشته باشد، مانند ائمه اهل بیت و گاهی هر دو مقام در یك نفر جمع می شود، مانند پیامبران اولوالعزم از ابراهیم تا پیامبر خاتم.
در هر حال این مسائل دقیق قرآنی و اعتقادی، جزء عقاید ضروری نیست بلكه بحثهای علمی است كه نظرها در آنها می تواند متفاوت باشد.
گذشته بر این، به خاطر وجود مطلبی در «بحارالانوار» نسبت دادن آن به تمام شیعیان چیزی جر غرض ورزی نیست.
پی نوشت ها:
1. بحارالانوار، ج26، ص82(كه در كتاب به اشتباه 28 آمده است).